Forwarded from Ali Salar
🟠 "منطق علم اجتماعی" منتشر شد 🟠
🥇🥇 چاپ اول 🥇🥇
نویسنده: جیمز ماهونی
مترجم: علـی ســالار
نشر ثالث
کتاب حاضر با معرفی و صورتبندی ایده "برساختگرایی علمی" ضمن تمییز مفاهیم علمالاجتماعی از سایر مفاهیم عالم معرفت، نظیر انواع طبیعی، بدیلی را برای ذاتگرایی و نسبیگرایی پیش میکشد. در این چارچوب، مفاهیم علمالاجتماعی مقولاتی وابسته به ذهن و درک مشترک در نظر گرفته میشوند و اینچنین، هم ویژگی برساختی بودن علم اجتماعی حفظ میشود و هم قابلیت وارسی تجربی گزارههای این علم، ممکن میشود.
کتاب در سه بخش تدوینشده است؛ بخش اول بهنقد سوگیری ذات گرایانه و بازاندیشی در مفروضات معرفتشناختی و هستی شناختی آن اختصاص دارد؛ بخش دوم ابزارهایی پژوهشی مبتنی بر رویکرد برساختگرایی علمی و نظریه¬مجموعه¬ای، نظیر تحلیل خلاف واقع، تحلیل توالی و تحلیل بیزی را بهصورت گامبهگام معرفی میکند؛ و بخش سوم نیز به صورت¬بندی ابزارهایی تبیینی، معرفی قالبهای نظری و مفاهیم محوری موردنیاز برای تبیین علمالاجتماعی میپردازد ...
🌐 خرید اینترنتی: روی "لینک" کلیک کنید
👁🗨 ارتباط با مترجم: @Salar_un
🥇🥇 چاپ اول 🥇🥇
نویسنده: جیمز ماهونی
مترجم: علـی ســالار
نشر ثالث
کتاب حاضر با معرفی و صورتبندی ایده "برساختگرایی علمی" ضمن تمییز مفاهیم علمالاجتماعی از سایر مفاهیم عالم معرفت، نظیر انواع طبیعی، بدیلی را برای ذاتگرایی و نسبیگرایی پیش میکشد. در این چارچوب، مفاهیم علمالاجتماعی مقولاتی وابسته به ذهن و درک مشترک در نظر گرفته میشوند و اینچنین، هم ویژگی برساختی بودن علم اجتماعی حفظ میشود و هم قابلیت وارسی تجربی گزارههای این علم، ممکن میشود.
کتاب در سه بخش تدوینشده است؛ بخش اول بهنقد سوگیری ذات گرایانه و بازاندیشی در مفروضات معرفتشناختی و هستی شناختی آن اختصاص دارد؛ بخش دوم ابزارهایی پژوهشی مبتنی بر رویکرد برساختگرایی علمی و نظریه¬مجموعه¬ای، نظیر تحلیل خلاف واقع، تحلیل توالی و تحلیل بیزی را بهصورت گامبهگام معرفی میکند؛ و بخش سوم نیز به صورت¬بندی ابزارهایی تبیینی، معرفی قالبهای نظری و مفاهیم محوری موردنیاز برای تبیین علمالاجتماعی میپردازد ...
🌐 خرید اینترنتی: روی "لینک" کلیک کنید
👁🗨 ارتباط با مترجم: @Salar_un
👍43
Forwarded from نگاهِ دیگر | صابر گُلعنبری
🔺ایران و دو راهی شرم الشیخ!
در حالی که اسرائیل به اجلاس شرم الشیخ دعوت نشده است، ایران رسما برای شرکت در این نشست دعوت شده است.
ظاهرا ایران هنوز تصمیمی درباره مشارکت در اجلاس شرم الشیخ نگرفته است. روشن هم نیست که شرکت میکند یا خیر و اگر هم شرکت کند در چه سطحی این اتفاق میافتد. این که با وجود دریافت دعوت از چند روز قبل تا این لحظه تصمیمی قطعی در این باره گرفته نشده است، کاشف از مشکل دیرینه در فرآیند تصمیمگیری در کشور است.
اما واقعیت این است که مشارکت ایران در این نشست مزایا و معایب خاص خود را دارد و همین تصمیمگیری درباره آن را دشوار ساخته است. برخی آن را خسارت محض و عدهای هم منفعت صرف میدانند.
در مورد معایب میتوان گفت که این دعوت ترامپ و به تبع آن مشارکت احتمالی ایران فی نفسه میتواند تصویر و روایتی را فربه کند که رئیس جمهور خودشیفته آمریکا درباره «صلح در خاورمیانه» به دنبال آن است؛ در حالی که تنها اتفاق ممکن تا این لحظه توقف جنگ غزه در میانه فضایی آکنده از بدبینی نسبت به ادامه آن است؛ ترامپ از پایان دادن به نزاعی سه هزار ساله در این منطقه سخن میگوید. در این راستا هم چند روز نیز بیان داشت که ایران در این صلح شرکت میکند.
از این رو احتمالا تهران نگران این است که هدف از دعوت و مشارکتش در این اجلاس صرفا کمک به این تصویرسازی ترامپ باشد که همه حتی ایران از طرح او حمایت میکند و این گونه عملاً در دام سیاست نمایشی او بیفتد، بیآنکه نتیجهای مشخص یا عملی به دست آید.
به هر حال، تاکنون ترامپ توانسته است نوعی اجماع منطقهای و بینالمللی درباره طرح خود برای غزه ایجاد کند. هر چند خود میگوید که این طرح فراتر از غزه و مربوط به صلح در خاورمیانه است اما همین صلح او ابهامات زیادی دارد و فعلا هیچ مشخصاتی برای آن تعریف نشده است و اساسا مشخص نیست که چنین صلحی با مخالفت دولت آمریکا با راهکار دو دولتی چگونه محقق میشود.
اما برنامه کاری این دور اجلاس شرم الشیخ مساله غزه و آینده آن است و اساسا دستور کار آن راه حل دو دولتی نیست که ایران با آن مخالف است و از این لحاظ فعلا مانع محتوایی جدی در تضاد با سیاستهای معروف آن برای مشارکت در این اجلاس وجود ندارد.
در این زمینه چند فایده میتواند بر مشارکت ایران در این اجلاس مترتب باشد؛ نخست این که چه بسا شرکت در آن محمل و فرصتی باشد که ایران با شکستن حلقه انزوای مطلوب اسرائیل نظر و موضع خود را صرف نظر از نتایج در جلسهای درباره خاورمیانه بدون حضور اسرائیل تشریح کند.
به هر حال در این نشست تصمیماتی درباره غزه، آینده آن، سلاح و تونلهای حماس گرفته خواهد شد؛ اما این مشارکت و اعلام موضع صریح و رایزنیهای احتمالی هیات ایرانی در چنین اجلاسی با دیگر شرکت کنندگان به خصوص کشورهای عربی و اسلامی مانند ترکیه، پاکستان و عربستان و غیره میتواند در شکلدهی به این تصمیمات تا حدودی موثر باشد و دستکم از دز تصمیماتی یکجانبه و مطلوب اسرائیل از طریق متحدان آمریکایی و اروپایی آن بکاهد. از این منظر، این مشارکت در صورت تحقق این امر، احتمالا مطلوب و مورد حمایت حماس و گروههای فلسطینی هم باشد.
فایده احتمالی دوم این که این مشارکت برای حامیان مذاکره در داخل ایران میتواند فتح البابی برای از سرگیری دیپلماسی با دولت آمریکا باشد که صرف نظر از این که به توافقی بینجامد یا نه اما به مدیریت تنش و کاهش تنش کمک کند.
فایده احتمالی سوم این که ایران با این مشارکت و در سایه مشارکت گسترده منطقهای و بینالمللی در اجلاس شرم الشیخ دستکم در مظان اتهام مخالفت با صلح و آرامش در خاورمیانه قرار نمیگیرد. در این خصوص هم میتوان گفت که اساسا برخی کشورهای شرکت کننده در این اجلاس هم چه بسا با این طرح ترامپ موافق نباشند؛ اما چه در جستجوی منافعی چه از بیم عصبانیت ترامپ در صورت مخالفت با دعوتش شرکت میکنند.
حال ایران باید با سبک سنگین کردن این مزایا و معایب و هزینه فایده تصمیم نهایی خود را بگیرد.
البته چنین تصمیمی هم نظر به تبعات آن در دعواهای داخلی جسارت خاص خود را میخواهد. در هر صورت تصویرسازی و بزرگنماییهای ترامپ درباره آن زمان مصرف خاصی دارد. اما دعواهای داخلی در ایران ممکن است ماهها ادامه داشته باشد. اما در کل، اگر ایران ضمن تصمیم به مشارکت، حضور خود را مفید بداند، در نشستهای بعدی میتواند به نقش و اثرگذاریاش در مسائل منطقه در فرمتی جمعی ادامه دهد و اگر هم مناسب ندید میتواند در نشستهای بعدی آن شرکت نکند؛ اما اگر با نگاهی بدبینانه از همین گام اول از مشارکت پرهیز کند، ممکن است خود به خود از چنین فرمتی برای همیشه کنار گذاشته شود.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
در حالی که اسرائیل به اجلاس شرم الشیخ دعوت نشده است، ایران رسما برای شرکت در این نشست دعوت شده است.
ظاهرا ایران هنوز تصمیمی درباره مشارکت در اجلاس شرم الشیخ نگرفته است. روشن هم نیست که شرکت میکند یا خیر و اگر هم شرکت کند در چه سطحی این اتفاق میافتد. این که با وجود دریافت دعوت از چند روز قبل تا این لحظه تصمیمی قطعی در این باره گرفته نشده است، کاشف از مشکل دیرینه در فرآیند تصمیمگیری در کشور است.
اما واقعیت این است که مشارکت ایران در این نشست مزایا و معایب خاص خود را دارد و همین تصمیمگیری درباره آن را دشوار ساخته است. برخی آن را خسارت محض و عدهای هم منفعت صرف میدانند.
در مورد معایب میتوان گفت که این دعوت ترامپ و به تبع آن مشارکت احتمالی ایران فی نفسه میتواند تصویر و روایتی را فربه کند که رئیس جمهور خودشیفته آمریکا درباره «صلح در خاورمیانه» به دنبال آن است؛ در حالی که تنها اتفاق ممکن تا این لحظه توقف جنگ غزه در میانه فضایی آکنده از بدبینی نسبت به ادامه آن است؛ ترامپ از پایان دادن به نزاعی سه هزار ساله در این منطقه سخن میگوید. در این راستا هم چند روز نیز بیان داشت که ایران در این صلح شرکت میکند.
از این رو احتمالا تهران نگران این است که هدف از دعوت و مشارکتش در این اجلاس صرفا کمک به این تصویرسازی ترامپ باشد که همه حتی ایران از طرح او حمایت میکند و این گونه عملاً در دام سیاست نمایشی او بیفتد، بیآنکه نتیجهای مشخص یا عملی به دست آید.
به هر حال، تاکنون ترامپ توانسته است نوعی اجماع منطقهای و بینالمللی درباره طرح خود برای غزه ایجاد کند. هر چند خود میگوید که این طرح فراتر از غزه و مربوط به صلح در خاورمیانه است اما همین صلح او ابهامات زیادی دارد و فعلا هیچ مشخصاتی برای آن تعریف نشده است و اساسا مشخص نیست که چنین صلحی با مخالفت دولت آمریکا با راهکار دو دولتی چگونه محقق میشود.
اما برنامه کاری این دور اجلاس شرم الشیخ مساله غزه و آینده آن است و اساسا دستور کار آن راه حل دو دولتی نیست که ایران با آن مخالف است و از این لحاظ فعلا مانع محتوایی جدی در تضاد با سیاستهای معروف آن برای مشارکت در این اجلاس وجود ندارد.
در این زمینه چند فایده میتواند بر مشارکت ایران در این اجلاس مترتب باشد؛ نخست این که چه بسا شرکت در آن محمل و فرصتی باشد که ایران با شکستن حلقه انزوای مطلوب اسرائیل نظر و موضع خود را صرف نظر از نتایج در جلسهای درباره خاورمیانه بدون حضور اسرائیل تشریح کند.
به هر حال در این نشست تصمیماتی درباره غزه، آینده آن، سلاح و تونلهای حماس گرفته خواهد شد؛ اما این مشارکت و اعلام موضع صریح و رایزنیهای احتمالی هیات ایرانی در چنین اجلاسی با دیگر شرکت کنندگان به خصوص کشورهای عربی و اسلامی مانند ترکیه، پاکستان و عربستان و غیره میتواند در شکلدهی به این تصمیمات تا حدودی موثر باشد و دستکم از دز تصمیماتی یکجانبه و مطلوب اسرائیل از طریق متحدان آمریکایی و اروپایی آن بکاهد. از این منظر، این مشارکت در صورت تحقق این امر، احتمالا مطلوب و مورد حمایت حماس و گروههای فلسطینی هم باشد.
فایده احتمالی دوم این که این مشارکت برای حامیان مذاکره در داخل ایران میتواند فتح البابی برای از سرگیری دیپلماسی با دولت آمریکا باشد که صرف نظر از این که به توافقی بینجامد یا نه اما به مدیریت تنش و کاهش تنش کمک کند.
فایده احتمالی سوم این که ایران با این مشارکت و در سایه مشارکت گسترده منطقهای و بینالمللی در اجلاس شرم الشیخ دستکم در مظان اتهام مخالفت با صلح و آرامش در خاورمیانه قرار نمیگیرد. در این خصوص هم میتوان گفت که اساسا برخی کشورهای شرکت کننده در این اجلاس هم چه بسا با این طرح ترامپ موافق نباشند؛ اما چه در جستجوی منافعی چه از بیم عصبانیت ترامپ در صورت مخالفت با دعوتش شرکت میکنند.
حال ایران باید با سبک سنگین کردن این مزایا و معایب و هزینه فایده تصمیم نهایی خود را بگیرد.
البته چنین تصمیمی هم نظر به تبعات آن در دعواهای داخلی جسارت خاص خود را میخواهد. در هر صورت تصویرسازی و بزرگنماییهای ترامپ درباره آن زمان مصرف خاصی دارد. اما دعواهای داخلی در ایران ممکن است ماهها ادامه داشته باشد. اما در کل، اگر ایران ضمن تصمیم به مشارکت، حضور خود را مفید بداند، در نشستهای بعدی میتواند به نقش و اثرگذاریاش در مسائل منطقه در فرمتی جمعی ادامه دهد و اگر هم مناسب ندید میتواند در نشستهای بعدی آن شرکت نکند؛ اما اگر با نگاهی بدبینانه از همین گام اول از مشارکت پرهیز کند، ممکن است خود به خود از چنین فرمتی برای همیشه کنار گذاشته شود.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
👍122👎7
Forwarded from اتاق آینده / شیرعلینیا
کاش پزشکیان به مصر میرفت
تعیین سرنوشت جنگ بدون حضور ایران
جعفر شیرعلینیا
در سال پایانی جنگ با صدام، معاون وزیر خارجه میخواست در مراحل تدوین قطعنامهی ۵۹۸، بهعنوان نمایندهی ایران به نیویورک برود و در جلسات شرکت کند. وزیر خارجه مخالف بود و این موضوع به چالشی در وزارت خارجه تبدیل شد. (علی خرم، از مقامات وقت وزارت خارجه، مصاحبه با جماران، ۲۸ تیر ۱۳۹۰)
ولایتی، وزیر خارجه، از سرسختترین مخالفان قطعنامهی ۵۹۸ بود و حتی به روایت محمدجواد لاریجانی، معاون وقت وزارت خارجه و مسئول پيگيری قطعنامه، ولايتی قطعنامهی ۵۹۸ را قرارداد ترکمنچای و عنصر حرامزاده میدانست و میگفت تا من وزیر خارجهام، اجازه نمیدهم که این قطعنامه قبول شود.
جالب اینکه ولایتی، بعدها در کتابش از تاثیرگذاری ایران بر قطعنامهی ۵۹۸ نوشت؛ «وزارت امور خارجهی ایران تلاش وسیع و همهجانبهای را برای تحقق خواستهای ایران بهعمل آورد.» او توضیح میدهد که با سفر معاون و مدیرکل امور بینالملل وزارت خارجه به پایتختهای مختلف، نظرات ایران تا حدی در قطعنامه تامین شده است. (تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی، ص۲۰۴)
ایرج همتی در کتاب «دیپلماسی ایران و قطعنامهی ۵۹۸» نشان میدهد که این روایت چندان معتبر نیست و به بولتن دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه که چند ماه پس از قطعنامه منتشر شده اشاره میکند. در آن بولتن توضیح داده شده که با تحریم جلسات شورای امنیت از سوی ایران، جلسات شورا دربارهی قطعنامه به جلساتی بدون مخالف برای آمریکا و عراق تبدیل شد و «درنتیجهی مانورهای سیاسی که از سوی بقیهی کشورهای مخالف جمهوری اسلامی ایران به عمل آمد قطعنامه به صورت و شکل فعلی آن به تصویب رسید.» (دیپلماسی ایران و قطعنامهی ۵۹۸، ص۱۸۸)
با این وجود در کتاب درسی تاریخ دبیرستان که زیر نظر ولایتی تهیه شده است میخوانیم: «در عرصه سیاسی و بینالمللی، وزارت خارجه نوپای جمهوری اسلامی با اقدامهای روشنگرانه خود بهتدریج متجاوز بودن دولت حاکم بر عراق را به دنیا قبولاند. در تیرماه ۶۷ در قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد، برای نخستینبار پس از هفتسال از شروع جنگ، دو خواسته ایران موردتوجه قرار گرفت: عقبنشینی به مرزهای بینالمللی پس از آتشبس و تعیین متجاوز. در نتیجه ایران قطعنامه را پذیرفت.»
آیا حضور مستقیم ایران در بحثهای تدوین قطعنامه نتیجهی بهتری نداشت؟
به نظر میرسد در سیاست خارجی ایران گاه مسیرهای طولانیتر و پرهزینهتر بر مسیرهای مستقیم و کمهزینهتر ترجیح داده میشود تا شعارها آسیب نبینند.
این روش علاوه بر اینکه به اعتماد مردم آسیب میزند، وزارت خارجه را هم بیخاصیت میکند و اگر مدیریت قوی در راس وزارت خارجه وجود نداشته باشد، این ضعف در وزارتخانه نهادینه میشود و دیپلماتها نیز نمیدانند تا چه حد اختیار دارند.
به روایت ظریف، از دیپلماتهای فعال ایران در ماجرای قطعنامه، در یکی از جلسات مهم با نمایندهی ژاپن، دو ساعت بر سر خواستههای ایران چانه زده، اما در پایان دیپلمات ژاپنی گفت: «اگر من به شما تضمین بدهم که من تمام درخواستهای شما را عمل میکنم، شما حاضری قطعنامه را بپذیری؟» ظریف: «با سردرد عجیبی از آنجا بیرون آمدم. چون نمیتوانستم بگویم میپذیرم. اجازه نداشتیم. تقریبا یک ساعت از این دو ساعت را معلق زده بودم که بگویم مثلا همکاری میکنیم... ولی او میگفت به من بگو آره یا نه... و من هم اجازه نداشتم این را بگویم.» (دیپلماسی ایران و قطعنامه ۵۹۸، ص۲۰۱)
آیا مسیرهای مستقیم، رسمی و شفاف در دیپلماسی که قابلنقد و اصلاح هستند از مسیرهای پنهانی و غیرمستقیم بهتر نیستند؟ آیا دیپلماسی پنهانی و خارج از وزارت خارجه مردم را از حکومت دورتر نمیکند؟
کاش اجازه داده میشد رئیسجمهور به اجلاس مصر برود؛ اگر بد شد همه به او حمله کنند و اگر خوب شد، در کتاب درسی افتخارش را به اسم دیگران بنویسند.
https://www.group-telegram.com/jafarshiralinia
تعیین سرنوشت جنگ بدون حضور ایران
جعفر شیرعلینیا
در سال پایانی جنگ با صدام، معاون وزیر خارجه میخواست در مراحل تدوین قطعنامهی ۵۹۸، بهعنوان نمایندهی ایران به نیویورک برود و در جلسات شرکت کند. وزیر خارجه مخالف بود و این موضوع به چالشی در وزارت خارجه تبدیل شد. (علی خرم، از مقامات وقت وزارت خارجه، مصاحبه با جماران، ۲۸ تیر ۱۳۹۰)
ولایتی، وزیر خارجه، از سرسختترین مخالفان قطعنامهی ۵۹۸ بود و حتی به روایت محمدجواد لاریجانی، معاون وقت وزارت خارجه و مسئول پيگيری قطعنامه، ولايتی قطعنامهی ۵۹۸ را قرارداد ترکمنچای و عنصر حرامزاده میدانست و میگفت تا من وزیر خارجهام، اجازه نمیدهم که این قطعنامه قبول شود.
جالب اینکه ولایتی، بعدها در کتابش از تاثیرگذاری ایران بر قطعنامهی ۵۹۸ نوشت؛ «وزارت امور خارجهی ایران تلاش وسیع و همهجانبهای را برای تحقق خواستهای ایران بهعمل آورد.» او توضیح میدهد که با سفر معاون و مدیرکل امور بینالملل وزارت خارجه به پایتختهای مختلف، نظرات ایران تا حدی در قطعنامه تامین شده است. (تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی، ص۲۰۴)
ایرج همتی در کتاب «دیپلماسی ایران و قطعنامهی ۵۹۸» نشان میدهد که این روایت چندان معتبر نیست و به بولتن دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه که چند ماه پس از قطعنامه منتشر شده اشاره میکند. در آن بولتن توضیح داده شده که با تحریم جلسات شورای امنیت از سوی ایران، جلسات شورا دربارهی قطعنامه به جلساتی بدون مخالف برای آمریکا و عراق تبدیل شد و «درنتیجهی مانورهای سیاسی که از سوی بقیهی کشورهای مخالف جمهوری اسلامی ایران به عمل آمد قطعنامه به صورت و شکل فعلی آن به تصویب رسید.» (دیپلماسی ایران و قطعنامهی ۵۹۸، ص۱۸۸)
با این وجود در کتاب درسی تاریخ دبیرستان که زیر نظر ولایتی تهیه شده است میخوانیم: «در عرصه سیاسی و بینالمللی، وزارت خارجه نوپای جمهوری اسلامی با اقدامهای روشنگرانه خود بهتدریج متجاوز بودن دولت حاکم بر عراق را به دنیا قبولاند. در تیرماه ۶۷ در قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد، برای نخستینبار پس از هفتسال از شروع جنگ، دو خواسته ایران موردتوجه قرار گرفت: عقبنشینی به مرزهای بینالمللی پس از آتشبس و تعیین متجاوز. در نتیجه ایران قطعنامه را پذیرفت.»
آیا حضور مستقیم ایران در بحثهای تدوین قطعنامه نتیجهی بهتری نداشت؟
به نظر میرسد در سیاست خارجی ایران گاه مسیرهای طولانیتر و پرهزینهتر بر مسیرهای مستقیم و کمهزینهتر ترجیح داده میشود تا شعارها آسیب نبینند.
این روش علاوه بر اینکه به اعتماد مردم آسیب میزند، وزارت خارجه را هم بیخاصیت میکند و اگر مدیریت قوی در راس وزارت خارجه وجود نداشته باشد، این ضعف در وزارتخانه نهادینه میشود و دیپلماتها نیز نمیدانند تا چه حد اختیار دارند.
به روایت ظریف، از دیپلماتهای فعال ایران در ماجرای قطعنامه، در یکی از جلسات مهم با نمایندهی ژاپن، دو ساعت بر سر خواستههای ایران چانه زده، اما در پایان دیپلمات ژاپنی گفت: «اگر من به شما تضمین بدهم که من تمام درخواستهای شما را عمل میکنم، شما حاضری قطعنامه را بپذیری؟» ظریف: «با سردرد عجیبی از آنجا بیرون آمدم. چون نمیتوانستم بگویم میپذیرم. اجازه نداشتیم. تقریبا یک ساعت از این دو ساعت را معلق زده بودم که بگویم مثلا همکاری میکنیم... ولی او میگفت به من بگو آره یا نه... و من هم اجازه نداشتم این را بگویم.» (دیپلماسی ایران و قطعنامه ۵۹۸، ص۲۰۱)
آیا مسیرهای مستقیم، رسمی و شفاف در دیپلماسی که قابلنقد و اصلاح هستند از مسیرهای پنهانی و غیرمستقیم بهتر نیستند؟ آیا دیپلماسی پنهانی و خارج از وزارت خارجه مردم را از حکومت دورتر نمیکند؟
کاش اجازه داده میشد رئیسجمهور به اجلاس مصر برود؛ اگر بد شد همه به او حمله کنند و اگر خوب شد، در کتاب درسی افتخارش را به اسم دیگران بنویسند.
https://www.group-telegram.com/jafarshiralinia
Telegram
اتاق آینده / شیرعلینیا
دعوتيد به خواندن درباره آینده
ارتباط با مدير كانال:
@jafarshiraliniaa
ارتباط با مدير كانال:
@jafarshiraliniaa
👍210👎19
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
ماجرای #کرسنت
عباس ملکی در این گفتوگو از اشتباهات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و از جمله ماجرای کرسنت میگوید. ویدیو در صفحه #ایران_تاک در یوتیوب منتشر شده است.
https://youtu.be/8fsR6wkE0p4
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی #عباس_ملکی
@fazeli_mohammad
ماجرای #کرسنت
عباس ملکی در این گفتوگو از اشتباهات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و از جمله ماجرای کرسنت میگوید. ویدیو در صفحه #ایران_تاک در یوتیوب منتشر شده است.
https://youtu.be/8fsR6wkE0p4
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی #عباس_ملکی
@fazeli_mohammad
👍62👎8
گفتوگو علیه تصورات کلیشهای
محمد فاضلی
پیش از آنکه به سه سؤال زیر پاسخ دهید، ادامه متن را نخوانید.
🔴 شما چه تصوری از دانشگاه امام صادق دارید؟
🔴 شما چه تصور و نگاهی به حسامالدین آشنا دارید؟
🔴 تصور و نگاه شما به دانشگاه امام صادق و حسامالدین آشنا (استاد دانشگاه امام صادق) چه ویژگیهای متمایز و بارزی دارد؟
کموبیش حدس میزنم بسیاری از آنها که این سالها درباره دانشگاه امام صادق شنیدهاند - بالاخص بعد از آنکه شماری از فارغالتحصیلان این دانشگاه در دولت مرحوم ابراهیم رئیسی و صدا و سیما صاحب مقام شدند - چه تصوراتی درباره این دانشگاه، آموزشها و ویژگیهای فارغالتحصیلانش دارند.
آنها که در فضای مجازی – بالاخص توییتر – با حسامالدین آشنا به عنوان فعال رسانهای و مشاور رئیسجمهور حسن روحانی، آشنا شده باشند هم تصورات نوعاً قالبی و مشخصی درباره او دارند.
مدتی قبل گفتوگویی با حسامالدین آشنا درباره «فرهنگ استراتژیک و روایتهای راهبردی ایران» انجام دادم و در صفحه ایرانتاک منتشر شد. من سالهاست ایشان را میشناسم، و با بسیاری از دیگر فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق هم آشنا هستم. ابداً آن تصورات قالبی درباره ایشان و دانشگاه امام صادق را نداشتم. اما بعد از پخش شدن آن گفتوگو و مشاهده اکثریت یادداشتهایی که بنندگان زیر آن نوشته بودند، یکی از کارکردهای خوب گفتوگو را بیشتر و به روشنی دریافتم.
اکثریت کسانی که آن گفتوگو را دیدند، به یکباره با واقعیتی کاملاً متفاوت و خلاف آنچه در ذهن داشتند، مواجه شدند. گویی تصورشان از یک استاد دانشگاه امام صادق و شخص حسامالدین آشنا، آدمی تماماً ایدئولوژیک، به تعبیر خودشان تندرو، بدون نظام ذهنی منطقی و روشن، و خیلی توصیفات دیگر از همین دست بود. اما با گفتوگویی کاملاً متفاوت روبهرو شده بودند.
گفتوگو با حسامالدین آشنا
صدای شیر برای حفاظت از گربه: فرهنگ استراتژیک و روایتهای راهبردی ایران
حسامالدین آشنا در آن گفتوگو، ذهنی نقّاد، چارچوبدار، منطقی و مسلط بر دانش ارتباطات و تحلیل فرهنگ را ارائه میداد. اکثریت بینندگان که انتظار داشتهاند با همان تصویر ساختهشده از «استاد دانشگاه امام صادق» با آدمی جزماندیش و غریبه با واقعیات جامعه ایران مواجه شوند، در سراسر آن گفتوگو، ذهن و اندیشهای کاملاً متفاوت با تصورات خودشان را شاهد بودند. لابهلای یادداشتهای زیر آن گفتوگو با جملاتی شبیه به «اصلاً تصور نمیکردم آقای آشنا چنین باشد» و «اصلاً فکر نمیکردم در دانشگاه امام صادق هم چنین آدمی باشد» زیاد مواجه میشویم.
وقتی آن گفتوگو را انجام میدادم هرگز فکر نمیکردم در نهایت به نوشتن چنین مطلبی منتهی شود. اما حالا مایلم بنویسم: رسانهها و بسیاری از فرایندهای اجتماعی دیگر، آدمها (نظیر حسامالدین آشنا) و چیزها (مثل دانشگاه امام صادق) را در قالبهای خاصی بستهبندی کرده و به جامعه ارائه میکنند. این تصورات بستهبندی شده، مانع شناخت درست میشوند. خوبی گفتوگو، و شفاف ارائه کردن دیدگاهها این است که اجازه میدهد آدمها و چیزها را فراتر از تصورات قالبی بشناسیم و در دام جزماندیشی و خشکمغزی نیفتیم.
حالا فکر کنید چقدر مثل حسامالدین آشنا و دانشگاه امام صادق در زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ما هست که زیر تصورات قالبی و کلیشهها، مدفون شده و خوب و بدشان، قوت و ضعفشان، به درستی شناخته نشده است. چقدر از مفاهیم، شخصیتها، رخدادها و ... زیر بار تصوراتی که هرگز درباره آنها به اندازه کافی گفتوگو نشده، مدفون و ناشناخته باقی میمانند.
جامعه ایران عمیقاً به گفتوگو، درباره موضوعات بسیار، در سطوح متعدد، به شیوههای مختلف، و با شفافیت تمام، برای فراتر رفتن از گردابهایی که در آن قرار گرفته است، نیاز دارد. گفتوگوهایی که آدمها را از تصورات قالبی و جزماندیشی فراتر ببرند.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
پیش از آنکه به سه سؤال زیر پاسخ دهید، ادامه متن را نخوانید.
🔴 شما چه تصوری از دانشگاه امام صادق دارید؟
🔴 شما چه تصور و نگاهی به حسامالدین آشنا دارید؟
🔴 تصور و نگاه شما به دانشگاه امام صادق و حسامالدین آشنا (استاد دانشگاه امام صادق) چه ویژگیهای متمایز و بارزی دارد؟
کموبیش حدس میزنم بسیاری از آنها که این سالها درباره دانشگاه امام صادق شنیدهاند - بالاخص بعد از آنکه شماری از فارغالتحصیلان این دانشگاه در دولت مرحوم ابراهیم رئیسی و صدا و سیما صاحب مقام شدند - چه تصوراتی درباره این دانشگاه، آموزشها و ویژگیهای فارغالتحصیلانش دارند.
آنها که در فضای مجازی – بالاخص توییتر – با حسامالدین آشنا به عنوان فعال رسانهای و مشاور رئیسجمهور حسن روحانی، آشنا شده باشند هم تصورات نوعاً قالبی و مشخصی درباره او دارند.
مدتی قبل گفتوگویی با حسامالدین آشنا درباره «فرهنگ استراتژیک و روایتهای راهبردی ایران» انجام دادم و در صفحه ایرانتاک منتشر شد. من سالهاست ایشان را میشناسم، و با بسیاری از دیگر فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق هم آشنا هستم. ابداً آن تصورات قالبی درباره ایشان و دانشگاه امام صادق را نداشتم. اما بعد از پخش شدن آن گفتوگو و مشاهده اکثریت یادداشتهایی که بنندگان زیر آن نوشته بودند، یکی از کارکردهای خوب گفتوگو را بیشتر و به روشنی دریافتم.
اکثریت کسانی که آن گفتوگو را دیدند، به یکباره با واقعیتی کاملاً متفاوت و خلاف آنچه در ذهن داشتند، مواجه شدند. گویی تصورشان از یک استاد دانشگاه امام صادق و شخص حسامالدین آشنا، آدمی تماماً ایدئولوژیک، به تعبیر خودشان تندرو، بدون نظام ذهنی منطقی و روشن، و خیلی توصیفات دیگر از همین دست بود. اما با گفتوگویی کاملاً متفاوت روبهرو شده بودند.
گفتوگو با حسامالدین آشنا
صدای شیر برای حفاظت از گربه: فرهنگ استراتژیک و روایتهای راهبردی ایران
حسامالدین آشنا در آن گفتوگو، ذهنی نقّاد، چارچوبدار، منطقی و مسلط بر دانش ارتباطات و تحلیل فرهنگ را ارائه میداد. اکثریت بینندگان که انتظار داشتهاند با همان تصویر ساختهشده از «استاد دانشگاه امام صادق» با آدمی جزماندیش و غریبه با واقعیات جامعه ایران مواجه شوند، در سراسر آن گفتوگو، ذهن و اندیشهای کاملاً متفاوت با تصورات خودشان را شاهد بودند. لابهلای یادداشتهای زیر آن گفتوگو با جملاتی شبیه به «اصلاً تصور نمیکردم آقای آشنا چنین باشد» و «اصلاً فکر نمیکردم در دانشگاه امام صادق هم چنین آدمی باشد» زیاد مواجه میشویم.
وقتی آن گفتوگو را انجام میدادم هرگز فکر نمیکردم در نهایت به نوشتن چنین مطلبی منتهی شود. اما حالا مایلم بنویسم: رسانهها و بسیاری از فرایندهای اجتماعی دیگر، آدمها (نظیر حسامالدین آشنا) و چیزها (مثل دانشگاه امام صادق) را در قالبهای خاصی بستهبندی کرده و به جامعه ارائه میکنند. این تصورات بستهبندی شده، مانع شناخت درست میشوند. خوبی گفتوگو، و شفاف ارائه کردن دیدگاهها این است که اجازه میدهد آدمها و چیزها را فراتر از تصورات قالبی بشناسیم و در دام جزماندیشی و خشکمغزی نیفتیم.
حالا فکر کنید چقدر مثل حسامالدین آشنا و دانشگاه امام صادق در زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ما هست که زیر تصورات قالبی و کلیشهها، مدفون شده و خوب و بدشان، قوت و ضعفشان، به درستی شناخته نشده است. چقدر از مفاهیم، شخصیتها، رخدادها و ... زیر بار تصوراتی که هرگز درباره آنها به اندازه کافی گفتوگو نشده، مدفون و ناشناخته باقی میمانند.
جامعه ایران عمیقاً به گفتوگو، درباره موضوعات بسیار، در سطوح متعدد، به شیوههای مختلف، و با شفافیت تمام، برای فراتر رفتن از گردابهایی که در آن قرار گرفته است، نیاز دارد. گفتوگوهایی که آدمها را از تصورات قالبی و جزماندیشی فراتر ببرند.
@fazeli_mohammad
YouTube
صدای شیر برای حفاظت از گربه | فرهنگ استراتژیک و روایتهای راهبردی ایران
فرهنگ استراتژیک ایران چیست؟ سیاستمداران و حاکمان در ایران چگونه تصمیم میگیرند؟ تعریف دوست و دشمن چیست و شکست و پیروزی چگونه تعریف میشوند؟ جغرافیا و تاریخ ایران به چه روایتهایی که ذهن سیاستمدار و حاکم ایرانی قالببندی میکنند شکل داده است؟ و روایتهای…
👍150👎15
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چینیها خیلی در زدند
عباس ملکی از سوابق روابط ایران و چین و اشتباهات در این مسیر میگوید.
https://youtu.be/8fsR6wkE0p4
این گفتوگو در صفحه #ایرلن_تاک منتشر شده است.
#ایران_و_چین #عباس_ملکی
@fazeli_mohammad
عباس ملکی از سوابق روابط ایران و چین و اشتباهات در این مسیر میگوید.
https://youtu.be/8fsR6wkE0p4
این گفتوگو در صفحه #ایرلن_تاک منتشر شده است.
#ایران_و_چین #عباس_ملکی
@fazeli_mohammad
👍45👎3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پرسشگری از قدرت
حسامالدین آشنا در این گفتوگو درباره #فرهنگ_استراتژیک و روایتهای راهبردی در ایران، درباره ضرورت پاسخگویی قدرت سیاسی در برابر پرسش هم میگوید.
پرسشی که قدرت باید به آن پاسخ دهد، پرسش برآمده از مطالعه است نه پرسش ناشی از معامله!
این گفتوگو را در صفحه #ایران_تاک ببینید.
https://youtu.be/ATtfoyXAyak
#دغدغه_ایران #ایران_تاک #پرسش_از_قدرت #حسام_آشنا
@fazeli_mohammad
حسامالدین آشنا در این گفتوگو درباره #فرهنگ_استراتژیک و روایتهای راهبردی در ایران، درباره ضرورت پاسخگویی قدرت سیاسی در برابر پرسش هم میگوید.
پرسشی که قدرت باید به آن پاسخ دهد، پرسش برآمده از مطالعه است نه پرسش ناشی از معامله!
این گفتوگو را در صفحه #ایران_تاک ببینید.
https://youtu.be/ATtfoyXAyak
#دغدغه_ایران #ایران_تاک #پرسش_از_قدرت #حسام_آشنا
@fazeli_mohammad
👍51👎2
Forwarded from انتشارات روزنه
فروش ویژه آثار سیدمحمد بهشتی
در نظر سیدمحمد بهشتی ما دیگر اهلی سرزمین خودمان نیستیم! پدران و مادران ما روزگاری این فلات را با وجود تمام مخاطرات و سختی ها برای زیستن انتخاب کردند. آنها در گذر قرن ها برای هر مشکلی راهکاری یافتند. نمونه آن قنات است که نشان می دهد چگونه پیشینیان ما کمبود آب را با شکافتن کوهها برطرف کردند.
اما ما در گذار به مدرنیته اهلیت خودمان را با این سرزمین از دست دادیم و در معمای توسعه گام در تاریکی گذاشتیم.
سیدمحمد بهشتی در کنار آثار فرهنگی خود، در سال های گذشته در تلاش بوده است تا این نا اهل شدن ما را بررسی کند. «ایران کجاست و ایرانی کیست» و «توسعه در تاریکی» دو اثر شاخص او در این زمینه است.
فرهیخته گرامی شما می توانید این آخر هفته آثار سیدمحمد بهشتی را با تخفیف ویژه 30% خریداری کنید.
کد تخفیف:
beheshti404
لینک کوتاه صفحه خرید آثار:
zaya.io/iu5vg
☎️ 02188721514
در نظر سیدمحمد بهشتی ما دیگر اهلی سرزمین خودمان نیستیم! پدران و مادران ما روزگاری این فلات را با وجود تمام مخاطرات و سختی ها برای زیستن انتخاب کردند. آنها در گذر قرن ها برای هر مشکلی راهکاری یافتند. نمونه آن قنات است که نشان می دهد چگونه پیشینیان ما کمبود آب را با شکافتن کوهها برطرف کردند.
اما ما در گذار به مدرنیته اهلیت خودمان را با این سرزمین از دست دادیم و در معمای توسعه گام در تاریکی گذاشتیم.
سیدمحمد بهشتی در کنار آثار فرهنگی خود، در سال های گذشته در تلاش بوده است تا این نا اهل شدن ما را بررسی کند. «ایران کجاست و ایرانی کیست» و «توسعه در تاریکی» دو اثر شاخص او در این زمینه است.
فرهیخته گرامی شما می توانید این آخر هفته آثار سیدمحمد بهشتی را با تخفیف ویژه 30% خریداری کنید.
کد تخفیف:
beheshti404
لینک کوتاه صفحه خرید آثار:
zaya.io/iu5vg
☎️ 02188721514
👍67👎7
Forwarded from آزاد | Azad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فروپاشی شوروی؛ درسهایی برای ایران
🔶 مناظره سعید لیلاز و تورج اتابکی
🔻سعید لیلاز: جمهوری اسلامی و شوروی را تناقضهای درونیشان از بین برده است. انقلابها که پیروز میشوند، برای رسیدن به اهداف انقلابی خود، در کنار ماشین دولتی، یک ماشین انقلابی درست میکنند؛ مثلا کنار وزارت کشاورزی، جهاد کشاورزی یا کنار بهزیستی، بنیاد مستضعفان ایجاد کردیم. وقتی در مکانیسم بازار دست میزنیم، دست به تغییری میزنیم که هرگز آثار ناپیدایش را نمیتوانیم بفهمیم.
🔺تورج اتابکی: سوسیالیسم با کمونیسم روسی متفاوت است. نظام اقتصادی سوسیالیسم لزوما در تضاد با فطرت بشری نیست، اما تناقضهایی در آن نوع حکومت ایجاد شده بود که مثلا با اینکه حکومت کارگری بود، اما تمام رهبران برجسته سندیکاهای کارگری را کنار زدند؛ اپوزیسیونی که معتقد به حکومت کارگری بودند در تصفیههای استالینی از بین رفتند. سوسیالیستهای متفاوتی وجود داشت که نقد نظریه لنینیستی را میکردند، اما تیرباران شدند.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/CYzxoXSfEY0
🆔@AzadSocial
🔶 مناظره سعید لیلاز و تورج اتابکی
🔻سعید لیلاز: جمهوری اسلامی و شوروی را تناقضهای درونیشان از بین برده است. انقلابها که پیروز میشوند، برای رسیدن به اهداف انقلابی خود، در کنار ماشین دولتی، یک ماشین انقلابی درست میکنند؛ مثلا کنار وزارت کشاورزی، جهاد کشاورزی یا کنار بهزیستی، بنیاد مستضعفان ایجاد کردیم. وقتی در مکانیسم بازار دست میزنیم، دست به تغییری میزنیم که هرگز آثار ناپیدایش را نمیتوانیم بفهمیم.
🔺تورج اتابکی: سوسیالیسم با کمونیسم روسی متفاوت است. نظام اقتصادی سوسیالیسم لزوما در تضاد با فطرت بشری نیست، اما تناقضهایی در آن نوع حکومت ایجاد شده بود که مثلا با اینکه حکومت کارگری بود، اما تمام رهبران برجسته سندیکاهای کارگری را کنار زدند؛ اپوزیسیونی که معتقد به حکومت کارگری بودند در تصفیههای استالینی از بین رفتند. سوسیالیستهای متفاوتی وجود داشت که نقد نظریه لنینیستی را میکردند، اما تیرباران شدند.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/CYzxoXSfEY0
🆔@AzadSocial
👍81👎5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سیاست هوش مصنوعی
جایگاه کشورها در جهان هوش مصنوعی
جایگاه کشورها در جهان هوش مصنوعی چگونه است؟ ایران چه جایگاهی دارد؟ توانمندی و جایگاه کشورها در توسعه و بهکارگیری هوش مصنوعی، چگونه و تحت تأثیر چه عواملی تغییر میکند؟ اگر کشورها نتوانند خودشان را با تحولات ناشی از هوش مصنوعی تطبیق پیدا کنند، چه عواقبی را تحمل خواهند کرد؟
دیدن ویدیو
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
نیما نامداری، فعال و تحلیلگر اقتصاد دیجیتال، در این گفتوگو تقسیمبندیای از انواع کشورها و جایگاهشان در جهان #هوش_مصنوعی ارائه میدهد و تلاش میکند عوامل مؤثر بر پیشرفت کشورها در حوزه هوش مصنوعی را تشریح کند. ایشان ضمن تشریح موقعیت سایر کشورها، وضعیت ایران را با دقت بیشتری تشریح کرده و نشان میدهد که ایران برای پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی دارای چه ظرفیتها و امکاناتی است و چه تهدیدهایی نیز پیش روی ایران قرار دارد.
رویکرد نیما نامداری به تحلیل ظرفیتهای ایران در هوش مصنوعی و مقایسه وضعیت ایران و سایر کشورها راههایی برای بهبود سیاستگذاری در این عرصه و ممانعت از عقبماندگی و هدایت کشور به سوی اهداف بهتر ارائه میکند.
@fazeli_mohammad
جایگاه کشورها در جهان هوش مصنوعی
جایگاه کشورها در جهان هوش مصنوعی چگونه است؟ ایران چه جایگاهی دارد؟ توانمندی و جایگاه کشورها در توسعه و بهکارگیری هوش مصنوعی، چگونه و تحت تأثیر چه عواملی تغییر میکند؟ اگر کشورها نتوانند خودشان را با تحولات ناشی از هوش مصنوعی تطبیق پیدا کنند، چه عواقبی را تحمل خواهند کرد؟
دیدن ویدیو
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
نیما نامداری، فعال و تحلیلگر اقتصاد دیجیتال، در این گفتوگو تقسیمبندیای از انواع کشورها و جایگاهشان در جهان #هوش_مصنوعی ارائه میدهد و تلاش میکند عوامل مؤثر بر پیشرفت کشورها در حوزه هوش مصنوعی را تشریح کند. ایشان ضمن تشریح موقعیت سایر کشورها، وضعیت ایران را با دقت بیشتری تشریح کرده و نشان میدهد که ایران برای پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی دارای چه ظرفیتها و امکاناتی است و چه تهدیدهایی نیز پیش روی ایران قرار دارد.
رویکرد نیما نامداری به تحلیل ظرفیتهای ایران در هوش مصنوعی و مقایسه وضعیت ایران و سایر کشورها راههایی برای بهبود سیاستگذاری در این عرصه و ممانعت از عقبماندگی و هدایت کشور به سوی اهداف بهتر ارائه میکند.
@fazeli_mohammad
👍52👎3
Forwarded from ایران تاک | IranTalk
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اسرائیل و هوش مصنوعی
نیما نامداری در این گفتوگو درباره سیاست هوش مصنوعی، نقاط تمرکز کشورهای مختلف در استفاده از این فناوری را تشریح میکند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
هوش مصنوعی، توزیع قدرت در جهان را تغییر میدهد. این فناوری را باید راهبردی و از منظر امنیت ملی نگریست.
#هوش_مصنوعی #امتیت_ملی
@irantalk_sn
نیما نامداری در این گفتوگو درباره سیاست هوش مصنوعی، نقاط تمرکز کشورهای مختلف در استفاده از این فناوری را تشریح میکند.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
هوش مصنوعی، توزیع قدرت در جهان را تغییر میدهد. این فناوری را باید راهبردی و از منظر امنیت ملی نگریست.
#هوش_مصنوعی #امتیت_ملی
@irantalk_sn
👍78👎1
شناخت هوش مصنوعی
محمد فاضلی
فناوریها جهان را تغییر میدهند و برخی فناوریها دورانساز هستند و جهان را به پیش و پس از خود تقسیم میکنند.
هوش مصنوعی هم از جمله فناوریهای دورانساز است و بر توزیع قدرت و ثروت در جهان اثر تعیینکننده دارد. ما ایرانیان هم ناگزیر باید نسبت خود با هوش مصنوعی را مشخص کنیم.
جایگاه ما در فناوری هوش مصنوعی چیست؟ چه سیاستهایی باید اعمال شود؟ چه کاربردهایی را توسعه دهیم؟ نقش دولت، بخش خصوصی و دانشگاه چیست؟ و سؤالات بسیاری که درباره سیاست فناوری باید پرسید.
دو گفتوگو درباره این موضوع انجام دادهام. بقیه متخصصان را هم به این گفتوگوها دعوت میکنم.
گفتوگوی اول
موجی که میآید
https://youtu.be/xIXiOry1h6E
گفتوگوی دوم
سیاست هوش مصنوعی
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
این گفتوگوها در صفحه ایرانتاک در یوتیوب منتشر شده است.
ایرانتاک در تلگرام (@irantalk_sn)
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
فناوریها جهان را تغییر میدهند و برخی فناوریها دورانساز هستند و جهان را به پیش و پس از خود تقسیم میکنند.
هوش مصنوعی هم از جمله فناوریهای دورانساز است و بر توزیع قدرت و ثروت در جهان اثر تعیینکننده دارد. ما ایرانیان هم ناگزیر باید نسبت خود با هوش مصنوعی را مشخص کنیم.
جایگاه ما در فناوری هوش مصنوعی چیست؟ چه سیاستهایی باید اعمال شود؟ چه کاربردهایی را توسعه دهیم؟ نقش دولت، بخش خصوصی و دانشگاه چیست؟ و سؤالات بسیاری که درباره سیاست فناوری باید پرسید.
دو گفتوگو درباره این موضوع انجام دادهام. بقیه متخصصان را هم به این گفتوگوها دعوت میکنم.
گفتوگوی اول
موجی که میآید
https://youtu.be/xIXiOry1h6E
گفتوگوی دوم
سیاست هوش مصنوعی
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
این گفتوگوها در صفحه ایرانتاک در یوتیوب منتشر شده است.
ایرانتاک در تلگرام (@irantalk_sn)
@fazeli_mohammad
YouTube
هوش مصنوعی، موجی که میآید | بازآرایی قدرت و ثروت در جهان
هر موجی از فناوری که در جهان پدید آمده، ساختارهای قدرت و ثروت را تغییر داده است. روابط بین آدمها در درون کشورها؛ و روابط بین کشورها تحت تأثیر تغییرات قدرت و ثروت ناشی از هر نوع فناوری قرار گرفته است. حالا هوش مصنوعی از راه رسیده و شواهد حاکی از آن است که…
👍69👎1
Forwarded from ایران تاک | IranTalk
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هوش مصنوعی و مبارزه با فساد
فساد اداری یکی از معضلات کشورهاست و هوش مصنوعی ظرفیتهایی برای مبارزه با فساد ارائه میکند.
نیما نامداری در این گفتوگو در کنار برشمردن و تشریح سایر کاربردهای #هوش_مصنوعی، از کاربرد آن برای مبارزه با فساد میگوید.
نسخه کامل ویدیو
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
@irantalk_sn
فساد اداری یکی از معضلات کشورهاست و هوش مصنوعی ظرفیتهایی برای مبارزه با فساد ارائه میکند.
نیما نامداری در این گفتوگو در کنار برشمردن و تشریح سایر کاربردهای #هوش_مصنوعی، از کاربرد آن برای مبارزه با فساد میگوید.
نسخه کامل ویدیو
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
@irantalk_sn
👍72👎4
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
راز توسعه اقتصادی کره جنوبی
کره جنوبی از جمله کشورهایی است که بعد از جنگ جهانی دوم، با #مداخله_انتخابی دولت در اقتصاد، صنعتی شد و به توسعه اقتصادی رسید.
ها-جون چانگ اقتصاددان کرهای در کتب متعدد شرحی از مداخلات دولت کره و کیفیت آنها ارائه کرده است. چانگ سیاست سرمایهگذاری، سیاست تجاری و سیاست صنعتی منجر به توسعه را تشریح میکند.
نسخه کامل ویدیو
https://youtu.be/QeZRF69QqL8
این قسمت از ویدیوکست دغدغه ایران شرحی از کیفیت مداخلات دولت کره جنوبی، منجر به صنعتی شدن ارائه میدهد.
#کره_جنوبی #صنعتی_شدن #دخالت_دولت #توسعه_اقتصادی #سیاست_صنعتی
@dirancast_official
کره جنوبی از جمله کشورهایی است که بعد از جنگ جهانی دوم، با #مداخله_انتخابی دولت در اقتصاد، صنعتی شد و به توسعه اقتصادی رسید.
ها-جون چانگ اقتصاددان کرهای در کتب متعدد شرحی از مداخلات دولت کره و کیفیت آنها ارائه کرده است. چانگ سیاست سرمایهگذاری، سیاست تجاری و سیاست صنعتی منجر به توسعه را تشریح میکند.
نسخه کامل ویدیو
https://youtu.be/QeZRF69QqL8
این قسمت از ویدیوکست دغدغه ایران شرحی از کیفیت مداخلات دولت کره جنوبی، منجر به صنعتی شدن ارائه میدهد.
#کره_جنوبی #صنعتی_شدن #دخالت_دولت #توسعه_اقتصادی #سیاست_صنعتی
@dirancast_official
👍69👎1
Forwarded from سهند ایرانمهر
✔️تراژدی تحریم و پیامدهای ریزش طبقه متوسط
✍🏼سهند ایرانمهر
بر اساس پژوهشی که نشریه معتبر «اقتصاد سیاسی اروپا» منتشر کرده، تصویری کمّی از یک تراژدی بزرگ اجتماعی در ایران ارائه شده است و گزارش نشان میدهد که طبقه متوسط ایران در نبود تحریمها میتوانست در بیش از یک دهه گذشته رشد ۲۸ درصدی را تجربه کند؛ اما در عمل، تحریمها به طور متوسط سالانه ۱۷ درصد از حجم این طبقه کاسته است.
این اعداد تنها نشاندهنده کاهش درآمد نیستند؛ بلکه تصویری روشن از یک «زلزله سیاسی-اجتماعی» دارند که در آن گسلهای عمیق از دل طبقه متوسط میگذرند. در نظریههای جامعهشناسی سیاسی، طبقه متوسط را «ستون فقرات دموکراسی» و «ضامن ثبات» میدانند. متفکرانی چون «آنتونی گیدنز» بر این باورند که این طبقه، به دلیل بهرهمندی از تحصیلات، آموزش، سرمایه فرهنگی و موقعیت مرزی اقتصادی شکننده، خواستار ثبات، حاکمیت قانون و مشارکت سیاسی است. آنها نه آنقدر فقیرند که درگیر روزمرگی مطلق باشند و نه آنقدر ثروتمند که مستقل از نوسانات اقتصادی زندگی کنند. بنابراین، پیونددهنده بخشهای مختلف جامعه و مانعی در برابر افراطیگریها هستند. بنابراین وقتی حجم این طبقه کاهش مییابد، در واقع ستونهای اصلی ساختار اجتماعی سست میشود.
با فقیر شدن این طبقه، هم منابع مالی و هم نیروی انسانی این نهادها تحلیل رفته و فضای عمومی تهی میشود. دولتی که با جامعه مدنی ضعیف روبرو باشد، با مخالف جدی و ساختاریافتهای مواجه نخواهد بود، اما این یک پیروزی و نشانگر ثبات نیست؛ بلکه زمینه را برای بروز خشمهای غیرقابل کنترل و بیسامان فراهم میکند.
نظریه پردازانی مانند «سیمور مارتین لیپست» بر ارتباط مستقیم بین وجود یک طبقه متوسط قدرتمند و ثبات دموکراتیک تأکید دارند. با نابودی این طبقه، جامعه به دو قطب ثروتمندِ بسیار محدود (که اغلب وابسته به رانت هستند) و توده عظیم فقیر تبدیل میشود. در چنین شرایطی، گفتمان سیاسی از بحثهای معقول به سمت شعارهای رادیکال و انقلابی سوق پیدا میکند و فضای دوقطبی مبتاین بر «براندازی» یا «حفظ وضع موجود به هر قیمت» ساخته میشود.
طبقه متوسط معمولاً در چارچوب قوانین و از طریق مشارکت در نهادهای رسمی، به دنبال تحقق خواستههای خود است. وقتی این مسیر به دلیل فقر و ناامیدی مسدود شود، حکومت مشروعیت خود را در نگاه این طبقه از دست میدهد. آنها دیگر به سیستم امید ندارند. این ناامیدی میتواند به اشکال مختلفی از جمله مهاجرت نخبگان (فرار مغزها)، اعتراضهای خیابانی پراکنده یا انزوا و بیتفاوتی سیاسی خود را نشان دهد.
تحریمها در این تحلیل، نه یک ابزار فشار سیاسی صرف، بلکه یک «ماشین بازتوزیع ثروت به سمت عقب» هستند. آنها با فلج کردن اقتصاد رسمی، رانتخواری و اقتصاد غیررسمی را تقویت میکنند. کسانی که به منابع قدرت و رانت نزدیکترند، میتوانند در طوفان تحریمها نیز ثروت خود را حفظ یا حتی افزایش دهند؛ در حالی که کارمند، معلم و مشاغل مستقل، به سرعت به طبقه فرودست تبدیل میشوند.
این روند، ساختار اجتماعی ایران را از یک «هرم» با یک طبقه متوسط قابل توجه، به یک «پیاز» متورم در بخش پایین (طبقه فقیر و کمدرآمد) و نوک بسیار باریک در بالا (طبقه ثروتمند) تبدیل میکند. جامعهای با چنین ساختاری، به شدت ناپایدار و مستعد بحران است. بنابراین تحریمها نه با توجیه تحریمکنندهها که ان را زمینه تغییر رفتار مثبت میدانند و نه آنان که آن را هزینه استقلال و ثبات میدانند، همخوانی ندارد بلکه در عمل ستونهای اصلی جامعه را نشانه رفتهاند.
نتیجه این روند، ایجاد فضایی است که در آن، هم مردم برای یک زندگی شرافتمندانه تحت فشارند و هم ساختار سیاسی، مشروعیت و پشتوانه اجتماعی خود را برای مدیریت بحرانها از دست میدهد و هم زیرساختهای اجتماعی به نحوی فرومیپاشد که حتی جریانهای مخالف و برانداز اگرچه فرصت مانور پیدا میکنند اما علیرغم ادعاهای خود عملاً نمیتوانند چیزی را به سمت دموکراسی و توسعه جایگزین کنند، چرا که کل بستر و زیرساخت اجتماعی فروریخته است.
این تراژدی نشان میدهد که تضعیف طبقه متوسط، در نهایت یک «باخت-باخت» بزرگ برای کل سیستم سیاسی و اجتماعی چه هوادار، چه مخالف و چه مردم عادی است.
@sahandiranmehr
✍🏼سهند ایرانمهر
بر اساس پژوهشی که نشریه معتبر «اقتصاد سیاسی اروپا» منتشر کرده، تصویری کمّی از یک تراژدی بزرگ اجتماعی در ایران ارائه شده است و گزارش نشان میدهد که طبقه متوسط ایران در نبود تحریمها میتوانست در بیش از یک دهه گذشته رشد ۲۸ درصدی را تجربه کند؛ اما در عمل، تحریمها به طور متوسط سالانه ۱۷ درصد از حجم این طبقه کاسته است.
این اعداد تنها نشاندهنده کاهش درآمد نیستند؛ بلکه تصویری روشن از یک «زلزله سیاسی-اجتماعی» دارند که در آن گسلهای عمیق از دل طبقه متوسط میگذرند. در نظریههای جامعهشناسی سیاسی، طبقه متوسط را «ستون فقرات دموکراسی» و «ضامن ثبات» میدانند. متفکرانی چون «آنتونی گیدنز» بر این باورند که این طبقه، به دلیل بهرهمندی از تحصیلات، آموزش، سرمایه فرهنگی و موقعیت مرزی اقتصادی شکننده، خواستار ثبات، حاکمیت قانون و مشارکت سیاسی است. آنها نه آنقدر فقیرند که درگیر روزمرگی مطلق باشند و نه آنقدر ثروتمند که مستقل از نوسانات اقتصادی زندگی کنند. بنابراین، پیونددهنده بخشهای مختلف جامعه و مانعی در برابر افراطیگریها هستند. بنابراین وقتی حجم این طبقه کاهش مییابد، در واقع ستونهای اصلی ساختار اجتماعی سست میشود.
با فقیر شدن این طبقه، هم منابع مالی و هم نیروی انسانی این نهادها تحلیل رفته و فضای عمومی تهی میشود. دولتی که با جامعه مدنی ضعیف روبرو باشد، با مخالف جدی و ساختاریافتهای مواجه نخواهد بود، اما این یک پیروزی و نشانگر ثبات نیست؛ بلکه زمینه را برای بروز خشمهای غیرقابل کنترل و بیسامان فراهم میکند.
نظریه پردازانی مانند «سیمور مارتین لیپست» بر ارتباط مستقیم بین وجود یک طبقه متوسط قدرتمند و ثبات دموکراتیک تأکید دارند. با نابودی این طبقه، جامعه به دو قطب ثروتمندِ بسیار محدود (که اغلب وابسته به رانت هستند) و توده عظیم فقیر تبدیل میشود. در چنین شرایطی، گفتمان سیاسی از بحثهای معقول به سمت شعارهای رادیکال و انقلابی سوق پیدا میکند و فضای دوقطبی مبتاین بر «براندازی» یا «حفظ وضع موجود به هر قیمت» ساخته میشود.
طبقه متوسط معمولاً در چارچوب قوانین و از طریق مشارکت در نهادهای رسمی، به دنبال تحقق خواستههای خود است. وقتی این مسیر به دلیل فقر و ناامیدی مسدود شود، حکومت مشروعیت خود را در نگاه این طبقه از دست میدهد. آنها دیگر به سیستم امید ندارند. این ناامیدی میتواند به اشکال مختلفی از جمله مهاجرت نخبگان (فرار مغزها)، اعتراضهای خیابانی پراکنده یا انزوا و بیتفاوتی سیاسی خود را نشان دهد.
تحریمها در این تحلیل، نه یک ابزار فشار سیاسی صرف، بلکه یک «ماشین بازتوزیع ثروت به سمت عقب» هستند. آنها با فلج کردن اقتصاد رسمی، رانتخواری و اقتصاد غیررسمی را تقویت میکنند. کسانی که به منابع قدرت و رانت نزدیکترند، میتوانند در طوفان تحریمها نیز ثروت خود را حفظ یا حتی افزایش دهند؛ در حالی که کارمند، معلم و مشاغل مستقل، به سرعت به طبقه فرودست تبدیل میشوند.
این روند، ساختار اجتماعی ایران را از یک «هرم» با یک طبقه متوسط قابل توجه، به یک «پیاز» متورم در بخش پایین (طبقه فقیر و کمدرآمد) و نوک بسیار باریک در بالا (طبقه ثروتمند) تبدیل میکند. جامعهای با چنین ساختاری، به شدت ناپایدار و مستعد بحران است. بنابراین تحریمها نه با توجیه تحریمکنندهها که ان را زمینه تغییر رفتار مثبت میدانند و نه آنان که آن را هزینه استقلال و ثبات میدانند، همخوانی ندارد بلکه در عمل ستونهای اصلی جامعه را نشانه رفتهاند.
نتیجه این روند، ایجاد فضایی است که در آن، هم مردم برای یک زندگی شرافتمندانه تحت فشارند و هم ساختار سیاسی، مشروعیت و پشتوانه اجتماعی خود را برای مدیریت بحرانها از دست میدهد و هم زیرساختهای اجتماعی به نحوی فرومیپاشد که حتی جریانهای مخالف و برانداز اگرچه فرصت مانور پیدا میکنند اما علیرغم ادعاهای خود عملاً نمیتوانند چیزی را به سمت دموکراسی و توسعه جایگزین کنند، چرا که کل بستر و زیرساخت اجتماعی فروریخته است.
این تراژدی نشان میدهد که تضعیف طبقه متوسط، در نهایت یک «باخت-باخت» بزرگ برای کل سیستم سیاسی و اجتماعی چه هوادار، چه مخالف و چه مردم عادی است.
@sahandiranmehr
👍78👎3
Forwarded from یدالله کریمی پور
داغترین تهدید تمدنی ایران
علی بیتاللهی، رییس بخش زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، هشدار داده است که ۷۵۰ شهر ایران در معرض فرونشست زمین قرار دارند. این پدیده میتواند نه تنها زیرساختها و اقتصاد، بلکه میراث ممتاز تاریخی کشور را تهدید جدی کند.
در جغرافیای فرونشست ایران، تا امروز ۶۳ اثر تاریخی ملی و ۲۷ اثر جهانی شناسایی شده اند؛ یعنی بیش از ۵۰٪ از بافتهای تاریخی ایران در خطر تخریب هستند. نشست زمین میتواند ترکخوردگی، شکست سازهها و آسیب جدی به این میراث فرهنگی به همراه داشته باشد.
همچنین در جغرافیای فرونشست، بیش از ۱۰ هزار آبادی و دهها شبکه حیاتی از جمله خطوط نفت و گاز، جادهها و پلها قرار دارد. فرونشست زمین میتواند زندگی روزمره میلیونها نفر را مختل کند و خسارتهای اقتصادی و امنیتی جدی ایجاد نماید. خطری جدی که نه چندان دور پیامدهایش آشکار خواهد شد.
علت اصلی این بحران اغلب برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی و کاهش سطح آبخوانها است؛ به عبارتی، این تهدید ترکیبی از عوامل انسانی و طبیعی است.
پیام روشن است: فرونشست زمین یک بحران ملی با ابعاد گسترده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است.
به ایران، سرنوشت و ته نوشت اش بیندیشیم
#یدالله_کریمیپور
@karimipour_k
علی بیتاللهی، رییس بخش زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، هشدار داده است که ۷۵۰ شهر ایران در معرض فرونشست زمین قرار دارند. این پدیده میتواند نه تنها زیرساختها و اقتصاد، بلکه میراث ممتاز تاریخی کشور را تهدید جدی کند.
در جغرافیای فرونشست ایران، تا امروز ۶۳ اثر تاریخی ملی و ۲۷ اثر جهانی شناسایی شده اند؛ یعنی بیش از ۵۰٪ از بافتهای تاریخی ایران در خطر تخریب هستند. نشست زمین میتواند ترکخوردگی، شکست سازهها و آسیب جدی به این میراث فرهنگی به همراه داشته باشد.
همچنین در جغرافیای فرونشست، بیش از ۱۰ هزار آبادی و دهها شبکه حیاتی از جمله خطوط نفت و گاز، جادهها و پلها قرار دارد. فرونشست زمین میتواند زندگی روزمره میلیونها نفر را مختل کند و خسارتهای اقتصادی و امنیتی جدی ایجاد نماید. خطری جدی که نه چندان دور پیامدهایش آشکار خواهد شد.
علت اصلی این بحران اغلب برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی و کاهش سطح آبخوانها است؛ به عبارتی، این تهدید ترکیبی از عوامل انسانی و طبیعی است.
پیام روشن است: فرونشست زمین یک بحران ملی با ابعاد گسترده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است.
به ایران، سرنوشت و ته نوشت اش بیندیشیم
#یدالله_کریمیپور
@karimipour_k
👍77
دلیل این کار چیست؟
محمد فاضلی
گزارش ارزیابی صدور مجوز بارگذاری و ساختوساز در حریم و بستر رودخانهها و پیکرههای آبی کجاست؟ در کدام کمیسیون دولت بررسی شده؟ نظر وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیطزیست چیست؟ چرا از اساس چنین چیزی دستورکار دولت شده است؟ این چه مشکلی از مشکلات گردشگری، اقتصاد و محیطزیست ایران را حل میکند؟
#دغدغه_ایران #سیلاب #حریم_رودخانه #گردشگری
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
گزارش ارزیابی صدور مجوز بارگذاری و ساختوساز در حریم و بستر رودخانهها و پیکرههای آبی کجاست؟ در کدام کمیسیون دولت بررسی شده؟ نظر وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیطزیست چیست؟ چرا از اساس چنین چیزی دستورکار دولت شده است؟ این چه مشکلی از مشکلات گردشگری، اقتصاد و محیطزیست ایران را حل میکند؟
#دغدغه_ایران #سیلاب #حریم_رودخانه #گردشگری
@fazeli_mohammad
👍124👎1
Forwarded from حسین قتیب
جناب آقای دکتر پزشکیان
با سلام و آرزوی سلامت،
در پی جنگ دوازدهروزه اخیر و اظهارات سخنگوی محترم دولت مبنی بر بهتعویقافتادن رفع فیلتر برخی پلتفرمها «به دلیل جنگ»، مایلم نکتهای را از منظر امنیت ملی و منافع بلندمدت کشور یادآور شوم.
جناب آقای دکتر پزشکیان،
سیاست فیلترینگ در شکل کنونی خود نه پاسدار امنیت ملی است و نه حافظ اخلاق یا نظم اجتماعی؛ بلکه در عمل به یکی از منابع اصلی تهدید و فرسایش حاکمیت دیجیتال ایران بدل شده است.
اکنون میلیونها ایرانی برای انجام کارهای روزمره ـ از ارتباط شغلی گرفته تا دسترسی علمی ـ ناچارند از فیلترشکنهایی استفاده کنند که مالک، مسیر و مقصد آنها روشن نیست. نتیجه روشن است:
اطلاعات و دادههای مردم ایران، از جمله موقعیت جغرافیایی، پیامها، رمزها و تراکنشهای مالی، هر روز از مسیر سرورهایی در کشورهای دیگر عبور میکند. در عمل، بخش بزرگی از فضای داده کشور از قلمرو نظارت و حاکمیت ملی خارج شده است.
در کنار این، ترافیک رمزگذاریشده ناشی از VPNها به پوششی برای انواع بدافزارها، جاسوسافزارها و حملات سایبری تبدیل شده است. هیچ سامانه داخلی توان تشخیص منشأ واقعی این ترافیک را ندارد. فیلترینگ، امنیت را حفظ نکرده؛ فقط آن را از چشم ما پنهان کرده است.
از سوی دیگر، بازار سیاه فیلترشکنها به یکی از پرسودترین تجارتهای زیرزمینی کشور تبدیل شده است؛ بازاری بیصاحب و بینظارت که نه مالیات میدهد و نه مسئولیتی میپذیرد، اما از نیاز روزمره میلیونها شهروند تغذیه میکند. این وضعیت، اقتصاد سایبری ایران را آلوده به رانت و مافیا کرده است.
بدتر از همه، قانون در نگاه مردم بیاعتبار شده است. وقتی شهروند برای ارتباط، آموزش یا کسبوکار خود ناچار است قانون را دور بزند، بهتدریج به قانونی بیاعتماد میشود که او را دروغگو میخواهد تا زندگی کند. این شکاف میان مردم و حاکمیت، خطرناکتر از هر حمله سایبری است.
آقای دکتر پزشکیان،
فیلترینگ کنونی نه اعمال حاکمیت است و نه صیانت از جامعه؛ بلکه شکلی از اعمال قدرت بیپشتوانه است که عملاً به سود دشمن تمام میشود. این شیوه، حاکمیت را از درون تضعیف میکند، زیرا به جای اعتماد، بر اجبار تکیه دارد و به جای آگاهی، بر انسداد.
تداوم این وضعیت از نبود فیلترینگ خطرناکتر است. فیلترینگ را میتوان برداشت، اما بیاعتمادی را نه.
وقتی میلیونها ایرانی هر روز قانون را دور میزنند، در حقیقت حاکمیت از درون فرسوده میشود.
در این میان، شورای عالی فضای مجازی که باید بازوی عقلانی و ملی سیاستگذاری باشد، به نهادی بسته و غیرانتخابی تبدیل شده است؛ محفلی که در غیاب مردم و نخبگان، درباره حیات دیجیتال ملت تصمیم میگیرد. تصمیمهایی که نه پاسخگو هستند و نه حتی در معرض نقد عمومی قرار میگیرند. نتیجهی این تمرکز بدون پاسخگویی، همین وضعی است که همه میبینیم: آشفتگی، انزوا و فرار مغزها.
آقای رئیسجمهور،
اعمال حاکمیت آری، اما نه به بهای از دست دادن ملت. اقتدار ملی در عصر دیجیتال با انسداد بهدست نمیآید، بلکه با اعتماد، شفافیت و دانش ساخته میشود. ادامهی سیاست فعلی، بهجای حفظ امنیت، آن را از بنیان سست میکند.
فیلترینگ امروز، شاید دیواری کوتاه در برابر جهان باشد، اما در درون، شکافی عمیق در میان مردم و حکومت ایجاد کرده است. #تمامش_کنید.
با احترام
حسین قتیب
·
با سلام و آرزوی سلامت،
در پی جنگ دوازدهروزه اخیر و اظهارات سخنگوی محترم دولت مبنی بر بهتعویقافتادن رفع فیلتر برخی پلتفرمها «به دلیل جنگ»، مایلم نکتهای را از منظر امنیت ملی و منافع بلندمدت کشور یادآور شوم.
جناب آقای دکتر پزشکیان،
سیاست فیلترینگ در شکل کنونی خود نه پاسدار امنیت ملی است و نه حافظ اخلاق یا نظم اجتماعی؛ بلکه در عمل به یکی از منابع اصلی تهدید و فرسایش حاکمیت دیجیتال ایران بدل شده است.
اکنون میلیونها ایرانی برای انجام کارهای روزمره ـ از ارتباط شغلی گرفته تا دسترسی علمی ـ ناچارند از فیلترشکنهایی استفاده کنند که مالک، مسیر و مقصد آنها روشن نیست. نتیجه روشن است:
اطلاعات و دادههای مردم ایران، از جمله موقعیت جغرافیایی، پیامها، رمزها و تراکنشهای مالی، هر روز از مسیر سرورهایی در کشورهای دیگر عبور میکند. در عمل، بخش بزرگی از فضای داده کشور از قلمرو نظارت و حاکمیت ملی خارج شده است.
در کنار این، ترافیک رمزگذاریشده ناشی از VPNها به پوششی برای انواع بدافزارها، جاسوسافزارها و حملات سایبری تبدیل شده است. هیچ سامانه داخلی توان تشخیص منشأ واقعی این ترافیک را ندارد. فیلترینگ، امنیت را حفظ نکرده؛ فقط آن را از چشم ما پنهان کرده است.
از سوی دیگر، بازار سیاه فیلترشکنها به یکی از پرسودترین تجارتهای زیرزمینی کشور تبدیل شده است؛ بازاری بیصاحب و بینظارت که نه مالیات میدهد و نه مسئولیتی میپذیرد، اما از نیاز روزمره میلیونها شهروند تغذیه میکند. این وضعیت، اقتصاد سایبری ایران را آلوده به رانت و مافیا کرده است.
بدتر از همه، قانون در نگاه مردم بیاعتبار شده است. وقتی شهروند برای ارتباط، آموزش یا کسبوکار خود ناچار است قانون را دور بزند، بهتدریج به قانونی بیاعتماد میشود که او را دروغگو میخواهد تا زندگی کند. این شکاف میان مردم و حاکمیت، خطرناکتر از هر حمله سایبری است.
آقای دکتر پزشکیان،
فیلترینگ کنونی نه اعمال حاکمیت است و نه صیانت از جامعه؛ بلکه شکلی از اعمال قدرت بیپشتوانه است که عملاً به سود دشمن تمام میشود. این شیوه، حاکمیت را از درون تضعیف میکند، زیرا به جای اعتماد، بر اجبار تکیه دارد و به جای آگاهی، بر انسداد.
تداوم این وضعیت از نبود فیلترینگ خطرناکتر است. فیلترینگ را میتوان برداشت، اما بیاعتمادی را نه.
وقتی میلیونها ایرانی هر روز قانون را دور میزنند، در حقیقت حاکمیت از درون فرسوده میشود.
در این میان، شورای عالی فضای مجازی که باید بازوی عقلانی و ملی سیاستگذاری باشد، به نهادی بسته و غیرانتخابی تبدیل شده است؛ محفلی که در غیاب مردم و نخبگان، درباره حیات دیجیتال ملت تصمیم میگیرد. تصمیمهایی که نه پاسخگو هستند و نه حتی در معرض نقد عمومی قرار میگیرند. نتیجهی این تمرکز بدون پاسخگویی، همین وضعی است که همه میبینیم: آشفتگی، انزوا و فرار مغزها.
آقای رئیسجمهور،
اعمال حاکمیت آری، اما نه به بهای از دست دادن ملت. اقتدار ملی در عصر دیجیتال با انسداد بهدست نمیآید، بلکه با اعتماد، شفافیت و دانش ساخته میشود. ادامهی سیاست فعلی، بهجای حفظ امنیت، آن را از بنیان سست میکند.
فیلترینگ امروز، شاید دیواری کوتاه در برابر جهان باشد، اما در درون، شکافی عمیق در میان مردم و حکومت ایجاد کرده است. #تمامش_کنید.
با احترام
حسین قتیب
·
👍161👎3
Forwarded from ایران تاک | IranTalk
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هوش مصنوعی و سلامت
صنعت سلامت یکی از عرصههای مهم کاربرد هوش مصنوعی است.
نیما نامداری در این گفتوگو در کنار برشمردن و تشریح سایر کاربردهای #هوش_مصنوعی، از کاربرد آن برای صنعت سلامت میگوید.
نسخه کامل ویدیو
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
@irantalk_sn
صنعت سلامت یکی از عرصههای مهم کاربرد هوش مصنوعی است.
نیما نامداری در این گفتوگو در کنار برشمردن و تشریح سایر کاربردهای #هوش_مصنوعی، از کاربرد آن برای صنعت سلامت میگوید.
نسخه کامل ویدیو
https://youtu.be/vk9KEkReSrU
@irantalk_sn
👍41👎1
Forwarded from ایران تاک | IranTalk
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مدرسه، مادر جامعه
ظهور و افول مدرسه در ایران
مدسه در صدوپنجاه سال گذشته تأثیری عمیق بر جامعه ایرانی گذاشته است. نعمتالله فاضلی معتقد است ایرانیان دههها برای خلق و پیشبرد مدرسه در ایران تلاش و حتی جانفشانی کردهاند. ایران مدرن هم محصول مدرسه بوده و هست. اما مدرسه علیرغم همه دستآوردهایش در ایران دچار افول شده و گاه از مرگ مدرسه سخن گفته میشود.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/NdEtUmjhkE8
نعمتالله فاضلی در این گفتوگو، بستر تاریخی پیدایش مدرسه در ایران را شرح کرده و توضیح میدهد که بحران مدرسه چگونه از دههها قبل شروع شده و به امروز رسیده است. وی بخشی از این بحران را در وضعیت جهانی مدرسه و تحولات بینالمللی دنبال میکند. اما معتقد است ما هیچ جایگزینی برای مدرسه نداریم و تنها راه این است که تلاش کنیم مادر مدرسه بتواند فرزندانش را بهتر تربیت کند.
این اولین قسمت از مجموعه گفتوگوهایی در ایرانتاک است که به مسأله مدرسه در ایران میپردازد. تلاش میکنیم مدرسه را از ابعاد مختلف بررسی کنیم.
#مدرسه #مرگ_مدرسه #مسأله_مدرسه #برنامه_درسی #دولت_و_مدرسه #نعمت_فاضلی #علی_صداقتی #عمو_خیاط #ایران_تاک
@irantalk_sn
ظهور و افول مدرسه در ایران
مدسه در صدوپنجاه سال گذشته تأثیری عمیق بر جامعه ایرانی گذاشته است. نعمتالله فاضلی معتقد است ایرانیان دههها برای خلق و پیشبرد مدرسه در ایران تلاش و حتی جانفشانی کردهاند. ایران مدرن هم محصول مدرسه بوده و هست. اما مدرسه علیرغم همه دستآوردهایش در ایران دچار افول شده و گاه از مرگ مدرسه سخن گفته میشود.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/NdEtUmjhkE8
نعمتالله فاضلی در این گفتوگو، بستر تاریخی پیدایش مدرسه در ایران را شرح کرده و توضیح میدهد که بحران مدرسه چگونه از دههها قبل شروع شده و به امروز رسیده است. وی بخشی از این بحران را در وضعیت جهانی مدرسه و تحولات بینالمللی دنبال میکند. اما معتقد است ما هیچ جایگزینی برای مدرسه نداریم و تنها راه این است که تلاش کنیم مادر مدرسه بتواند فرزندانش را بهتر تربیت کند.
این اولین قسمت از مجموعه گفتوگوهایی در ایرانتاک است که به مسأله مدرسه در ایران میپردازد. تلاش میکنیم مدرسه را از ابعاد مختلف بررسی کنیم.
#مدرسه #مرگ_مدرسه #مسأله_مدرسه #برنامه_درسی #دولت_و_مدرسه #نعمت_فاضلی #علی_صداقتی #عمو_خیاط #ایران_تاک
@irantalk_sn
👍57👎3