Telegram Group & Telegram Channel
♦️زنده‌ی مرده یا مرده‌ی زنده: نقد و تحلیل رمان "آداب جنایت" (بخش اول)

یوسف شیخی

۲۶ مرداد ۱۴۰۴

▫️۱ از ۳

🔸مقدمه
"آداب جنایت" حکایت تحول جوانی شرور به نام رضا برقی است که در اثر تصادف حافظه‌ی خود را به کلی دست داده است و این فراموشی زمینه‌ی مداخله‌ی سید تقی، نگهبان "حوزه علمیه حاج دایی"، برای راهنمایی او به خیر و شروع فصل جدیدی از زندگی رضا می‌شود. سید تقی دوست دارد در چهره‌ی سوخته‌ی رضا برقی که حتی نامش را نیز به یاد نمی‌آورد، برادر ناکامش عماد را ببیند که در پی تعارضات فکری و عاطفی با برادر و والدینش دست به خودکشی زده است. از نظر تکنیک داستان نویسی، تمرکز نویسنده بر روایتی عینی و بافاصله از سوژه و جزئیات توصیف، منجر به غفلت او از قابلیت‌های توصیف ذهنی و دیالوگ نویسی برای عمق دادن به شخصیت‌ها شده است. چنانکه دیالوگ ها در عین ایفای کارکرد پیش برندگی داستان، فاقد لحن و گویش و تکیه کلام های معمول در واقعیت بوده و نوعی القای یکنواختی می‌کند. از منظر تماتیک نویسنده کوشیده است با روایت‌های موازی و ایجاد دوگانه ها هم از ناامیدی و تسلیم شدن به تقدیر بگوید، هم از امید به تغییر سرنوشت. گاه نوعی انتقاد خفیف و پنهان اجتماعی هم در متن دیده می‌شود، مثل اشاره به عدم تناسب جرم و جزا در مورد پدری که دست به قتل فرزندش می‌زند، اما رمان با روایت سرد راوی و گزینش زبانی خنثی توجه چندانی به واقعیت‌های اجتماعی ندارد و با بازنمایی متفاوت دو نهاد مدرن و سنتی بیمارستان و حوزه علمیه، به بازنمایی امنیتی از بیمارستان (همکاری با پلیس و لحن آمرانه با سید تقی) و سیاست زدایی از حوزه و بازنمایی اخلاقی آن (پناه دادن به رضا، کمک به درمان او و معرفی نکردن او به پلیس) می‌پردازد.

🔸تضاد نگاه کارکردگرا به ادبیات با زبان عینی رمان
دکتر مصطفی سلیمانی با تخصصی که در زمینه‌ی روانشناسی و فلسفه‌ی اخلاق دارد، در جایگاه نویسنده کوشیده است با برگزاری دوره‌های نوشتن درمانی، به کشف نقاط تقاطع داستان، اخلاق، فلسفه و روان شناسی دست یازد و کارکردهای ادبیات در حل معضلات اخلاقی و تروماهای زندگی را یادآور شود. سلیمانی در «آداب جنایت» نیز نگاه کارکردگرایش به ادبیات را آشکار می‌سازد، نگاهی که ادبیات و نوشتن را راهی برای فائق آمدن بر تجربه‌ی تروما می‌بیند. نمونه‌ی عینی این نوع نگاه کارکردگرای نویسنده به ادبیات در متن "دلنوشته های سید عماد موسوی" کاملا متبلور است که با خروج از زبان سرد و یخ زده‌ی راوی، انسانی ترین بخش رمان را شکل می‌دهد و فضایی اگزیستانسیال می‌سازد. عماد می‌توانست نقش پررنگ‌تری در رمان ایفا کند و با شور و حرارت ساختارشکنانه اش فضای عینی رمان را تا حدودی تعدیل نماید.

🔸شروع طوفانی، پایان غافلگیرانه و تنه‌ی خنثی
"آداب جنایت" نثری روان، ساده و امروزی دارد، به دور از هر نوع تکلف و حتی زبان آوری. شروع رمان طوفانی است و نویسنده با توصیف حرفه‌ای صحنه‌ی تصادف مرگباری که منجر به قتل غیرعمد و از دست دادن حافظه‌ی رضا می‌شود، قدرت قلمش را به رخ می‌کشد، اما اتقاقا همین روایت عینی و با فاصله‌ در ادامه‌ با افزوده شدن سایر شخصیت ها به پاشنه‌ی آشیل رمان بدل می‌شود. هر چند در متن پشت جلد کتاب نوشته شده، این اثر اقتباسی آزاد از شخصیت ژان والژان در رمان «بینوایان» ویکتور هوگو است، اما قصه و فضا به قدری دور از هم است که می‌توان "آداب جنایت" را به عنوان اثری مستقل مورد بررسی قرار داد. شباهت با بینوایان در سرقت رضا از حوزه همانند سرقت ژان والژان از کلیسا و عنصر تحول شخصیت است.
رمان روایتی جذاب و پرماجرا دارد، با یک تصادف هولناک آغاز می‌شود و با ایجاد ابهام و حس تعلیق، مخاطب را به سرعت درگیر ماجرا می‌کند. البته سیر حوادث و تحول شخصیت‌ها و ماجراها به‌گونه‌ای است که به ویژه از بخشش ششم به بعد و فرار از بیمارستان، کلیت ماجرا از حالت غیرمنتظره بودن خارج شده و قابل پیش‌بینی می‌نماید، با این وجود پایان‌بندی رمان، هوشمندانه و البته غافلگیرانه بود. بخش مهمی از تعلیق داستانی رمان به عنوان جذاب و هوشمندانه آن بازمی‌گردد، چرا که تا آخرین صفحه‌ی کتاب مخاطب نمی‌داند چه جنایتی رخ داده است و این موضوع یکی از ویژگی‌های مثبت این اثر به شمار می‌آید.
سیر حوادث‌ هر چه به پایان‌بندی نزدیک می‌شویم عجولانه است و سرعت بیشتری به خود می‌گیرد، بنابراین از آن دقت و تأنی ابتدایی خبری نیست، گویی که نویسنده می‌خواهد سريعتر تکلیف شخصیت رضا و سرنوشت او را مشخص کند، هرچند پایان‌ رمان باز است و حکم نهایی دادگاه درباره‌ی دو پرونده قتل عمد (سرقت از طلافروشی) و غیرعمد (تصادف) مشخص نمی‌شود، اما امیدهایی برای نجات از اعدام وجود دارد، مثل بخشش اولیای دم و تأیید اخلاقی رضا توسط مدیریت و طلاب حوزه‌ی علمیه‌ی حاج دایی.

#نقد_و_تحلیل
#آداب_جنایت
#مصطفی_سلیمانی
#یوسف_شیخی

@sheykhi_yusef63



group-telegram.com/sheykhiyusef/1415
Create:
Last Update:

♦️زنده‌ی مرده یا مرده‌ی زنده: نقد و تحلیل رمان "آداب جنایت" (بخش اول)

یوسف شیخی

۲۶ مرداد ۱۴۰۴

▫️۱ از ۳

🔸مقدمه
"آداب جنایت" حکایت تحول جوانی شرور به نام رضا برقی است که در اثر تصادف حافظه‌ی خود را به کلی دست داده است و این فراموشی زمینه‌ی مداخله‌ی سید تقی، نگهبان "حوزه علمیه حاج دایی"، برای راهنمایی او به خیر و شروع فصل جدیدی از زندگی رضا می‌شود. سید تقی دوست دارد در چهره‌ی سوخته‌ی رضا برقی که حتی نامش را نیز به یاد نمی‌آورد، برادر ناکامش عماد را ببیند که در پی تعارضات فکری و عاطفی با برادر و والدینش دست به خودکشی زده است. از نظر تکنیک داستان نویسی، تمرکز نویسنده بر روایتی عینی و بافاصله از سوژه و جزئیات توصیف، منجر به غفلت او از قابلیت‌های توصیف ذهنی و دیالوگ نویسی برای عمق دادن به شخصیت‌ها شده است. چنانکه دیالوگ ها در عین ایفای کارکرد پیش برندگی داستان، فاقد لحن و گویش و تکیه کلام های معمول در واقعیت بوده و نوعی القای یکنواختی می‌کند. از منظر تماتیک نویسنده کوشیده است با روایت‌های موازی و ایجاد دوگانه ها هم از ناامیدی و تسلیم شدن به تقدیر بگوید، هم از امید به تغییر سرنوشت. گاه نوعی انتقاد خفیف و پنهان اجتماعی هم در متن دیده می‌شود، مثل اشاره به عدم تناسب جرم و جزا در مورد پدری که دست به قتل فرزندش می‌زند، اما رمان با روایت سرد راوی و گزینش زبانی خنثی توجه چندانی به واقعیت‌های اجتماعی ندارد و با بازنمایی متفاوت دو نهاد مدرن و سنتی بیمارستان و حوزه علمیه، به بازنمایی امنیتی از بیمارستان (همکاری با پلیس و لحن آمرانه با سید تقی) و سیاست زدایی از حوزه و بازنمایی اخلاقی آن (پناه دادن به رضا، کمک به درمان او و معرفی نکردن او به پلیس) می‌پردازد.

🔸تضاد نگاه کارکردگرا به ادبیات با زبان عینی رمان
دکتر مصطفی سلیمانی با تخصصی که در زمینه‌ی روانشناسی و فلسفه‌ی اخلاق دارد، در جایگاه نویسنده کوشیده است با برگزاری دوره‌های نوشتن درمانی، به کشف نقاط تقاطع داستان، اخلاق، فلسفه و روان شناسی دست یازد و کارکردهای ادبیات در حل معضلات اخلاقی و تروماهای زندگی را یادآور شود. سلیمانی در «آداب جنایت» نیز نگاه کارکردگرایش به ادبیات را آشکار می‌سازد، نگاهی که ادبیات و نوشتن را راهی برای فائق آمدن بر تجربه‌ی تروما می‌بیند. نمونه‌ی عینی این نوع نگاه کارکردگرای نویسنده به ادبیات در متن "دلنوشته های سید عماد موسوی" کاملا متبلور است که با خروج از زبان سرد و یخ زده‌ی راوی، انسانی ترین بخش رمان را شکل می‌دهد و فضایی اگزیستانسیال می‌سازد. عماد می‌توانست نقش پررنگ‌تری در رمان ایفا کند و با شور و حرارت ساختارشکنانه اش فضای عینی رمان را تا حدودی تعدیل نماید.

🔸شروع طوفانی، پایان غافلگیرانه و تنه‌ی خنثی
"آداب جنایت" نثری روان، ساده و امروزی دارد، به دور از هر نوع تکلف و حتی زبان آوری. شروع رمان طوفانی است و نویسنده با توصیف حرفه‌ای صحنه‌ی تصادف مرگباری که منجر به قتل غیرعمد و از دست دادن حافظه‌ی رضا می‌شود، قدرت قلمش را به رخ می‌کشد، اما اتقاقا همین روایت عینی و با فاصله‌ در ادامه‌ با افزوده شدن سایر شخصیت ها به پاشنه‌ی آشیل رمان بدل می‌شود. هر چند در متن پشت جلد کتاب نوشته شده، این اثر اقتباسی آزاد از شخصیت ژان والژان در رمان «بینوایان» ویکتور هوگو است، اما قصه و فضا به قدری دور از هم است که می‌توان "آداب جنایت" را به عنوان اثری مستقل مورد بررسی قرار داد. شباهت با بینوایان در سرقت رضا از حوزه همانند سرقت ژان والژان از کلیسا و عنصر تحول شخصیت است.
رمان روایتی جذاب و پرماجرا دارد، با یک تصادف هولناک آغاز می‌شود و با ایجاد ابهام و حس تعلیق، مخاطب را به سرعت درگیر ماجرا می‌کند. البته سیر حوادث و تحول شخصیت‌ها و ماجراها به‌گونه‌ای است که به ویژه از بخشش ششم به بعد و فرار از بیمارستان، کلیت ماجرا از حالت غیرمنتظره بودن خارج شده و قابل پیش‌بینی می‌نماید، با این وجود پایان‌بندی رمان، هوشمندانه و البته غافلگیرانه بود. بخش مهمی از تعلیق داستانی رمان به عنوان جذاب و هوشمندانه آن بازمی‌گردد، چرا که تا آخرین صفحه‌ی کتاب مخاطب نمی‌داند چه جنایتی رخ داده است و این موضوع یکی از ویژگی‌های مثبت این اثر به شمار می‌آید.
سیر حوادث‌ هر چه به پایان‌بندی نزدیک می‌شویم عجولانه است و سرعت بیشتری به خود می‌گیرد، بنابراین از آن دقت و تأنی ابتدایی خبری نیست، گویی که نویسنده می‌خواهد سريعتر تکلیف شخصیت رضا و سرنوشت او را مشخص کند، هرچند پایان‌ رمان باز است و حکم نهایی دادگاه درباره‌ی دو پرونده قتل عمد (سرقت از طلافروشی) و غیرعمد (تصادف) مشخص نمی‌شود، اما امیدهایی برای نجات از اعدام وجود دارد، مثل بخشش اولیای دم و تأیید اخلاقی رضا توسط مدیریت و طلاب حوزه‌ی علمیه‌ی حاج دایی.

#نقد_و_تحلیل
#آداب_جنایت
#مصطفی_سلیمانی
#یوسف_شیخی

@sheykhi_yusef63

BY عبارات | یوسف شیخی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/sheykhiyusef/1415

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Unlike Silicon Valley giants such as Facebook and Twitter, which run very public anti-disinformation programs, Brooking said: "Telegram is famously lax or absent in its content moderation policy." False news often spreads via public groups, or chats, with potentially fatal effects. I want a secure messaging app, should I use Telegram? Telegram users are able to send files of any type up to 2GB each and access them from any device, with no limit on cloud storage, which has made downloading files more popular on the platform. He said that since his platform does not have the capacity to check all channels, it may restrict some in Russia and Ukraine "for the duration of the conflict," but then reversed course hours later after many users complained that Telegram was an important source of information.
from us


Telegram عبارات | یوسف شیخی
FROM American