Telegram Group & Telegram Channel
🔴 فیلم «درس‌های پنگوئن» (The Penguin Lessons) که اقتباسی از خاطرات پرفروش تام میشل است، داستان دلنشین و تأثیرگذار یک دوستی غیرمنتظره بین یک آموزگار زبان انگلیسی و یک پنگوئن را در دهه‌ی ۱۹۷۰ آرژانتین روایت می‌کند. محوریت این فیلم، به شدت بر روی رابطه‌ی عمیق و دگرگون‌کننده بین انسان و حیوان متمرکز است.
داستان با نجات پنگوئن «خوان سالوادور» از یک لکه‌ی نفتی توسط تام میشل آغاز می‌شود. این عملِ نجات، ناخواسته باری از مسئولیت بر دوش تام می‌گذارد. پنگوئن، به‌جای بازگشت به طبیعت، به او وابسته می‌شود و او مجبور می‌شود آن را با خود به مدرسه‌ی شبانه‌روزی پسرانه ببرد. این نشان می‌دهد که چگونه یک عمل کوچک از مهربانی می‌تواند به یک پیوند عمیق و غیرقابل پیش‌بینی منجر شود و انسان را با مسئولیتی جدید در قبال موجودی دیگر مواجه کند.
از منظر روانشناسی اجتماعی، ورود خوان سالوادور به زندگی تام میشل و مدرسه، پاسخگوی نیازهای روانشناختی عمیقی است. تام که در محیطی غریب و با چالش‌های شغلی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، با نجات و مراقبت از پنگوئن، حس هدفمندی، کفایت و ارتباط را تجربه می‌کند. این رابطه، از منظر روانشناسی تکاملی، می‌تواند به غرایز مراقبت و تعلق‌پذیری انسان اشاره داشته باشد. پنگوئن به او یک «ضمیمه‌ی امن» (Secure Attachment) می‌دهد که در فقدان روابط انسانی عمیق‌تر، نقش حمایتی ایفا می‌کند. این نیاز به ارتباط، نه‌تنها در تام، بلکه در دانش‌آموزان منزوی و مشکل‌دار نیز نمود پیدا می‌کند؛ خوان سالوادور به یک نقطه‌ی کانونی برای برقراری ارتباط اجتماعی و عاطفی بین آنها تبدیل می‌شود و حس انزوا و بیگانگی را کاهش می‌دهد. این پنگوئن، به‌مثابه‌ی یک «کاتالیزور اجتماعی» عمل می‌کند که موانع بین افراد را از بین می‌برد و حس تعلق به گروه را تقویت می‌کند.
مهم‌ترین بُعد این فیلم از منظر تفکر رایج گونه‌پرستانه و نقد آن نمایان می‌شود. در ابتدای فیلم و در جامعه‌ی اطراف تام، نگاه رایج به خوان سالوادور یک نگاه گونه‌پرستانه است:
• تصویر یک «حیوان» صرف: پنگوئن در ابتدا فقط یک موجود وحشی یا یک مزاحم تلقی می‌شود که جایگاهش در طبیعت است، نه در یک مدرسه‌ی انسانی. این نگاه، ارزش وجودی پنگوئن را تنها در «پنگوئن بودن» و نه در «فردیت» او خلاصه می‌کند.
• منافع انسانی در اولویت: بسیاری از شخصیت‌ها، از مدیر مدرسه گرفته تا والدین، منافع و آسایش انسان‌ها (نظم مدرسه، ترس از کثیفی، خطر احتمالی) را بر سلامت و سعادت پنگوئن ارجح می‌دانند.
• ذهنیت «مالکیت» یا «ابزار»: برخی نگاه ابزاری به پنگوئن دارند؛ مثلاً به‌عنوان یک «جذابیت» برای مدرسه یا یک «موجود عجیب» برای تماشا.
اما، رابطه‌ی تام با خوان سالوادور به تدریج این تفکر گونه‌پرستانه را به چالش می‌کشد. تام نه‌تنها پنگوئن را نجات می‌دهد، بلکه به او فردیت و عاملیت می‌بخشد. او خوان سالوادور را به‌عنوان یک «فرد» با شخصیت خاص خود، هوش و توانایی ابراز احساسات درک می‌کند.
• همدلی و پذیرش دیگری: از منظر روانشناسی اجتماعی، تام از مرحله‌ی «بی‌تفاوتی» یا «ترس از ناآشنا» (که در برخورد اولیه با حیوانات وحشی رایج است) فراتر می‌رود و به مرحله‌ی «همدلی» با یک موجود غیرانسان می‌رسد. او پنگوئن را به‌عنوان یک عضو از جامعه‌ی کوچک مدرسه می‌پذیرد، نه یک موجود جداگانه و فرودست.
• شکستن مرزهای گونه‌ای: خوان سالوادور از یک «پنگوئن وحشی» به یک «همدم»، «معلم» و حتی «عضو خانواده» تبدیل می‌شود. این دگرگونی در ادراک، نشان می‌دهد که چگونه تعامل نزدیک و فردی می‌تواند کلیشه‌های گونه‌پرستانه را فرو بریزد و به درک برابری ارزش حیاتی میان گونه‌ها کمک کند. دانش‌آموزان نیز که ابتدا با پنگوئن با کنجکاوی یا ترس برخورد می‌کنند، رفته‌رفته با او رابطه برقرار کرده و به او احترام می‌گذارند. این تغییر دیدگاه جمعی در مدرسه، مصداقی از تغییر نگرش اجتماعی است که از طریق تجربه‌ی مستقیم و فردی اتفاق می‌افتد.
خوان سالوادور به سرعت تبدیل به یک نماد قدرتمند می‌شود. در یک فضای پرآشوب سیاسی و اجتماعی در دهه‌ی 70 آرژانتین، پنگوئن نمادی از بی‌گناهی، امید و مقاومت می‌شود. این پنگوئن، به‌طور ناخودآگاه، هنجارهای اجتماعی را در محیط مدرسه تغییر می‌دهد:
• تغییر نگرش به «دیگری»: دانش‌آموزانی که شاید در مواجهه با یکدیگر یا افراد «متفاوت» دچار مشکل بودند، با پذیرش و مراقبت از پنگوئن، درس‌هایی از پذیرش «دیگری» فارغ از تفاوت‌های ظاهری و گونه‌ای می‌آموزند.
• تقویت رفتارهای اجتماعی مثبت: حضور او به تقویت همدلی، مسئولیت‌پذیری و همکاری میان دانش‌آموزان و کارکنان مدرسه کمک می‌کند. این یک نمونه از چگونگی تأثیر مثبت حیوانات بر دینامیک‌های گروهی و تقویت سرمایه‌ی اجتماعی است.(ادامه در پست بعد)
9👌1



group-telegram.com/weanimals/774
Create:
Last Update:

🔴 فیلم «درس‌های پنگوئن» (The Penguin Lessons) که اقتباسی از خاطرات پرفروش تام میشل است، داستان دلنشین و تأثیرگذار یک دوستی غیرمنتظره بین یک آموزگار زبان انگلیسی و یک پنگوئن را در دهه‌ی ۱۹۷۰ آرژانتین روایت می‌کند. محوریت این فیلم، به شدت بر روی رابطه‌ی عمیق و دگرگون‌کننده بین انسان و حیوان متمرکز است.
داستان با نجات پنگوئن «خوان سالوادور» از یک لکه‌ی نفتی توسط تام میشل آغاز می‌شود. این عملِ نجات، ناخواسته باری از مسئولیت بر دوش تام می‌گذارد. پنگوئن، به‌جای بازگشت به طبیعت، به او وابسته می‌شود و او مجبور می‌شود آن را با خود به مدرسه‌ی شبانه‌روزی پسرانه ببرد. این نشان می‌دهد که چگونه یک عمل کوچک از مهربانی می‌تواند به یک پیوند عمیق و غیرقابل پیش‌بینی منجر شود و انسان را با مسئولیتی جدید در قبال موجودی دیگر مواجه کند.
از منظر روانشناسی اجتماعی، ورود خوان سالوادور به زندگی تام میشل و مدرسه، پاسخگوی نیازهای روانشناختی عمیقی است. تام که در محیطی غریب و با چالش‌های شغلی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، با نجات و مراقبت از پنگوئن، حس هدفمندی، کفایت و ارتباط را تجربه می‌کند. این رابطه، از منظر روانشناسی تکاملی، می‌تواند به غرایز مراقبت و تعلق‌پذیری انسان اشاره داشته باشد. پنگوئن به او یک «ضمیمه‌ی امن» (Secure Attachment) می‌دهد که در فقدان روابط انسانی عمیق‌تر، نقش حمایتی ایفا می‌کند. این نیاز به ارتباط، نه‌تنها در تام، بلکه در دانش‌آموزان منزوی و مشکل‌دار نیز نمود پیدا می‌کند؛ خوان سالوادور به یک نقطه‌ی کانونی برای برقراری ارتباط اجتماعی و عاطفی بین آنها تبدیل می‌شود و حس انزوا و بیگانگی را کاهش می‌دهد. این پنگوئن، به‌مثابه‌ی یک «کاتالیزور اجتماعی» عمل می‌کند که موانع بین افراد را از بین می‌برد و حس تعلق به گروه را تقویت می‌کند.
مهم‌ترین بُعد این فیلم از منظر تفکر رایج گونه‌پرستانه و نقد آن نمایان می‌شود. در ابتدای فیلم و در جامعه‌ی اطراف تام، نگاه رایج به خوان سالوادور یک نگاه گونه‌پرستانه است:
• تصویر یک «حیوان» صرف: پنگوئن در ابتدا فقط یک موجود وحشی یا یک مزاحم تلقی می‌شود که جایگاهش در طبیعت است، نه در یک مدرسه‌ی انسانی. این نگاه، ارزش وجودی پنگوئن را تنها در «پنگوئن بودن» و نه در «فردیت» او خلاصه می‌کند.
• منافع انسانی در اولویت: بسیاری از شخصیت‌ها، از مدیر مدرسه گرفته تا والدین، منافع و آسایش انسان‌ها (نظم مدرسه، ترس از کثیفی، خطر احتمالی) را بر سلامت و سعادت پنگوئن ارجح می‌دانند.
• ذهنیت «مالکیت» یا «ابزار»: برخی نگاه ابزاری به پنگوئن دارند؛ مثلاً به‌عنوان یک «جذابیت» برای مدرسه یا یک «موجود عجیب» برای تماشا.
اما، رابطه‌ی تام با خوان سالوادور به تدریج این تفکر گونه‌پرستانه را به چالش می‌کشد. تام نه‌تنها پنگوئن را نجات می‌دهد، بلکه به او فردیت و عاملیت می‌بخشد. او خوان سالوادور را به‌عنوان یک «فرد» با شخصیت خاص خود، هوش و توانایی ابراز احساسات درک می‌کند.
• همدلی و پذیرش دیگری: از منظر روانشناسی اجتماعی، تام از مرحله‌ی «بی‌تفاوتی» یا «ترس از ناآشنا» (که در برخورد اولیه با حیوانات وحشی رایج است) فراتر می‌رود و به مرحله‌ی «همدلی» با یک موجود غیرانسان می‌رسد. او پنگوئن را به‌عنوان یک عضو از جامعه‌ی کوچک مدرسه می‌پذیرد، نه یک موجود جداگانه و فرودست.
• شکستن مرزهای گونه‌ای: خوان سالوادور از یک «پنگوئن وحشی» به یک «همدم»، «معلم» و حتی «عضو خانواده» تبدیل می‌شود. این دگرگونی در ادراک، نشان می‌دهد که چگونه تعامل نزدیک و فردی می‌تواند کلیشه‌های گونه‌پرستانه را فرو بریزد و به درک برابری ارزش حیاتی میان گونه‌ها کمک کند. دانش‌آموزان نیز که ابتدا با پنگوئن با کنجکاوی یا ترس برخورد می‌کنند، رفته‌رفته با او رابطه برقرار کرده و به او احترام می‌گذارند. این تغییر دیدگاه جمعی در مدرسه، مصداقی از تغییر نگرش اجتماعی است که از طریق تجربه‌ی مستقیم و فردی اتفاق می‌افتد.
خوان سالوادور به سرعت تبدیل به یک نماد قدرتمند می‌شود. در یک فضای پرآشوب سیاسی و اجتماعی در دهه‌ی 70 آرژانتین، پنگوئن نمادی از بی‌گناهی، امید و مقاومت می‌شود. این پنگوئن، به‌طور ناخودآگاه، هنجارهای اجتماعی را در محیط مدرسه تغییر می‌دهد:
• تغییر نگرش به «دیگری»: دانش‌آموزانی که شاید در مواجهه با یکدیگر یا افراد «متفاوت» دچار مشکل بودند، با پذیرش و مراقبت از پنگوئن، درس‌هایی از پذیرش «دیگری» فارغ از تفاوت‌های ظاهری و گونه‌ای می‌آموزند.
• تقویت رفتارهای اجتماعی مثبت: حضور او به تقویت همدلی، مسئولیت‌پذیری و همکاری میان دانش‌آموزان و کارکنان مدرسه کمک می‌کند. این یک نمونه از چگونگی تأثیر مثبت حیوانات بر دینامیک‌های گروهی و تقویت سرمایه‌ی اجتماعی است.(ادامه در پست بعد)

BY ما حیوانات we animals


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/weanimals/774

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

"He has kind of an old-school cyber-libertarian world view where technology is there to set you free," Maréchal said. "We're seeing really dramatic moves, and it's all really tied to Ukraine right now, and in a secondary way, in terms of interest rates," Octavio Marenzi, CEO of Opimas, told Yahoo Finance Live on Thursday. "This war in Ukraine is going to give the Fed the ammunition, the cover that it needs, to not raise interest rates too quickly. And I think Jay Powell is a very tepid sort of inflation fighter and he's not going to do as much as he needs to do to get that under control. And this seems like an excuse to kick the can further down the road still and not do too much too soon." The next bit isn’t clear, but Durov reportedly claimed that his resignation, dated March 21st, was an April Fools’ prank. TechCrunch implies that it was a matter of principle, but it’s hard to be clear on the wheres, whos and whys. Similarly, on April 17th, the Moscow Times quoted Durov as saying that he quit the company after being pressured to reveal account details about Ukrainians protesting the then-president Viktor Yanukovych. Telegram users are able to send files of any type up to 2GB each and access them from any device, with no limit on cloud storage, which has made downloading files more popular on the platform. On Telegram’s website, it says that Pavel Durov “supports Telegram financially and ideologically while Nikolai (Duvov)’s input is technological.” Currently, the Telegram team is based in Dubai, having moved around from Berlin, London and Singapore after departing Russia. Meanwhile, the company which owns Telegram is registered in the British Virgin Islands.
from ua


Telegram ما حیوانات we animals
FROM American