group-telegram.com/tahkimmelat/41166
Last Update:
⭕️ اصلاحات نمایشی بشار اسد و دلایل ناکامی آن
حسن اسدی زیدآبادی
شاید بسیاری تصور کنند که بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، از ابتدای قدرتگیری تا پایان حکومتش، یک دیکتاتور تمامعیار بوده که هیچگاه به اصلاحات تن نداده و حاضر به گفتوگو با مخالفان نبوده است، و همین سرسختی باعث فروپاشی و نابودی حکومتش شده است. با این حال، واقعیت پیچیدهتر از این تصویر ساده است. نگاه به سالهای پایانی حکومت اسد نشان میدهد که پس از بحران و جنگ داخلی، او و تیمش تلاش کردند با پروژههای سیاسی و اصلاحاتی، مشروعیت سیاسی خود را بازسازی کنند و به جامعه جهانی و اپوزیسیون داخلی نشان دهند که آماده گشایش و گفتگو هستند. با این حال، این اقدامات به دلیل ماهیت نمایشی، تأخیر زمانی و مقاومت ساختاری گروههای قدرت داخلی شکست خورد و نتوانست از فروپاشی تدریجی جلوگیری کند.
پس از بازپسگیری بخش عمدهای از خاک سوریه با کمک ایران، روسیه و حزبالله، بشار اسد با «بحران مشروعیت» روبهرو شد. جامعه جهانی او را همچنان مسئول سرکوبهای خونین و فجایع انسانی میدانست و اکثریت ملت سوریه نیز به حکومت بیاعتماد بودند. در این شرایط، اسد تلاش کرد از طریق اقدامات ظاهراً اصلاحطلبانه، خود را به عنوان یک رهبر واقعگرا و آماده گفتوگو کند.
اسد کارهایی هم انجام داد؛ یکی از مهمترین اقداماتش تشکیل کمیته قانون اساسی سوریه «تحت نظارت سازمان ملل» بود. این کمیته در سال ۲۰۱۹ با میانجیگری سازمان ملل شکل گرفت و شامل نمایندگان دولت، اپوزیسیون و جامعه مدنی بود. هدف این کمیته بازنگری در قانون اساسی سال ۲۰۱۲ اعلام شد. با این حال، حکومت اسد از این کمیته عمدتاً برای نمایش گفتوگو و خرید زمان استفاده کرد. بر اساس گزارش رسانهها، جلسات کمیته اغلب بدون نتیجه مشخص پایان یافت و دولت حاضر به هیچ اصلاح واقعی در ساختار قدرت، ریاستجمهوری یا نهادهای امنیتی نشد.
در کنار کمیته قانون اساسی، انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۱ نیز بخشی از تلاش اسد برای بازسازی مشروعیت بود. او با بیش از ۹۰ درصد آرا دوباره رئیسجمهور اعلام شد. این انتخابات از سوی اپوزیسیون داخلی و جامعه بینالمللی نمایشی و فاقد اعتبار واقعی دانسته شد، اما دمشق آن را نشانهای از پایداری و حمایت مردمی معرفی کرد. با این حال بعد از انتخابات در داخل کشور، اصلاحات ملموس اقتصادی یا سیاسی رخ نداد و تغییرات محدود در قوانین احزاب و پارلمان نتوانست به گشایش واقعی منجر شود.
در سطح گفتوگو با اپوزیسیون هم، تجربه اسد ناکارآمد بود. بسیاری از مخالفان در تبعید، هیچ اعتمادی به مذاکرات نداشتند. گروههای اپوزیسیون داخلی نیز صرفاً بهصورت محدود و تحت نظارت روسیه و ایران اجازه فعالیت یافتند تا دمشق بتواند تصویر «فضای چندصدایی» را ارائه دهد. مذاکرات ژنو و آستانه نیز عمدتاً در چارچوب منافع قدرتهای خارجی پیش رفت و به خواستههای واقعی مخالفان پاسخ نداده است.
اما دلایل اصلی ناکامی اصلاحات اسد چیست. پیش از هر چیز، ماهیت اصلاحات بود که بیشتر نمایشی و تبلیغاتی بود تا واقعی. مردم و جامعه جهانی به سرعت متوجه شدند که این اقدامات به معنای واقعی گشایش سیاسی نیست و صرفاً وسیلهای برای حفظ قدرت است. دوم، سرکوب گسترده مخالفان و محدودیت آزادیهای مدنی باعث شد مشروعیت داخلی هیچگاه احیا نشود. سوم، بیاعتمادی شدید داخلی و خارجی مانع از پذیرش این اصلاحات شد. چهارم، وابستگی اسد به حامیان خارجی مانند روسیه و ایران، استقلال سیاست داخلی و اصلاحات واقعی را محدود کرد. پنجم، گروههای قدرت داخلی و نهادهای امنیتی با اصلاحات واقعی مخالفت کردند، زیرا کاهش کنترل آنها بر منابع قدرت، تهدیدی برای منافعشان بود. و نهایتاً، اصلاحات دیرهنگام اجرا شد، زمانی که شکافهای اجتماعی و اقتصادی عمیق شده بود و مردم دیگر به اقدامات محدود و نمایشی اعتماد نداشتند.
در نهایت اینکه، تجربه بشار اسد نشان میدهد: نمایش اصلاحات بدون تغییر واقعی در ساختار قدرت و بدون اعتماد مردم، نمیتواند مشروعیت سیاسی ایجاد کند. حتی رهبران با قدرت نظامی و حمایت خارجی گسترده نیز اگر دیر به اصلاحات روی آورند و ماهیت اقداماتشان نمایشی باشد، در نهایت با شکست روبهرو خواهند شد و روند فروپاشی حکومتشان آغاز خواهد شد.
https://www.group-telegram.com/hsnasadiz
BY تحکیم ملت

Share with your friend now:
group-telegram.com/tahkimmelat/41166
