group-telegram.com/KouroshRaadmanesh2022/40604
Last Update:
ویرانیِ خودساختهی چپ ایران: از وایمار تا تهران
(دیدگاه / علی بردبار جهانتیغی)
- آنگاه که چپِ آلمان هر نیروی محافظهکار، لیبرال یا میهندوستی را «فاشیست» خواند، در عمل واژهی فاشیسم را از معنا تهی کرد و بدینسان راه را برای ظهور فاشیستهای واقعی هموار ساخت.
- چپ ایرانی نیز تنها در برچسب زدن به مشروطهخواهان و لیبرالهای ملی به عنوان «فاشیست» تبحر دارد. هدف بحث و استدلال نیست، حذف است. وقتی مخالف را غیرانسانی کردی، دیگر لازم نیست اندیشهاش را نقد کنی؛ کافی است وجودش را از میدان گفتگو پاک نمایی یا به قول عضوی از کانون نویسندگان سرش را به جدول خیابان بکوبی!
- در سراسر جهان غرب، چپ در سراشیبی زوال است، به همان دلیل. در اروپا و ایالات متحده، احزاب سوسیالدموکرات و حتی چپگراتر، که زمانی تکیهگاه طبقهی کارگر بودند، در تمامی نسلها رأیدهندگانشان را از دست دادهاند. آنان سیاست نان و کار را با سیاست هویت و احساس گناه جایگزین کردهاند. رهبرانشان بیش از آنکه از اجارهخانه، مهاجرت بیرویه یا فقر سخن بگویند، دربارهی ضمایر جنسیتی و فضیلت محیط زیستی و اخیرا «فری پلستاین» سخن میرانند.
- اما ایران شایستهی بهتر از این چپ موجود است. میتوان چپی نو داشت، خواهان رفاه، دموکرات و واقعگرا. چنین چپی بجای اصلاحِ ظاهری نظام، خواهان پایان کامل جمهوری اسلامی خواهد بود. از تمامیت ارضی دفاع خواهد کرد، نه آنکه با تکهتکهسازی هویتی کشور بازی کند. و بجای شعارهای ضدغربی که توسعهی ایران را تباه کرده، در کنار نظم جهانیِ دموکراسیهای مدرن خواهد ایستاد.
- چپ ایران هنوز فرصت انتخاب دارد: یا خود را اصلاح کند، از اشتباهات گذشته درس بگیرد و به آنها معترف شود یا ناپدید شود. یا به مردم بازگردد یا در انتزاعات دانشگاهی غرق گردد. یا با واقعیت روبرو شود یا همراه با رژیمی که روزی زایندهاش بود و امروز توجیهگرش است به زبالهدان تاریخ بپیوندد.
https://kayhan.london/1404/07/16/388444/
BY Kourosh Raadmanesh

Share with your friend now:
group-telegram.com/KouroshRaadmanesh2022/40604
