Telegram Group & Telegram Channel
🔻جنگی کوتاه‌مدت با ثمره روشنگری درازمدت

🖊محمد احمدی

به کانال چشم انداز ایران بپیوندید

درست زمانی که ایران و امریکا در حال برنامه‌ریزی برای دور جدیدی از مذاکره بر سر برنامه هسته‌ای بودند، در ۱۲ ژوئن، شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قطعنامه‌ای را بر پایه گزارشی از مدیرکل آژانس، رافائل گروسی، تصویب کرد. گزارشی که نگرانی‌هایی مبهم درباره برنامه هسته‌ای ایران مطرح می‌کرد، بی‌آنکه شواهدی قطعی از تخلف ارائه دهد. با وجود آنکه پرونده این نگرانی‌ها سال‌ها قبل بسته شده بود و اکنون بدون مستندات معتبر بازگشایی می‌شد، این قطعنامه که عمدتاً توسط سه قدرت اروپای غربی به‌علاوه امریکا هدایت می‌شد، با سرعت به تصویب رسید و با استقبال صریح اسرائیل مواجه شد، حتی اگر دلایل این قطعنامه معتبر فرض شود، هرگونه تصمیم برای اقدامات بعدی باید ابتدا در شورای امنیت سازمان ملل مورد بحث و بررسی قرار می‌گرفت.

اما آن دولت‌ها نمی‌خواستند منتظر این روند بمانند. کمتر از ۲۴ ساعت بعد، اسرائیل زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را هدف حمله قرار داد و نتانیاهو از همان گزارش و قطعنامه برای توجیه اقدام خود استفاده کرد. به این ترتیب، نهادی که با هدف تضمین توسعه صلح‌آمیز هسته‌ای ایجاد شده به ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به تهاجم نظامی تبدیل شد. این در تضاد آشکار با اصول بنیادی آژانس و علت وجودی آن است؛ البته شروع یک جنگ با ابعادی چنین گسترده، نیاز به ماه‌ها برنامه‌ریزی دارد و نمی‌تواند به این سرعت شکل بگیرد. به نظر می‌رسد گروسی در هماهنگی با اسرائیل و متحدان آن، گزارش را در زمان مناسب برای طراحان جنگ ارائه داده است. سه کشور اروپایی نیز که در همان روزها قرار ملاقاتی با مقامات ایرانی داشتند کمی پیش از حمله اسرائیل، این ملاقات را لغو کردند و این نشان می‌دهد آن‌ها از وقایع بعدی آگاه بودند.

از زمان آغاز مذاکرات هسته‌ای با ایران در سال ۲۰۰۳ اسرائیل به دنبال شکست این مذاکرات، نابودی تأسیسات هسته‌ای ایران و کشاندن امریکا و ناتو به جنگ با ایران بود. غرب در صدد بود خواسته‌های اسرائیل را از طریق مذاکره با ایران تأمین کند، اما نگرش نتانیاهو به مذاکرات غربی‌ها، امتیازگیری حداکثر از ایران و عدم اعطای امتیاز متقابل به آن بود. پس از روی کار آمدن ترامپ در ۲۰۲۵ و با فشار لابی‌های اسرائیل در امریکا، این نگرش نتانیاهو کم‌کم تبدیل به سیاست خارجی امریکا در قبال ایران گردید. به این ترتیب، مذاکرات دولت امریکا با ایران، حداقل در هفته‌های قبل از جنگ، بخشی از نقشه غافلگیرانه نتانیاهو برای حمله به ایران شد. کلید فریب، این ایده بود که به ذهن ایرانی‌ها القا شود که وقتی امریکا مشغول مذاکره است، حمله‌ای در کار نخواهد بود.

ترامپ در ماه‌های قبل از حمله اسرائیل، بارها ایران را تهدید به عملیات نظامی کرده بود تا بتواند در مذاکرات امتیاز بگیرد. پس از شروع جنگ نیز اذعان نمود که از نقشه آن اطلاع داشته و از اقدامات اسرائیل ستایش و حمایت کرد.

بخش دیگری از عملیات فریب این بود که دولت امریکا در حین جنگ اسرائیل و کمی قبل از حمله امریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران، اعلام کرد تصمیم خود برای اقدامات بعدی را دو هفته دیگر خواهد گرفت. هدف این بود که در ایران، احساس آسودگی از خطر امریکا ایجاد شود. نتیجه طبیعی این فریب‌کاری‌ها بی‌اعتمادی ایران به مذاکرات و نیت‌های طرف مقابل است و باعث می‌شود حل مسائل بین طرفین بسیار پیچیده شود و چشم‌انداز آینده منطقه با خطرات بزرگ‌تری مواجه گردد. آژانس و مدیرکل آن حاضر نشدند حملات اسرائیل و امریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران را محکوم کنند.

به این ترتیب، آژانس که بر طبق اساسنامه خود متعهد است از حقوق هسته‌ای اعضای خود حمایت کند، تبدیل به ابزاری برای جنگ‌افروزی دو دولت هسته‌ای شد که یکی از آن‌ها عضو ان‌پی‌تی نیست و تحت هیچ نظارتی قرار ندارد. در نتیجه این رفتار، جهان شاهد رویکرد بیشتر به تسلیحات هسته‌ای، بی‌ثباتی و کاهش نقش بین‌المللی آژانس خواهد بود.


🔻(متن کامل این مقاله را در نشریه چشم‌انداز ایران شماره 152 بخوانید)
#محمد_احمدی
#اسرائیل
#ایران
#جنگ_12_روزه


🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran
👍3👏21



group-telegram.com/cheshmandaz_iran/1382
Create:
Last Update:

🔻جنگی کوتاه‌مدت با ثمره روشنگری درازمدت

🖊محمد احمدی

به کانال چشم انداز ایران بپیوندید

درست زمانی که ایران و امریکا در حال برنامه‌ریزی برای دور جدیدی از مذاکره بر سر برنامه هسته‌ای بودند، در ۱۲ ژوئن، شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قطعنامه‌ای را بر پایه گزارشی از مدیرکل آژانس، رافائل گروسی، تصویب کرد. گزارشی که نگرانی‌هایی مبهم درباره برنامه هسته‌ای ایران مطرح می‌کرد، بی‌آنکه شواهدی قطعی از تخلف ارائه دهد. با وجود آنکه پرونده این نگرانی‌ها سال‌ها قبل بسته شده بود و اکنون بدون مستندات معتبر بازگشایی می‌شد، این قطعنامه که عمدتاً توسط سه قدرت اروپای غربی به‌علاوه امریکا هدایت می‌شد، با سرعت به تصویب رسید و با استقبال صریح اسرائیل مواجه شد، حتی اگر دلایل این قطعنامه معتبر فرض شود، هرگونه تصمیم برای اقدامات بعدی باید ابتدا در شورای امنیت سازمان ملل مورد بحث و بررسی قرار می‌گرفت.

اما آن دولت‌ها نمی‌خواستند منتظر این روند بمانند. کمتر از ۲۴ ساعت بعد، اسرائیل زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را هدف حمله قرار داد و نتانیاهو از همان گزارش و قطعنامه برای توجیه اقدام خود استفاده کرد. به این ترتیب، نهادی که با هدف تضمین توسعه صلح‌آمیز هسته‌ای ایجاد شده به ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به تهاجم نظامی تبدیل شد. این در تضاد آشکار با اصول بنیادی آژانس و علت وجودی آن است؛ البته شروع یک جنگ با ابعادی چنین گسترده، نیاز به ماه‌ها برنامه‌ریزی دارد و نمی‌تواند به این سرعت شکل بگیرد. به نظر می‌رسد گروسی در هماهنگی با اسرائیل و متحدان آن، گزارش را در زمان مناسب برای طراحان جنگ ارائه داده است. سه کشور اروپایی نیز که در همان روزها قرار ملاقاتی با مقامات ایرانی داشتند کمی پیش از حمله اسرائیل، این ملاقات را لغو کردند و این نشان می‌دهد آن‌ها از وقایع بعدی آگاه بودند.

از زمان آغاز مذاکرات هسته‌ای با ایران در سال ۲۰۰۳ اسرائیل به دنبال شکست این مذاکرات، نابودی تأسیسات هسته‌ای ایران و کشاندن امریکا و ناتو به جنگ با ایران بود. غرب در صدد بود خواسته‌های اسرائیل را از طریق مذاکره با ایران تأمین کند، اما نگرش نتانیاهو به مذاکرات غربی‌ها، امتیازگیری حداکثر از ایران و عدم اعطای امتیاز متقابل به آن بود. پس از روی کار آمدن ترامپ در ۲۰۲۵ و با فشار لابی‌های اسرائیل در امریکا، این نگرش نتانیاهو کم‌کم تبدیل به سیاست خارجی امریکا در قبال ایران گردید. به این ترتیب، مذاکرات دولت امریکا با ایران، حداقل در هفته‌های قبل از جنگ، بخشی از نقشه غافلگیرانه نتانیاهو برای حمله به ایران شد. کلید فریب، این ایده بود که به ذهن ایرانی‌ها القا شود که وقتی امریکا مشغول مذاکره است، حمله‌ای در کار نخواهد بود.

ترامپ در ماه‌های قبل از حمله اسرائیل، بارها ایران را تهدید به عملیات نظامی کرده بود تا بتواند در مذاکرات امتیاز بگیرد. پس از شروع جنگ نیز اذعان نمود که از نقشه آن اطلاع داشته و از اقدامات اسرائیل ستایش و حمایت کرد.

بخش دیگری از عملیات فریب این بود که دولت امریکا در حین جنگ اسرائیل و کمی قبل از حمله امریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران، اعلام کرد تصمیم خود برای اقدامات بعدی را دو هفته دیگر خواهد گرفت. هدف این بود که در ایران، احساس آسودگی از خطر امریکا ایجاد شود. نتیجه طبیعی این فریب‌کاری‌ها بی‌اعتمادی ایران به مذاکرات و نیت‌های طرف مقابل است و باعث می‌شود حل مسائل بین طرفین بسیار پیچیده شود و چشم‌انداز آینده منطقه با خطرات بزرگ‌تری مواجه گردد. آژانس و مدیرکل آن حاضر نشدند حملات اسرائیل و امریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران را محکوم کنند.

به این ترتیب، آژانس که بر طبق اساسنامه خود متعهد است از حقوق هسته‌ای اعضای خود حمایت کند، تبدیل به ابزاری برای جنگ‌افروزی دو دولت هسته‌ای شد که یکی از آن‌ها عضو ان‌پی‌تی نیست و تحت هیچ نظارتی قرار ندارد. در نتیجه این رفتار، جهان شاهد رویکرد بیشتر به تسلیحات هسته‌ای، بی‌ثباتی و کاهش نقش بین‌المللی آژانس خواهد بود.


🔻(متن کامل این مقاله را در نشریه چشم‌انداز ایران شماره 152 بخوانید)
#محمد_احمدی
#اسرائیل
#ایران
#جنگ_12_روزه


🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

BY چشم‌انداز ایران




Share with your friend now:
group-telegram.com/cheshmandaz_iran/1382

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

"Markets were cheering this economic recovery and return to strong economic growth, but the cheers will turn to tears if the inflation outbreak pushes businesses and consumers to the brink of recession," he added. Telegram, which does little policing of its content, has also became a hub for Russian propaganda and misinformation. Many pro-Kremlin channels have become popular, alongside accounts of journalists and other independent observers. "He has to start being more proactive and to find a real solution to this situation, not stay in standby without interfering. It's a very irresponsible position from the owner of Telegram," she said. Unlike Silicon Valley giants such as Facebook and Twitter, which run very public anti-disinformation programs, Brooking said: "Telegram is famously lax or absent in its content moderation policy."
from ye


Telegram چشم‌انداز ایران
FROM American