group-telegram.com/pt22b/7689
Last Update:
خاطرات سرهنگ فرزانه فرمانده لشکر 88 و 92 زرهی گردآورنده سرهنگ محسن قرهی ( قسمت 87)
میدیدم که همه به طرف داخل ساختمان دویدند و تا پنج شش دقیقه هیچکس دور و بر من نبود آنها سوژه نابی یافته بودند، قتل امام توسط چهار نفر از درجهداران تیپ 3 لشکر که دستآوردی بود مهمتر از کودتا که موجه جلوه دادن دستگیری افسران را توجیه میکرد. از سروصدایشان پیدا بود که هر کس میخواست نفر اولی باشد که این خبر مهم را به ردههای بالا برساند، ولی در آن زمان موبایل نبود و یک تلفن داخلی هم جوابگوی این همه، های و هوی آنها برای تماس را نداشت، این بود که سردرگم بدون اینکه حفاظتی در گفتارشان باشد، با هم بلند بلند صحبت میکردند، من به خود آمدم، بعد از اینکه از شوک درآمدم، با خودم فکر کردم که جواب سئوال اینها که تقریباً از من خواهند پرسید را چه بگویم.
از خاطرم سریع گذشت که حدود یک ماه قبل سازمانی تشکیل شد، به نام سازمان عقیدتی سیاسی ستاد نیروی زمینی که به کلیه واحدها هم ابلاغ کردند که با انتخاب افسری مؤمن در رده لشکر با درجه سرگردی به ریاست آن انتخاب شود و برابر جدول سازمانی که تهیه شده بود پرسنل آن مشغول کار شوند. این سازمان همان کارهای انجمن اسلامی را انجام میداد. با ابلاغ این دستور من هم سریع ترتیب انتخابات را دادم و سرگردی خوشنام و چند درجهدار مورد اعتماد انتخاب شدند و برابر جدول سازمان رسمیت پیدا کردند و انجمن اسلامی را منحل اعلام کردم و پرسنل آنان را به واحد خودشان فرستادم. ولی دو سه نفر از آنها به واحد خودشان نرفتند. یعنی روی آن را نداشتند که در جمع خودشان ظاهر شوند، آنان را از آمار کسر و حقوقشان قطع شد. این افراد به سرکردگی ستوان آشوری و تعدادی افسر وظیفه با عقاید مارکسیستی، کاسه داغتر از آش شدند و به عملیات زیرزمینی روی آوردند. ارتباط آنها با خارج از لشکر بود. من نگران پیشآمدهای بعدی بودم.
BY pt22b
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/pt22b/7689