group-telegram.com/Sociogram2023/181
Last Update:
رضا براهنی:
نخستین اشاره شدید من به خفقان زبان مادری، و از بین رفتن ریشههای هویت آذربایجانیان در منظومهی جنگل و شهر بود که در سال 1343 بههمت جلال آلاحمد چاپ شده بود و بعدها هم سه چهار بار تجدید چاپ شد. من صاحبان زبان مردم آذربایجان را در وجود آوازهخوان کوری دیده بودم که در خیابانهای تهران راه میرفت و سرگذشت خود را به این صورت تعریف میکرد:
پدر من دلقکی از دلقکان پادشاهی پیر بود
مادرم از کولیان تُرک،
خواهران من همه در قصرهای شعلهور با نور،
در کنار تختخواب آن سترون شاهزاده،
ایستاده خواب میبیند
بازوان پرتوان مردهای کوه را
و برادرهای من، آری
خواجگان نوعروسان امیر تازهای هستند.
من خلفتر از پسرهای دگر بودم
چشمم اما خشک شد در شهر
دایرهام را یک زن اندر کوچهای دزدید.
پدر من دلقکی از دلقکان پادشاهی پیر بود
مادرم از کولیان تُرک،
پدر من لیک روزی پیر شد
پادشاه پیر را دگر نخندانید
از پس گردن، زبانش را برون آورده سوی زاغها انداختند
زاغها آن تحفه را تا باغهای مادرم بردند
مادر من، چهرهاش چون آسمان تیره شبهای بارانی،
دستهایش چون پرستوهای مرده، از فضا آمیخته،
چشمهایش موم شفافی در اعماق شبی تاریک
پایهایش چون کبوترهای نیمهجان بر روی خاک
شانههایش کاغذی
و دو پستانش سبکتر از دو کیسه کاه
مادرم در کوچهها خواند و خواند
تا صدایش کور شد
مادرم از کولیان تُرک بود
لیک گویی آخر عمری زبانش را کسی دیگر نفهمید.
پدر من دلقکی از دلقکان پادشاهی پیر بود
مادرم از کولیان تُرک،
دایرهام را یک زن اندر کوچهای دزدید.
منبع: جنون نوشتن؛ مقدمهی ضلالله (نیویورک اول مرداد 1354)، صص 722-721.
@Sociogram2023
BY مجال (مهدی حمیدی)
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/Sociogram2023/181