Telegram Group & Telegram Channel
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ

سخن سوم) وجوب پرداخت خمس:
جریان احمد بصری با تمسک به تک حدیثی که گفته: «وَ أَمَّا الْخُمُسُ‏ فَقَدْ أُبِيحَ لِشِيعَتِنَا وَ جُعِلُوا مِنْهُ فِي حِلٍّ إِلَى وَقْتِ ظُهُورِ أَمْرِنَا لِتَطِيبَ وِلَادَتُهُمْ وَ لَا تَخْبُثَ»[1] ادعا می کند پرداخت خمس در زمان غیبت واجب نبوده و علما به مکر و فریب هزار سال از مردم خمس گرفتند و خودشان حیف و میل کردند.

ما در پاسخ به استناد و ادعای آنها می گوییم:
نکته اول: همه روایاتی که در کتابها ثبت شده اند صحیح نیستند و امیر المومنین علیه السلام فرمودند: «در زمان خود پیامبر بر ایشان دروغ بسته شد تا آنكه ميان مردم به سخنرانى ايستاد و فرمود: ای مردم دروغگویان بر من زیاد شده ‏اند ... بعد از پیامبر نیز بر ایشان دروغ بسته شد».[2]

پس تا دلیل قطعی بر صدور این جمله توسط امام معصوم نداشته باشیم چگونه در مقابل این همه روایت پیرامون وجوب خمس و موارد تعلق و مورد استفاده آن، قابل استناد خواهد بود؟!

نکته دوم: برای تشخیص روایت صحیح باید معیاری داشت که یا از خود دین به دست آید و یا از عقل، و طبق آنچه در گفتار دوم بیان شد، معیاری که دین معرفی کرده، عدالت و وثاقت راوی است و معیاری که عقل می پذیرد نیز همین می باشد.

این در حالیست که راوی حدیث مذکور کاملاً نا شناخته است و در میان دهها هزار روایت فقط سه حدیث از او نقل شده و هیچکس از علمای راوی شناس وی را نمی شناسد. پس چگونه می توانیم به روایتی که تنها و تنها او نقل کرده اعتماد کنیم؟

اشکال نشود که در همین حدیث، جمله ای وجود دارد که فقها به آن برای جواز تقلید استدلال نموده اند، زیرا
اولاً فقها برای اثبات جواز تقلید به این تک حدیث تمسک نکرده اند بلکه مستند آنها مجموعی از ادله عقلی و شرعی است که روی هم مورد استناد آنها می باشد.
ثانیاً آن قسمت از حدیث مورد قبول همه طایفه شیعه قرار گرفته و در فقره مقبوله، سند بررسی نمی شود، بر خلاف این قسمت از حدیث که مورد انکار عموم طایفه شیعه قرار گرفته و شاذ و متروک تلقی شده است.

نکته سوم: خود شیخ صدوق که نقل کننده این حدیث می باشد در کتاب "من لا یحضره الفقیه" که در مقدمه اش گفته فقط احادیث صحیح را می آورم، نه تنها این حدیث را ثبت نکرده بلکه روایات وجوب پرداخت خمس و موارد تعلق خمس را ثبت نموده که بیست حدیث است[3]، که پیداست در زمان ایشان حلال شدن خمس برای شیعه اصلاً مطرح نبوده و وی به عنوان مرجعیت طایفه شیعه قائل به وجوب پرداخت خمس بوده، لذا یا این حدیث را باطل می دانسته و یا از مضمونش چیزی غیر از حلیت خمس فهمیده که به زودی توضیحش خواهد آمد.

نکته چهارم: شیخ کلینی همدوره هر چهار نائب امام زمان علیه السلام بوده و کتابش را در زمان آنها نگاشته است، خوب اگر چنین چیزی از امام زمان علیه السلام رسیده بود وی نمی آمد در باب خمس روایات وجوب آن را ثبت کند بلکه می نوشت: چون خمس به دستور امام زمان حلال شده، دیگر دانستن موارد وجوب آن لازم نیست و من روایات خمس را ثبت نمی کنم، اما ایشان فقط و فقط روایات وجوب خمس و موارد آن را ثبت کرده است.[4]

نکته پنجم: این روایت طبق سند و محتوایش، در زمان نائب دوم یعنی محمد بن عثمان صادر شده، در حالیکه شیخ صدوق در همان کتابی که این حدیث را ثبت کرده، روایات دیگری آورده که در زمان نائب سوم و چهارم اموال متعلق به امام زمان علیه السلام توسط شیعیان به ایشان داده می شده است[5]. خوب اگر در زمان نائب دوم چنین حدیثی درباره حلال شدن خمس صادر شده بوده پس چگونه نائب سوم و چهارم باز هم خمس می گرفته اند؟

نکته ششم: متن حدیث مورد بحث اینگونه است: "خمس برای شیعیان ما حلال شده تا ولادت آنها طیب شود و خبیث نگردد". خوب به راستی چه ربطی بین حلال شدن خمس با طیب شدن ولادت وجود دارد؟ توجه شود! نمی گوید خمس حلال شده تا مال حرام به کودکان داده نشود بلکه می فرماید اصل ولادت کودکان شیعه خبیث نباشد؛ خوب این یعنی چه؟

تنها ربطی که بین حکم و موضوع در این کلام می توان یافت اینست که خمس یک ربطی به مادر این بچه ها داشته باشد که اگر حلال شود کودکان این مادرها حلال زاده و طیب الولاده شوند و اگر خمس حلال نشود کودکان این مادرها خبیث الولاده می گردند. و تنها چیزی که در این باره در احکام شریعت وجود دارد اینست که وقتی جنگی بدون اذن امام رخ دهد تمام غنائم آن جنگ از جمله کنیزهای اسیر شده مال امام است و هر کس از این کنیزها بخرد و با آنها رابطه بر قرار کند و کودکی متولد شود حلال زاده نیست و ولادتش خبیث است.

در نتیجه مقصود امام علیه السلام اینست که ما آن کنیزانی که در جنگ بدست می آید را بر شیعیان مان حلال کردیم تا کودکان آنها طیب الولاده شده و خبیث الولاده نگردند. و اصطلاحاً مراد حضرت از خمس در اینجا، غنیمتی است که اگر به اذن امام علیه السلام به دست آمده بود خمس داشت.

ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
👇👇👇👇👇(۱)



group-telegram.com/sistanymogtahed/13160
Create:
Last Update:

ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ

سخن سوم) وجوب پرداخت خمس:
جریان احمد بصری با تمسک به تک حدیثی که گفته: «وَ أَمَّا الْخُمُسُ‏ فَقَدْ أُبِيحَ لِشِيعَتِنَا وَ جُعِلُوا مِنْهُ فِي حِلٍّ إِلَى وَقْتِ ظُهُورِ أَمْرِنَا لِتَطِيبَ وِلَادَتُهُمْ وَ لَا تَخْبُثَ»[1] ادعا می کند پرداخت خمس در زمان غیبت واجب نبوده و علما به مکر و فریب هزار سال از مردم خمس گرفتند و خودشان حیف و میل کردند.

ما در پاسخ به استناد و ادعای آنها می گوییم:
نکته اول: همه روایاتی که در کتابها ثبت شده اند صحیح نیستند و امیر المومنین علیه السلام فرمودند: «در زمان خود پیامبر بر ایشان دروغ بسته شد تا آنكه ميان مردم به سخنرانى ايستاد و فرمود: ای مردم دروغگویان بر من زیاد شده ‏اند ... بعد از پیامبر نیز بر ایشان دروغ بسته شد».[2]

پس تا دلیل قطعی بر صدور این جمله توسط امام معصوم نداشته باشیم چگونه در مقابل این همه روایت پیرامون وجوب خمس و موارد تعلق و مورد استفاده آن، قابل استناد خواهد بود؟!

نکته دوم: برای تشخیص روایت صحیح باید معیاری داشت که یا از خود دین به دست آید و یا از عقل، و طبق آنچه در گفتار دوم بیان شد، معیاری که دین معرفی کرده، عدالت و وثاقت راوی است و معیاری که عقل می پذیرد نیز همین می باشد.

این در حالیست که راوی حدیث مذکور کاملاً نا شناخته است و در میان دهها هزار روایت فقط سه حدیث از او نقل شده و هیچکس از علمای راوی شناس وی را نمی شناسد. پس چگونه می توانیم به روایتی که تنها و تنها او نقل کرده اعتماد کنیم؟

اشکال نشود که در همین حدیث، جمله ای وجود دارد که فقها به آن برای جواز تقلید استدلال نموده اند، زیرا
اولاً فقها برای اثبات جواز تقلید به این تک حدیث تمسک نکرده اند بلکه مستند آنها مجموعی از ادله عقلی و شرعی است که روی هم مورد استناد آنها می باشد.
ثانیاً آن قسمت از حدیث مورد قبول همه طایفه شیعه قرار گرفته و در فقره مقبوله، سند بررسی نمی شود، بر خلاف این قسمت از حدیث که مورد انکار عموم طایفه شیعه قرار گرفته و شاذ و متروک تلقی شده است.

نکته سوم: خود شیخ صدوق که نقل کننده این حدیث می باشد در کتاب "من لا یحضره الفقیه" که در مقدمه اش گفته فقط احادیث صحیح را می آورم، نه تنها این حدیث را ثبت نکرده بلکه روایات وجوب پرداخت خمس و موارد تعلق خمس را ثبت نموده که بیست حدیث است[3]، که پیداست در زمان ایشان حلال شدن خمس برای شیعه اصلاً مطرح نبوده و وی به عنوان مرجعیت طایفه شیعه قائل به وجوب پرداخت خمس بوده، لذا یا این حدیث را باطل می دانسته و یا از مضمونش چیزی غیر از حلیت خمس فهمیده که به زودی توضیحش خواهد آمد.

نکته چهارم: شیخ کلینی همدوره هر چهار نائب امام زمان علیه السلام بوده و کتابش را در زمان آنها نگاشته است، خوب اگر چنین چیزی از امام زمان علیه السلام رسیده بود وی نمی آمد در باب خمس روایات وجوب آن را ثبت کند بلکه می نوشت: چون خمس به دستور امام زمان حلال شده، دیگر دانستن موارد وجوب آن لازم نیست و من روایات خمس را ثبت نمی کنم، اما ایشان فقط و فقط روایات وجوب خمس و موارد آن را ثبت کرده است.[4]

نکته پنجم: این روایت طبق سند و محتوایش، در زمان نائب دوم یعنی محمد بن عثمان صادر شده، در حالیکه شیخ صدوق در همان کتابی که این حدیث را ثبت کرده، روایات دیگری آورده که در زمان نائب سوم و چهارم اموال متعلق به امام زمان علیه السلام توسط شیعیان به ایشان داده می شده است[5]. خوب اگر در زمان نائب دوم چنین حدیثی درباره حلال شدن خمس صادر شده بوده پس چگونه نائب سوم و چهارم باز هم خمس می گرفته اند؟

نکته ششم: متن حدیث مورد بحث اینگونه است: "خمس برای شیعیان ما حلال شده تا ولادت آنها طیب شود و خبیث نگردد". خوب به راستی چه ربطی بین حلال شدن خمس با طیب شدن ولادت وجود دارد؟ توجه شود! نمی گوید خمس حلال شده تا مال حرام به کودکان داده نشود بلکه می فرماید اصل ولادت کودکان شیعه خبیث نباشد؛ خوب این یعنی چه؟

تنها ربطی که بین حکم و موضوع در این کلام می توان یافت اینست که خمس یک ربطی به مادر این بچه ها داشته باشد که اگر حلال شود کودکان این مادرها حلال زاده و طیب الولاده شوند و اگر خمس حلال نشود کودکان این مادرها خبیث الولاده می گردند. و تنها چیزی که در این باره در احکام شریعت وجود دارد اینست که وقتی جنگی بدون اذن امام رخ دهد تمام غنائم آن جنگ از جمله کنیزهای اسیر شده مال امام است و هر کس از این کنیزها بخرد و با آنها رابطه بر قرار کند و کودکی متولد شود حلال زاده نیست و ولادتش خبیث است.

در نتیجه مقصود امام علیه السلام اینست که ما آن کنیزانی که در جنگ بدست می آید را بر شیعیان مان حلال کردیم تا کودکان آنها طیب الولاده شده و خبیث الولاده نگردند. و اصطلاحاً مراد حضرت از خمس در اینجا، غنیمتی است که اگر به اذن امام علیه السلام به دست آمده بود خمس داشت.

ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
👇👇👇👇👇(۱)

BY شکست مدعی یمانی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/sistanymogtahed/13160

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Channels are not fully encrypted, end-to-end. All communications on a Telegram channel can be seen by anyone on the channel and are also visible to Telegram. Telegram may be asked by a government to hand over the communications from a channel. Telegram has a history of standing up to Russian government requests for data, but how comfortable you are relying on that history to predict future behavior is up to you. Because Telegram has this data, it may also be stolen by hackers or leaked by an internal employee. Such instructions could actually endanger people — citizens receive air strike warnings via smartphone alerts. Meanwhile, a completely redesigned attachment menu appears when sending multiple photos or vides. Users can tap "X selected" (X being the number of items) at the top of the panel to preview how the album will look in the chat when it's sent, as well as rearrange or remove selected media. In a statement, the regulator said the search and seizure operation was carried out against seven individuals and one corporate entity at multiple locations in Ahmedabad and Bhavnagar in Gujarat, Neemuch in Madhya Pradesh, Delhi, and Mumbai. The gold standard of encryption, known as end-to-end encryption, where only the sender and person who receives the message are able to see it, is available on Telegram only when the Secret Chat function is enabled. Voice and video calls are also completely encrypted.
from ua


Telegram شکست مدعی یمانی
FROM American