روزگاری در کلاس درس، وقتی از ما میپرسیدند: «در آینده میخواهی چهکاره شوی؟» بیهیچ مکثی و با اعتماد به نفسی کودکانه میگفتم: «میخواهم معلم شوم.» نمیدانم در آن ذهن پاک و بیآلایش چه میگذشت. شاید چهره آرام معلم، لبخندهای مهربانش یا نگاهی سرشار از مهر و دانایی، این شوق را در دل کوچک ما میکاشت. از آن روزها سالها گذشته است؛ سی سال. و امروز، در گذر یکی از همین خیابانهای شلوغ، مردی از من پرسید: «شغلت چیه؟» با تردید، با مکثی از جنس درد، گفتم: «معلمم.» مرد که میگفت تا دیپلم بیشتر نخوانده، لبخند زد و گفت: «شغل شریفیه، اما بهتره یه کار دوم هم داشته باشی.» و این جمله، زخمی بود بر زخمهای کهنهام. در زمانهای که دانش، رنگ باخته و زرق و برق زندگی اشرافی، جای حقیقت و آگاهی را گرفته است، سخن گفتن از معلمی، باریست گران. معلمی که وجودش را قسط و بدهی فراگرفته، چگونه فرصتی برای اندیشیدن، برای بال گشودن خواهد داشت؟ با این همه، خوشحالم... خوشحال از اینکه هنوز روزی در تقویم به نام ماست. هنوز هم، اگرچه در لابهلای استوریها و پیامها، یادمان میکنند. هنوز، ایستادهایم؛ هرچند خسته، اما استوار. به اساتید گرانقدر، این سربازان خاموش جبهه دانایی، از صمیم دل میگویم:
روزگاری در کلاس درس، وقتی از ما میپرسیدند: «در آینده میخواهی چهکاره شوی؟» بیهیچ مکثی و با اعتماد به نفسی کودکانه میگفتم: «میخواهم معلم شوم.» نمیدانم در آن ذهن پاک و بیآلایش چه میگذشت. شاید چهره آرام معلم، لبخندهای مهربانش یا نگاهی سرشار از مهر و دانایی، این شوق را در دل کوچک ما میکاشت. از آن روزها سالها گذشته است؛ سی سال. و امروز، در گذر یکی از همین خیابانهای شلوغ، مردی از من پرسید: «شغلت چیه؟» با تردید، با مکثی از جنس درد، گفتم: «معلمم.» مرد که میگفت تا دیپلم بیشتر نخوانده، لبخند زد و گفت: «شغل شریفیه، اما بهتره یه کار دوم هم داشته باشی.» و این جمله، زخمی بود بر زخمهای کهنهام. در زمانهای که دانش، رنگ باخته و زرق و برق زندگی اشرافی، جای حقیقت و آگاهی را گرفته است، سخن گفتن از معلمی، باریست گران. معلمی که وجودش را قسط و بدهی فراگرفته، چگونه فرصتی برای اندیشیدن، برای بال گشودن خواهد داشت؟ با این همه، خوشحالم... خوشحال از اینکه هنوز روزی در تقویم به نام ماست. هنوز هم، اگرچه در لابهلای استوریها و پیامها، یادمان میکنند. هنوز، ایستادهایم؛ هرچند خسته، اما استوار. به اساتید گرانقدر، این سربازان خاموش جبهه دانایی، از صمیم دل میگویم:
روزتان مبارک، ای واژهپردازان فردا
BY Quantum Programming
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Right now the digital security needs of Russians and Ukrainians are very different, and they lead to very different caveats about how to mitigate the risks associated with using Telegram. For Ukrainians in Ukraine, whose physical safety is at risk because they are in a war zone, digital security is probably not their highest priority. They may value access to news and communication with their loved ones over making sure that all of their communications are encrypted in such a manner that they are indecipherable to Telegram, its employees, or governments with court orders. Recently, Durav wrote on his Telegram channel that users' right to privacy, in light of the war in Ukraine, is "sacred, now more than ever." This provided opportunity to their linked entities to offload their shares at higher prices and make significant profits at the cost of unsuspecting retail investors. Telegram boasts 500 million users, who share information individually and in groups in relative security. But Telegram's use as a one-way broadcast channel — which followers can join but not reply to — means content from inauthentic accounts can easily reach large, captive and eager audiences. Perpetrators of such fraud use various marketing techniques to attract subscribers on their social media channels.
from kr