Telegram Group & Telegram Channel
شهروند یا بورژوا؟


اندیشه ضدبورژواییِ محافظه‌کار معمولاً الگوی «شهروند» جمهوری‌های کلاسیک را در برابر بورژوا می‌گذارد تا بتواند مجدداً فضیلت‌های سیاسی را احیاء کند. مثلاً هانا آرنت نمونه عالی چنین رویکردی است. «انسان عمل‌ورز» آرنتی نسخه به روز شده شهروند در پولیس یونانی یا جمهوری رم است. هگل می‌پنداشت این دو را می‌تواند آشتی دهد. فلسفه سیاسی هگل عظیم‌ترین تلاش مدرن برای آشتی دادن اخلاق شهروند با اخلاق بورژوا است. مارکس چهره سومی وارد این معادله کرد: پرولتاریا. پرولتاریا نه شهروند جمهوری کلاسیک است نه بورژوا. پرولتاریا هم اخلاقِ سیاسیِ شهروندِ کلاسیک را دارد و هم جهان‌بینی «سازنده‌ٔ» انسان بورژوا را، اما نه این است نه آن، او انسان آینده است و قرار است جامعه‌ای بسازد که سیاست در آن به پایان می‌رسد. سیاستِ او سیاستی است برای پایان دادن به سیاست. پرولتاریا در واقع سنتز نهایی شهروند و بورژوا است و شکست این سنتز مجدداً بحث «شهروند یا بورژوا» را اکنونی کرد.

آن چیزی که در اندیشه برخی محافظه‌کاران منتقدِ اخلاقِ بورژوایی شاید مغفول باقی می‌ماند پیوند ظریف شهروند و بورژوا در دموکراسی‌های لیبرال است. نمی‌خواهم بگویم اخلاقیات این دو الزماً همه جا با هم در مصالحه هستند اما پیوندی بنیادین میان این دو هست که باید در نظر گرفت. در وضعیت مدرن از قضا رشد بازار آزاد و دینامیسمِ اقتصادِ مدرن شرط لازم و نه کافی تولد شهروند است. شرایطِ اقتصادیِ جمهوری‌هایِ کلاسیک اجازه می‌داد که سیاست کاملاً رها از وضع اقتصادی باشد، در شرایط مدرن امر سیاسی و امر اقتصادی – اجتماعی پیوند بیشتری با یکدیگر دارند. بنابراین بورژوا شدن، شرط لازم شهروند شدن است. بدون شک این شرط، شرطی ذاتی و قطعی نیست، ولی در شرایط مدرن عملاً تبدیل به شرطی لازم شده است چرا که بورژوازی تعیین‌گرِ دینامیسمِ اجتماعیِ تمدنِ جدید است. دستکم در شرایط مدرن بدون بورژوازی شهروند هم نداریم. از این رو با همه اهمیتی که اندیشه محافظه‌کاری ضدبورژوایی دارد، با همه حقانیتی که در احیاء اخلاق شهروندی دارد، باید در پذیرش بلاشرط انتقادات ضدبورژوایی این سنت فکری احتیاط کرد. بله، نوعی گرایش در جامعه مدرن هست که کل اخلاق شهروندی را به نفع اخلاقیات بورژوایی به طور کلی به حاشیه می‌راند. در برابر این گرایش باید مقاومت کرد و محافظه‌کاران هوادار فضلیت‌های سیاسی کلاسیک در این مجادله سنگر محکمی هستند. اما در جدایی و تضاد بورژوا و شهروند نباید اغراق کرد. دستکم در شرایط مدرن این دو علاوه بر تنش‌هایی که دارند، با یکدیگر در پیوند هستند.



group-telegram.com/yaddashthayesiah/739
Create:
Last Update:

شهروند یا بورژوا؟


اندیشه ضدبورژواییِ محافظه‌کار معمولاً الگوی «شهروند» جمهوری‌های کلاسیک را در برابر بورژوا می‌گذارد تا بتواند مجدداً فضیلت‌های سیاسی را احیاء کند. مثلاً هانا آرنت نمونه عالی چنین رویکردی است. «انسان عمل‌ورز» آرنتی نسخه به روز شده شهروند در پولیس یونانی یا جمهوری رم است. هگل می‌پنداشت این دو را می‌تواند آشتی دهد. فلسفه سیاسی هگل عظیم‌ترین تلاش مدرن برای آشتی دادن اخلاق شهروند با اخلاق بورژوا است. مارکس چهره سومی وارد این معادله کرد: پرولتاریا. پرولتاریا نه شهروند جمهوری کلاسیک است نه بورژوا. پرولتاریا هم اخلاقِ سیاسیِ شهروندِ کلاسیک را دارد و هم جهان‌بینی «سازنده‌ٔ» انسان بورژوا را، اما نه این است نه آن، او انسان آینده است و قرار است جامعه‌ای بسازد که سیاست در آن به پایان می‌رسد. سیاستِ او سیاستی است برای پایان دادن به سیاست. پرولتاریا در واقع سنتز نهایی شهروند و بورژوا است و شکست این سنتز مجدداً بحث «شهروند یا بورژوا» را اکنونی کرد.

آن چیزی که در اندیشه برخی محافظه‌کاران منتقدِ اخلاقِ بورژوایی شاید مغفول باقی می‌ماند پیوند ظریف شهروند و بورژوا در دموکراسی‌های لیبرال است. نمی‌خواهم بگویم اخلاقیات این دو الزماً همه جا با هم در مصالحه هستند اما پیوندی بنیادین میان این دو هست که باید در نظر گرفت. در وضعیت مدرن از قضا رشد بازار آزاد و دینامیسمِ اقتصادِ مدرن شرط لازم و نه کافی تولد شهروند است. شرایطِ اقتصادیِ جمهوری‌هایِ کلاسیک اجازه می‌داد که سیاست کاملاً رها از وضع اقتصادی باشد، در شرایط مدرن امر سیاسی و امر اقتصادی – اجتماعی پیوند بیشتری با یکدیگر دارند. بنابراین بورژوا شدن، شرط لازم شهروند شدن است. بدون شک این شرط، شرطی ذاتی و قطعی نیست، ولی در شرایط مدرن عملاً تبدیل به شرطی لازم شده است چرا که بورژوازی تعیین‌گرِ دینامیسمِ اجتماعیِ تمدنِ جدید است. دستکم در شرایط مدرن بدون بورژوازی شهروند هم نداریم. از این رو با همه اهمیتی که اندیشه محافظه‌کاری ضدبورژوایی دارد، با همه حقانیتی که در احیاء اخلاق شهروندی دارد، باید در پذیرش بلاشرط انتقادات ضدبورژوایی این سنت فکری احتیاط کرد. بله، نوعی گرایش در جامعه مدرن هست که کل اخلاق شهروندی را به نفع اخلاقیات بورژوایی به طور کلی به حاشیه می‌راند. در برابر این گرایش باید مقاومت کرد و محافظه‌کاران هوادار فضلیت‌های سیاسی کلاسیک در این مجادله سنگر محکمی هستند. اما در جدایی و تضاد بورژوا و شهروند نباید اغراق کرد. دستکم در شرایط مدرن این دو علاوه بر تنش‌هایی که دارند، با یکدیگر در پیوند هستند.

BY یادداشت‌های دفتر سیاه


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/yaddashthayesiah/739

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

In 2018, Russia banned Telegram although it reversed the prohibition two years later. Either way, Durov says that he withdrew his resignation but that he was ousted from his company anyway. Subsequently, control of the company was reportedly handed to oligarchs Alisher Usmanov and Igor Sechin, both allegedly close associates of Russian leader Vladimir Putin. For example, WhatsApp restricted the number of times a user could forward something, and developed automated systems that detect and flag objectionable content. Russian President Vladimir Putin launched Russia's invasion of Ukraine in the early-morning hours of February 24, targeting several key cities with military strikes. Since January 2022, the SC has received a total of 47 complaints and enquiries on illegal investment schemes promoted through Telegram. These fraudulent schemes offer non-existent investment opportunities, promising very attractive and risk-free returns within a short span of time. They commonly offer unrealistic returns of as high as 1,000% within 24 hours or even within a few hours.
from us


Telegram یادداشت‌های دفتر سیاه
FROM American