Telegram Group & Telegram Channel
♦️آشوب‌ناکی‌ی آموزش روش تحقیق در علوم اجتماعی‌ی ایران /۴
ص۱

✍️حسن محدّثی‌ی گیلوایی

۲ اسفند ۱۴۰۳

افتضاحی به نام انتقال دانش از طریق ترجمه‌های ناقص و معیوب
متأسّفانه علوم اجتماعی در ایران نه تنها دگرسالارانه است بل‌که عمدتاً ترجمه‌ای است و این ترجمه‌ای بودن هم، ناقص است و عمدتاً مبتنی بر تکّه‌بری‌هایی از آثار غربیان است؛ تکّه‌هایی از آثار غربیان که از کتاب‌های مختلف جدا می‌شوند و سپس به فارسی ترجمه می‌گردند و در زبان فارسی به هم وصل می‌شوند و یک کتاب دانش‌گاهی و آموزشی را شکل می‌دهند و آن‌گاه فاجعه‌ای در انتقال دانش از زبان‌های بیگانه به زبان فارسی رخ می‌دهد. نوشتن و گرد آوردن چنین کتاب‌هایی در کشورهای غربی که مأخوذ از تکه‌های ترجمه شده از منابع مختلف هستند و از گرد آوردن ایده‌های مختلف افراد گوناگون در کنار هم شکل گرفته اند، سرقت ادبی تلقی می‌شود و مولّدان این نوع آثار با اشکالی از مجازات روبه‌رو می‌شوند. اما در ایران تولید این نوع کتاب‌ها، افتخاری تلقی می‌شود و می‌توان با انجام چنین کارهایی به جای‌گاه‌های معتبری هم رسید. معمولا هم کسی کتاب نمی‌خواند و افراد از روی دست هم می‌نویسند و تقلید می‌کنند و در کلاس‌های درس همان‌ها را تکرار می‌کنند. چه بسیار دیده ام که مدرسان دانش‌گاه افراد صاحب کتاب را مورد تمجید قرار می‌دهند؛ بی‌آن‌که آن کتاب‌ها را خوانده باشند. بگذارید مثال‌هایی از خود ام بزنم:

۱. همین روزها خود من از سوی استادی برای نوشتن مقاله‌ای برگزیده شده ام، اما بعید می‌دانم که همان استاد گرامی آثاری از مرا خوانده باشد. چرا من انتخاب شده ام؟‌ به‌احتمال زیاد به این دلیل ساده که حالا قدری شناخته شده ام!

۲. با دانش‌جوی دکترایم مقاله‌‌ای نوشتیم و فرستادیم به یکی از مجلات پژوهشی‌ی مهم در جامعه‌شناسی‌ی ایران. چندی بعد دانش‌جویم تماس گرفت و گفت: «شما لطفا به این مجله زنگ بزن و پی‌گیر مقاله‌مان شو!» با مجله‌ی مربوطه تماس گرفتم و به متصدی‌ اش گفتم:
«بررسی‌ی مقاله‌ی ما در چه مرحله‌ای است؟»
گفت: «مقاله‌ی شما؟ مگر شما مقاله ارسال کرده اید؟»
نام مقاله را گفتم.
گفت: «اِ مال شما بود؟‌ کنار اش گذاشته ایم. اسم شما را ندیدیم. می‌گذارم بررسی شود.»
خیلی ممنون! لطف می‌کنید!

و چندی بعد مقاله‌ی ما منتشر شد. این مقاله کنار گذاشته شده بود، چون کسی دانش‌جوی مرا نمی‌شناخت و لابد با خود گفته بودند: «محتوایش قابل توجه نیست.»

ما در علوم اجتماعی‌ی ایران با انبوهی از آثار ترجمه‌ای مواجه ایم. بسیاری اوقات ترجمه‌های کتاب‌ها یا از نوع فجیع است (کل متن در ترجمه تحریف شده و از دست رفته و محتوای دیگری جای‌گزین آن شده است؛ مثل کتاب مهم آنتونی گیدنز که به نام نادرست تشخص و تجدد توسط ناصر موفقیان ترجمه شده یا اغلب کتاب‌های ژرژ گورویچ با ترجمه‌ی دکتر حسن حبیبی) یا مقلوب (برخی از مفاهیم و تعابیر و جملات مهم کتاب‌ها در ترجمه قلب شده است؛ مثل بسیاری از ترجمه‌ها).

اما مشکل‌دارتر از این ترجمه‌ها، کتاب‌های ظاهراً تألیفی اند که از طریق تکه‌بری‌ها و فیش‌هایی از متون مختلف از زبان‌های دیگر فراهم آمده اند؛ مثل نظریه‌های جامعه‌شناسی‌ی دکتر غلام‌عباس توسّلی و انبوهی آثار دیگر. از کتاب‌هایی که عنوان ترجمه و تألیف دارند و نیز از کتاب‌سازی‌های مختلف استادان و مدرسان دانش‌گاه دیگر نگویم که مایه‌ی شرم‌ساری اند.

اکنون ما در روش تحقیق در علوم اجتماعی‌ی ایران نیز با این فاجعه در انتقال دانش از زبان‌های بیگانه به زبان فارسی مواجه هستیم. ممکن است من در مصادیقی که در ادامه ذکر می‌کنم، در همه‌ی موارد بر حق نباشم، امّا اصل مدّعا هم‌چنان قابل دفاع است.

ادامه دارد. 👇👇👇


#نظریه‌پردازی
#صحت‌آزمایی
#روش_تحقیق
#تحقیقات_کیفی
#احمد_محمدپور

@NewHasanMohaddesi
👏8👍41



group-telegram.com/NewHasanMohaddesi/12172
Create:
Last Update:

♦️آشوب‌ناکی‌ی آموزش روش تحقیق در علوم اجتماعی‌ی ایران /۴
ص۱

✍️حسن محدّثی‌ی گیلوایی

۲ اسفند ۱۴۰۳

افتضاحی به نام انتقال دانش از طریق ترجمه‌های ناقص و معیوب
متأسّفانه علوم اجتماعی در ایران نه تنها دگرسالارانه است بل‌که عمدتاً ترجمه‌ای است و این ترجمه‌ای بودن هم، ناقص است و عمدتاً مبتنی بر تکّه‌بری‌هایی از آثار غربیان است؛ تکّه‌هایی از آثار غربیان که از کتاب‌های مختلف جدا می‌شوند و سپس به فارسی ترجمه می‌گردند و در زبان فارسی به هم وصل می‌شوند و یک کتاب دانش‌گاهی و آموزشی را شکل می‌دهند و آن‌گاه فاجعه‌ای در انتقال دانش از زبان‌های بیگانه به زبان فارسی رخ می‌دهد. نوشتن و گرد آوردن چنین کتاب‌هایی در کشورهای غربی که مأخوذ از تکه‌های ترجمه شده از منابع مختلف هستند و از گرد آوردن ایده‌های مختلف افراد گوناگون در کنار هم شکل گرفته اند، سرقت ادبی تلقی می‌شود و مولّدان این نوع آثار با اشکالی از مجازات روبه‌رو می‌شوند. اما در ایران تولید این نوع کتاب‌ها، افتخاری تلقی می‌شود و می‌توان با انجام چنین کارهایی به جای‌گاه‌های معتبری هم رسید. معمولا هم کسی کتاب نمی‌خواند و افراد از روی دست هم می‌نویسند و تقلید می‌کنند و در کلاس‌های درس همان‌ها را تکرار می‌کنند. چه بسیار دیده ام که مدرسان دانش‌گاه افراد صاحب کتاب را مورد تمجید قرار می‌دهند؛ بی‌آن‌که آن کتاب‌ها را خوانده باشند. بگذارید مثال‌هایی از خود ام بزنم:

۱. همین روزها خود من از سوی استادی برای نوشتن مقاله‌ای برگزیده شده ام، اما بعید می‌دانم که همان استاد گرامی آثاری از مرا خوانده باشد. چرا من انتخاب شده ام؟‌ به‌احتمال زیاد به این دلیل ساده که حالا قدری شناخته شده ام!

۲. با دانش‌جوی دکترایم مقاله‌‌ای نوشتیم و فرستادیم به یکی از مجلات پژوهشی‌ی مهم در جامعه‌شناسی‌ی ایران. چندی بعد دانش‌جویم تماس گرفت و گفت: «شما لطفا به این مجله زنگ بزن و پی‌گیر مقاله‌مان شو!» با مجله‌ی مربوطه تماس گرفتم و به متصدی‌ اش گفتم:
«بررسی‌ی مقاله‌ی ما در چه مرحله‌ای است؟»
گفت: «مقاله‌ی شما؟ مگر شما مقاله ارسال کرده اید؟»
نام مقاله را گفتم.
گفت: «اِ مال شما بود؟‌ کنار اش گذاشته ایم. اسم شما را ندیدیم. می‌گذارم بررسی شود.»
خیلی ممنون! لطف می‌کنید!

و چندی بعد مقاله‌ی ما منتشر شد. این مقاله کنار گذاشته شده بود، چون کسی دانش‌جوی مرا نمی‌شناخت و لابد با خود گفته بودند: «محتوایش قابل توجه نیست.»

ما در علوم اجتماعی‌ی ایران با انبوهی از آثار ترجمه‌ای مواجه ایم. بسیاری اوقات ترجمه‌های کتاب‌ها یا از نوع فجیع است (کل متن در ترجمه تحریف شده و از دست رفته و محتوای دیگری جای‌گزین آن شده است؛ مثل کتاب مهم آنتونی گیدنز که به نام نادرست تشخص و تجدد توسط ناصر موفقیان ترجمه شده یا اغلب کتاب‌های ژرژ گورویچ با ترجمه‌ی دکتر حسن حبیبی) یا مقلوب (برخی از مفاهیم و تعابیر و جملات مهم کتاب‌ها در ترجمه قلب شده است؛ مثل بسیاری از ترجمه‌ها).

اما مشکل‌دارتر از این ترجمه‌ها، کتاب‌های ظاهراً تألیفی اند که از طریق تکه‌بری‌ها و فیش‌هایی از متون مختلف از زبان‌های دیگر فراهم آمده اند؛ مثل نظریه‌های جامعه‌شناسی‌ی دکتر غلام‌عباس توسّلی و انبوهی آثار دیگر. از کتاب‌هایی که عنوان ترجمه و تألیف دارند و نیز از کتاب‌سازی‌های مختلف استادان و مدرسان دانش‌گاه دیگر نگویم که مایه‌ی شرم‌ساری اند.

اکنون ما در روش تحقیق در علوم اجتماعی‌ی ایران نیز با این فاجعه در انتقال دانش از زبان‌های بیگانه به زبان فارسی مواجه هستیم. ممکن است من در مصادیقی که در ادامه ذکر می‌کنم، در همه‌ی موارد بر حق نباشم، امّا اصل مدّعا هم‌چنان قابل دفاع است.

ادامه دارد. 👇👇👇


#نظریه‌پردازی
#صحت‌آزمایی
#روش_تحقیق
#تحقیقات_کیفی
#احمد_محمدپور

@NewHasanMohaddesi

BY زیر سقف آسمان


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/NewHasanMohaddesi/12172

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Two days after Russia invaded Ukraine, an account on the Telegram messaging platform posing as President Volodymyr Zelenskiy urged his armed forces to surrender. Just days after Russia invaded Ukraine, Durov wrote that Telegram was "increasingly becoming a source of unverified information," and he worried about the app being used to "incite ethnic hatred." Either way, Durov says that he withdrew his resignation but that he was ousted from his company anyway. Subsequently, control of the company was reportedly handed to oligarchs Alisher Usmanov and Igor Sechin, both allegedly close associates of Russian leader Vladimir Putin. As such, the SC would like to remind investors to always exercise caution when evaluating investment opportunities, especially those promising unrealistically high returns with little or no risk. Investors should also never deposit money into someone’s personal bank account if instructed. Again, in contrast to Facebook, Google and Twitter, Telegram's founder Pavel Durov runs his company in relative secrecy from Dubai.
from tw


Telegram زیر سقف آسمان
FROM American