group-telegram.com/zirebaranyadeyar/90554
Create:
Last Update:
Last Update:
سینه مالامال درد است ، ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد ، خدا را همدمی
چشم آسایش که دارد ، از سپهر تیزرو
ساقیا ، جامی به من ده ، تا بیاسایم دمی
زیرکی را گفتم ، این احوال بین ، خندید و گفت
صعب روزی ، بوالعجب کاری ، پریشان عالمی
سوختم ، در چاه صبر ، از بهر آن شمع چگل
شاه ترکان ، فارغ است از حال ما ، کو رستمی
در طریق عشقبازی ، امن و آسایش ، بلاست
ریش باد آن دل ، که با درد تو ، خواهد مرهمی
اهل کام و ناز را ، در کوی رندی ، راه نیست
رهروی باید ، جهان سوزی ، نه خامی ، بیغمی
آدمی ، در عالم خاکی ، نمیآید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت ، وز نو ، آدمی
خیز ، تا خاطر ، بدان ترک سمرقندی دهیم
کز نسیمش، بوی جوی مولیان ، آید همی
گریه ی حافظ ، چه سنجد ، پیش استغنای عشق
کاندر این دریا ، نماید ، هفت دریا ، شبنمی
حضرت حافظ
🥀
BY زیرباران ☔️
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/zirebaranyadeyar/90554