جنبش آزادیخواهی ایران، چه بخواهیم چه نخواهیم، دوست داشته باشیم یا نه، یک بال راست دارد یک بال چپ. آنچه میگویم درسی از علم سیاست است: اصولاً هر چقدر جامعه مدرنتر میشود و دینامیسم سیاسی مدرن در آن فعال میشود شکاف کلی «راست» و «چپ» در آن به گونهای اجتنابناپذیر به وجود میآید. گروهی به سنت، به ریشههای تاریخی و ملی به «گذشته» توجه میکنند و میخواهند حال نسبتی با گذشته برقرار کند، گروهی میخواهند بگسلند و پیش بروند و برابری بیشتر طلب میکنند. دو حساسیت سیاسی متفاوت در برابر هم قرار میگیرند. من با اینکه به بال راست گرایش دارم اما میدانم هیچکدام از این دو بال انحصار حقیقت را در اختیار ندارند. شاید وظیفه من به عنوان دانشجوی علم سیاست توضیح منطق این شکاف است. شکافی که بر آن نمیتوان یک بار برای همیشه غلبه کرد. اما وظیفه سیاستمداران این است که زمینه مصالحهای نسبی را میان این دو بال فراهم کنند. میانهروهای دو طرف شاید بتوانند در برخی امور توافق کنند. اولین گام بازشناسی دو طرفه است. بازشناسی به معنای از بین رفتن تضاد نیست، به معنای به رسمیت شناختن تضاد و نهادینه کردن آن است. تضادی که چهارچوبی نهادی برای ظهور نداشته باشد، آسیبزا و مخرب میشود.
جنبش آزادیخواهی ایران، چه بخواهیم چه نخواهیم، دوست داشته باشیم یا نه، یک بال راست دارد یک بال چپ. آنچه میگویم درسی از علم سیاست است: اصولاً هر چقدر جامعه مدرنتر میشود و دینامیسم سیاسی مدرن در آن فعال میشود شکاف کلی «راست» و «چپ» در آن به گونهای اجتنابناپذیر به وجود میآید. گروهی به سنت، به ریشههای تاریخی و ملی به «گذشته» توجه میکنند و میخواهند حال نسبتی با گذشته برقرار کند، گروهی میخواهند بگسلند و پیش بروند و برابری بیشتر طلب میکنند. دو حساسیت سیاسی متفاوت در برابر هم قرار میگیرند. من با اینکه به بال راست گرایش دارم اما میدانم هیچکدام از این دو بال انحصار حقیقت را در اختیار ندارند. شاید وظیفه من به عنوان دانشجوی علم سیاست توضیح منطق این شکاف است. شکافی که بر آن نمیتوان یک بار برای همیشه غلبه کرد. اما وظیفه سیاستمداران این است که زمینه مصالحهای نسبی را میان این دو بال فراهم کنند. میانهروهای دو طرف شاید بتوانند در برخی امور توافق کنند. اولین گام بازشناسی دو طرفه است. بازشناسی به معنای از بین رفتن تضاد نیست، به معنای به رسمیت شناختن تضاد و نهادینه کردن آن است. تضادی که چهارچوبی نهادی برای ظهور نداشته باشد، آسیبزا و مخرب میشود.
BY یادداشتهای دفتر سیاه
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Russian President Vladimir Putin launched Russia's invasion of Ukraine in the early-morning hours of February 24, targeting several key cities with military strikes. Telegram, which does little policing of its content, has also became a hub for Russian propaganda and misinformation. Many pro-Kremlin channels have become popular, alongside accounts of journalists and other independent observers. Asked about its stance on disinformation, Telegram spokesperson Remi Vaughn told AFP: "As noted by our CEO, the sheer volume of information being shared on channels makes it extremely difficult to verify, so it's important that users double-check what they read." In this regard, Sebi collaborated with the Telecom Regulatory Authority of India (TRAI) to reduce the vulnerability of the securities market to manipulation through misuse of mass communication medium like bulk SMS. Since its launch in 2013, Telegram has grown from a simple messaging app to a broadcast network. Its user base isn’t as vast as WhatsApp’s, and its broadcast platform is a fraction the size of Twitter, but it’s nonetheless showing its use. While Telegram has been embroiled in controversy for much of its life, it has become a vital source of communication during the invasion of Ukraine. But, if all of this is new to you, let us explain, dear friends, what on Earth a Telegram is meant to be, and why you should, or should not, need to care.
from ye