درود دوستان، من فردا، ۲۸ مرداد (ساعت ۲:۳۰ به ساعت شرق آمریکا) در کلاب هاوس در باب «اندیشه مصدق و پیامدهای دراز مدت کودتا» سخن خواهم گفت. لینک تالار در پیوست:
https://www.clubhouse.com/invite/RXpcVQRAGQwzL12nBovBq8DZEv1gCyLe2Bl:hFiOFyDdkkWJPbLRZAIh_5vJG7le3LjBRGQBAMsj9qc
https://www.clubhouse.com/invite/RXpcVQRAGQwzL12nBovBq8DZEv1gCyLe2Bl:hFiOFyDdkkWJPbLRZAIh_5vJG7le3LjBRGQBAMsj9qc
Clubhouse
سالگرد کودتای امپریالیستی علیه ایران - Clubhouse
با حضور آقایان نیکلاس گرجستانی و پیمان عارف
Forwarded from مجال آنلاین
YouTube
حسن یوسفی اشکوری - ۲۸ مرداد؛ زخمی که هنوز خونچکان است
مجال رخداد | حسن یوسفی اشکوری پژوهشگر تاریخ اسلام ۲۸ مرداد را زخمی چرکین در تاریخ معاصر میداند که شکافی عمیق میان هیات حاکمه و مردم ایجاد کرد و همزمان فاصلهای جدی میان ایران و غرب به ویژه امریکا و انگلیس به وجود آورد و بی تردید یکی از عوامل اصلی بروز و…
Forwarded from تاریخ تحلیلی
۲۸ مرداد و جای خالی دکتر کریم سلیمانی
۲۸ مرداد امسال، یک جای خالی چشمگیر دارد. دکتر کریم سلیمانی، دانشور فرزانه ای که طی یک سال گذاشته، با اتکاء به مطالعات عمیق تاریخی و ایراشناسانه اش، به آرامی و بدون هیاهو، با شیوه ای متین و ادبیاتی پاکیزه، در دفاع از حقانیت تاریخی دکتر محمد مصدق و نهضت ملی ایران، به مصاف یکی از مهمترین نمایندگان جریان مخالف (دکتر غنی نژاد) رفته و تاثیری شگرف بر این فضای مه آلود گذاشته بود، ناباورانه روی در نقاب خاک کشید و ما را تنها گذاشت.
پیش تر، از ایشان قول گرفته بودیم در مراسمی که به همین مناسبت، امروز در کانون توحید برگزار می شود، سخن بگويند که با اشتیاق و با روی گشاده پاسخ مثبت داده بودند اما ناگهان، چنانکه می دانید، دست تقدیر "از ره رسید و بازی ما را خراب کرد، نقشی کشید و نقشه ی ما را بر آب کرد.."
ما اما همچنان بر سر پیمان، امروز را با نام بلند ایشان گره می زنیم و یاد و راه شان را گرامی می داریم.
گفتگوی تامل برانگیز خبرآنلاین با دکتر اکبری - از همکاران دکتر سلیمانی - که به وجوه کمتر شناخته شده ای از ایشان می پردازد را اینجا بخوانید.
@hamidrezaabedian
۲۸ مرداد امسال، یک جای خالی چشمگیر دارد. دکتر کریم سلیمانی، دانشور فرزانه ای که طی یک سال گذاشته، با اتکاء به مطالعات عمیق تاریخی و ایراشناسانه اش، به آرامی و بدون هیاهو، با شیوه ای متین و ادبیاتی پاکیزه، در دفاع از حقانیت تاریخی دکتر محمد مصدق و نهضت ملی ایران، به مصاف یکی از مهمترین نمایندگان جریان مخالف (دکتر غنی نژاد) رفته و تاثیری شگرف بر این فضای مه آلود گذاشته بود، ناباورانه روی در نقاب خاک کشید و ما را تنها گذاشت.
پیش تر، از ایشان قول گرفته بودیم در مراسمی که به همین مناسبت، امروز در کانون توحید برگزار می شود، سخن بگويند که با اشتیاق و با روی گشاده پاسخ مثبت داده بودند اما ناگهان، چنانکه می دانید، دست تقدیر "از ره رسید و بازی ما را خراب کرد، نقشی کشید و نقشه ی ما را بر آب کرد.."
ما اما همچنان بر سر پیمان، امروز را با نام بلند ایشان گره می زنیم و یاد و راه شان را گرامی می داریم.
گفتگوی تامل برانگیز خبرآنلاین با دکتر اکبری - از همکاران دکتر سلیمانی - که به وجوه کمتر شناخته شده ای از ایشان می پردازد را اینجا بخوانید.
@hamidrezaabedian
Forwarded from تاریخ تحلیلی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شب یادها و خاطرههایی از دکتر محمد مصدق
با سخنرانی:
- شیرین بزرگمهر
- محمدعلی بهمنی قاجار
- علی دهباشی
- همراه با قرائت سرودهٔ «مرثیهٔ درخت» استاد شفیعی کدکنی توسط هنرمند ارجمند نصرالله مدقالچی،
- نمایش بخشی از مستند «مروارید سیاه» ساختهٔ ارد عطارپور،
- نمایش فیلم «تسلی و سلام» با صدا و تصویر مهدی اخوانثالث،
- نمایش فیلم پیام دکتر محمد مصدق به مناسبت ملیشدن صنعت نفت،
- نمایش بخشی از مستند «وکیل عاشق» به روایت ناصر زراعتی،
- نمایش بخشی از صحبتهای نصرتالله خازنی (رئیس دفتر مصدق) و
- پخش قطعهایی از کانتات پیر احمدآباد بر روی شعر اخوان ساخته ی محمدرضا تفضلی با حضور و سخنرانی آهنگساز
یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴
خانۀ هنرمندان ایران، تالار استاد جلیل شهناز
با سخنرانی:
- شیرین بزرگمهر
- محمدعلی بهمنی قاجار
- علی دهباشی
- همراه با قرائت سرودهٔ «مرثیهٔ درخت» استاد شفیعی کدکنی توسط هنرمند ارجمند نصرالله مدقالچی،
- نمایش بخشی از مستند «مروارید سیاه» ساختهٔ ارد عطارپور،
- نمایش فیلم «تسلی و سلام» با صدا و تصویر مهدی اخوانثالث،
- نمایش فیلم پیام دکتر محمد مصدق به مناسبت ملیشدن صنعت نفت،
- نمایش بخشی از مستند «وکیل عاشق» به روایت ناصر زراعتی،
- نمایش بخشی از صحبتهای نصرتالله خازنی (رئیس دفتر مصدق) و
- پخش قطعهایی از کانتات پیر احمدآباد بر روی شعر اخوان ساخته ی محمدرضا تفضلی با حضور و سخنرانی آهنگساز
یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴
خانۀ هنرمندان ایران، تالار استاد جلیل شهناز
عباس نعیمی جورشری_مصدق ۱۴۰۴
<unknown>
🔻 همایش تخصصی
کارنامه دولت ملی، مصدق، کودتا
▪️عباس نعیمی جورشری
جامعهشناس
مولف کتاب: اصلاح طلبی ناکام
چکیده
این سخنرانی، نقدی است بر خوانش های استبدادگرایانه از روش و منش دکتر مصدق، و بر لایه های زیر استوار است:
الف. بازسازی منصفانه دعوی مخالفان
۱. اختیارات ویژهٔ نخستوزیر: تصویب لوایح بدون رجوع به مجلس، نشانهٔ میل به تمرکز قدرت
۲. رفراندوم انحلال مجلس: اقدامی غیرقانونی
۳. کنترل بر نیروهای نظامی و امنیتی: ادغام اختیارات برای بیاثر کردن رقیبان
۴. کاهش تساهل نسبت به مخالفان
ب. سنجش تاریخی-حقوقی:
دموکراسی در بحران چگونه تصمیم میگیرد؟
پ. نسبت مصدق با دموکراسی
۱. منبع مشروعیت از پایین
۲. تکثر سیاسی و مطبوعات
۳. اقتصاد و شفافیت
۴. تقلیلناپذیری شخص به نهاد
ت. سه خطای رایج در خوانش «مصدق مستبد»
ث. ضرورت تمایزات نظری و معرفت شناختی
۱. تمایز قانون/قانونیت و مشروعیت/نمایندگی
۲. تمایز استثنا/استبداد
۳. تمایز اقتدار اجرایی/اقتدارگرایی
ج. شاه حق برکناری مصدق را نداشت
بازخوانی متن قانون اساسی مشروطه و عرف سیاسی
🎙مجله صوتی گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران | ۲۵ مرداد ۰۴
@sociologyoflaw
@abbasnaeemi
کارنامه دولت ملی، مصدق، کودتا
▪️عباس نعیمی جورشری
جامعهشناس
مولف کتاب: اصلاح طلبی ناکام
چکیده
این سخنرانی، نقدی است بر خوانش های استبدادگرایانه از روش و منش دکتر مصدق، و بر لایه های زیر استوار است:
الف. بازسازی منصفانه دعوی مخالفان
۱. اختیارات ویژهٔ نخستوزیر: تصویب لوایح بدون رجوع به مجلس، نشانهٔ میل به تمرکز قدرت
۲. رفراندوم انحلال مجلس: اقدامی غیرقانونی
۳. کنترل بر نیروهای نظامی و امنیتی: ادغام اختیارات برای بیاثر کردن رقیبان
۴. کاهش تساهل نسبت به مخالفان
ب. سنجش تاریخی-حقوقی:
دموکراسی در بحران چگونه تصمیم میگیرد؟
پ. نسبت مصدق با دموکراسی
۱. منبع مشروعیت از پایین
۲. تکثر سیاسی و مطبوعات
۳. اقتصاد و شفافیت
۴. تقلیلناپذیری شخص به نهاد
ت. سه خطای رایج در خوانش «مصدق مستبد»
ث. ضرورت تمایزات نظری و معرفت شناختی
۱. تمایز قانون/قانونیت و مشروعیت/نمایندگی
۲. تمایز استثنا/استبداد
۳. تمایز اقتدار اجرایی/اقتدارگرایی
ج. شاه حق برکناری مصدق را نداشت
بازخوانی متن قانون اساسی مشروطه و عرف سیاسی
🎙مجله صوتی گروه جامعه شناسی حقوق انجمن جامعهشناسی ایران | ۲۵ مرداد ۰۴
@sociologyoflaw
@abbasnaeemi
Forwarded from شرق
🔺دلیل ماندگاری 28 مرداد در ذهنیت جمعی ایرانیان
🔹اتفاقاتی که در مرداد 32 افتاد و فرجام آن که شکست دولت ملی دکتر مصدق بود، از معدود اتفاقات تاریخ معاصر ماست که در ذهنیت و خاطره جمعی ایرانیان ماندگار شده است. با گذشت زمان، توجه به این نقطه عطف تاریخی در ایران معاصر رو به افزایش داشته است و بهویژه در سالهای اخیر به نحوی فزاینده شاهد نوشتهها، گفتوگوها و مراسمی در روزهای منتهی به سالگرد کودتای 28 مرداد بودهایم. به گمان من، دلیل اصلی این ماندگاری از آن جهت است که 28 مرداد لحظه تاریخی شکست آخرین تلاش جامعه ایرانی برای تحقق اهداف جنبش مشروطه بود.
اهمیت جنبش یا به قولی انقلاب مشروطه در تحولی بنیادی بود که در اندیشه سیاسی دوهزارو500ساله ایران ایجاد کرد. بر پایه اندیشه سیاسی سنتی، استبداد دیرپا و تنومند ایرانی ماهیتی شاه-خدایگانی یا شاه-ظلالهی داشت. شاه، «خدایگان سپهر آستان» و سایه خدا بر زمین توصیف میشد. قدرت او مطلق و رأی او جهان مطاع بهشمار میآمد. او گماشتگان و کارگزارانی را به دلخواه نصب و عزل میکرد؛ گماشتگانی که بر مقام و مال و جان خود ایمن نبودند.
💢یادداشت کوروش احمدی را اینجا بخوانید
🔹اتفاقاتی که در مرداد 32 افتاد و فرجام آن که شکست دولت ملی دکتر مصدق بود، از معدود اتفاقات تاریخ معاصر ماست که در ذهنیت و خاطره جمعی ایرانیان ماندگار شده است. با گذشت زمان، توجه به این نقطه عطف تاریخی در ایران معاصر رو به افزایش داشته است و بهویژه در سالهای اخیر به نحوی فزاینده شاهد نوشتهها، گفتوگوها و مراسمی در روزهای منتهی به سالگرد کودتای 28 مرداد بودهایم. به گمان من، دلیل اصلی این ماندگاری از آن جهت است که 28 مرداد لحظه تاریخی شکست آخرین تلاش جامعه ایرانی برای تحقق اهداف جنبش مشروطه بود.
اهمیت جنبش یا به قولی انقلاب مشروطه در تحولی بنیادی بود که در اندیشه سیاسی دوهزارو500ساله ایران ایجاد کرد. بر پایه اندیشه سیاسی سنتی، استبداد دیرپا و تنومند ایرانی ماهیتی شاه-خدایگانی یا شاه-ظلالهی داشت. شاه، «خدایگان سپهر آستان» و سایه خدا بر زمین توصیف میشد. قدرت او مطلق و رأی او جهان مطاع بهشمار میآمد. او گماشتگان و کارگزارانی را به دلخواه نصب و عزل میکرد؛ گماشتگانی که بر مقام و مال و جان خود ایمن نبودند.
💢یادداشت کوروش احمدی را اینجا بخوانید
Forwarded from چشمانداز ایران
🔻دکتر فاطمی مظهر نهضت ملّی ایران
🖊فرید دهدزی
به کانال چشم انداز ایران بپیوندید
✅گرچه مبانی اندیشه سیاسی دکتر فاطمی همان بود که پس از شهریور ۱۳۲۰ در نشریه «باختر»، سپس در کوران نَهضَت ملّی ایران از ۱۳۲۸ در نشریه «باختر امروز» بیان میشد، اما بدیهی است پدیدآیی بحرانها و رویدادهای سرنوشتساز مانند روی کار آمدن دولت احمد قوام در ۲۵ تیرماه ۱۳۳۱، کشتار مردم در ۳۰ تیر ۱۳۳۱، دسیسه قتل دکتر مصدق در نهم اسفند ۱۳۳۱ و در نهایت دو کودتای ۲۵ و ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، در شکلگیری واپسینِ اندیشه سیاسی دکتر فاطمی نقش بارزی داشت. شهید دکتر فاطمی در کنار دکتر مصدق، از معدود رجال تاریخ ما بود که حتی در دوره زمامداری نیز به مبارزه خود ادامه داد و همچنان آزادیخواه و دشمنِ دیکتاتوری بود؛ بنابراین نخستین درسی که از زندگی فاطمی میگیریم این است که حضور او در دولت ملی دکتر مصدق، تأثیر چندانی در شخصیتِ مبارز آزادیخواه و ضد استبدادیاش نداشت.
✅برخی بر این باورند نظراتی که دکتر فاطمی در گردهمایی ۲۵ اَمرداد ۱۳۳۲ در میدان بهارستان مطرح کرد به آتش دشمنی شاه با دکتر مصدق را دامن زد، حتی برخی را بر آن داشته که دکتر فاطمی در آن گردهمایی نغمه سرنگونی سلطنت و بنیاد جمهوریت سر داده است. در این نوشته کوشیدهایم اهم نظرات دکتر فاطمی را در آن گردهمایی و سرمقالههایش در نشریه باختر امروز، در آن سه روز بحرانی، بیان کنیم تا نظرات دکتر فاطمی را نه بر اساس پندارها و روایتها، بلکه بر اساس رویدادها بیان کنیم.
به کانال چشم انداز ایران بپیوندید
✅دکتر فاطمی بر این باور بود که رضاخان به تحریک «آیرونساید»، مستشار نظامی وزارت دفاع انگلیس در بریگاد قزاق و «مستر گادفری هاوارد»، سرکنسول کرمانشاه که درواقع مأمور MI6 در ایران بود، کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ را رقم زد. این کودتا که پایمالکننده مشروطه در ایران بود، مقدمات یک استبداد مطلق را فراهم کرد که با تأسیس سلطنت پهلوی این استبداد تثبیت شد. فاطمی این دوره را بیستساله میداند که موجبات استیلای انگلستان را در کشور ما مهیا کرد. قرارداد نفتی ۱۹۳۳ میان دولت ایران و «شرکت نفت ایران و انگلیس» که درواقع زیرمجموعه مستقیم دولت انگلستان بود موجبات انعقاد قراردادی شدند که شصت سال دیگر قرارداد ننگین دارسی را بر مردم تحمیل کردند.
✅نکته مهمی که در نشریه باختر امروز ضمن گزارش گردهمایی و تظاهرات عصر ۲۵ امرداد ۱۳۳۲، بیان میشود این است که اگر قرار است تحول و رفرمی در جامعه ایران شکل بگیرد، تمامی اقشار جامعه باید به ضرورت آن رسیده باشند. در صورت یک تحول اجتماعی و سیاسی، جامعه باید پذیرای آن باشد. نمیشود جامعه را وارد یک نظام و ساختار سیاسی کرد، اما آحاد جامعه نسبت به آن بیگانه باشند. او تأکید میکند شاه و سلطنت پهلوی با زیر پا نهادن مستمر آمال و اراده ملی و قانون اساسی مشروطه، مشروعیت خود از دست داده است. شاه با کودتای مفتضحانه خود دیگر جایی برای تداوم نداشته است. این نکته تنها در گوشهای از باختر امروز بیان شد و دیگر هم پی گرفته نشد، نکته بدیعی نبود، گرچه این نکته همان بود که جامعه در روز ۲۵ امرداد ۳۲ با بانگ رسا بیان کرده بود.
✅در ادامه گزارش باختر امروز، دعوت از احزاب و نیروهای سیاسی و اجتماعی به دعوت نمایندگان فراکسیون سابق نهضت ملی ایران، حجتالاسلام سید باقر جلالی موسوی، حجتالاسلام سید ضیاءالدین حاج سید جوادی، مهندس کاظم حسیبی، مهندس احمد رضوی، مرادخان ابراهیمی ریگی، مهندس احمد زیرکزاده، دکتر کریم سنجابی، دکتر علی شایگان، حجتالاسلام سید مرتضی شبستری، دکتر خلیل فلسفی، ابوالحسن ملکی، محمد نجفی فردوسی صورت گرفت. ضمن اینکه دیگر سازمانها و احزاب ملی نیز مردم تهران را برای گردهمایی میدان بهارستان دعوت کردند. احزاب و سازمانهای مانند جامعه بازرگانان، اصناف و پیشهوران، حزب ایران، حزب ملت ایران بر بنیاد پانایرانیسم، جمعیت آزادی مردم ایران، حزب نیروی سوم، اتحادیههای مختلف و کمیتههای طرفدار ادامه نهضت.
#حسین_فاطمی
#فرید_دهدزی
#کودتای_28_امرداد
#مصدق
🔻(متن کامل این مقاله را در شماره 150 نشریه چشمانداز ایران بخوانید)
🗓چشمانداز ایران را از کتابفروشیهای معتبر و کیوسکهای روزنامهفروشی بخواهید.
ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
@cheshmandaz_iran
🖊فرید دهدزی
به کانال چشم انداز ایران بپیوندید
✅گرچه مبانی اندیشه سیاسی دکتر فاطمی همان بود که پس از شهریور ۱۳۲۰ در نشریه «باختر»، سپس در کوران نَهضَت ملّی ایران از ۱۳۲۸ در نشریه «باختر امروز» بیان میشد، اما بدیهی است پدیدآیی بحرانها و رویدادهای سرنوشتساز مانند روی کار آمدن دولت احمد قوام در ۲۵ تیرماه ۱۳۳۱، کشتار مردم در ۳۰ تیر ۱۳۳۱، دسیسه قتل دکتر مصدق در نهم اسفند ۱۳۳۱ و در نهایت دو کودتای ۲۵ و ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، در شکلگیری واپسینِ اندیشه سیاسی دکتر فاطمی نقش بارزی داشت. شهید دکتر فاطمی در کنار دکتر مصدق، از معدود رجال تاریخ ما بود که حتی در دوره زمامداری نیز به مبارزه خود ادامه داد و همچنان آزادیخواه و دشمنِ دیکتاتوری بود؛ بنابراین نخستین درسی که از زندگی فاطمی میگیریم این است که حضور او در دولت ملی دکتر مصدق، تأثیر چندانی در شخصیتِ مبارز آزادیخواه و ضد استبدادیاش نداشت.
✅برخی بر این باورند نظراتی که دکتر فاطمی در گردهمایی ۲۵ اَمرداد ۱۳۳۲ در میدان بهارستان مطرح کرد به آتش دشمنی شاه با دکتر مصدق را دامن زد، حتی برخی را بر آن داشته که دکتر فاطمی در آن گردهمایی نغمه سرنگونی سلطنت و بنیاد جمهوریت سر داده است. در این نوشته کوشیدهایم اهم نظرات دکتر فاطمی را در آن گردهمایی و سرمقالههایش در نشریه باختر امروز، در آن سه روز بحرانی، بیان کنیم تا نظرات دکتر فاطمی را نه بر اساس پندارها و روایتها، بلکه بر اساس رویدادها بیان کنیم.
به کانال چشم انداز ایران بپیوندید
✅دکتر فاطمی بر این باور بود که رضاخان به تحریک «آیرونساید»، مستشار نظامی وزارت دفاع انگلیس در بریگاد قزاق و «مستر گادفری هاوارد»، سرکنسول کرمانشاه که درواقع مأمور MI6 در ایران بود، کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ را رقم زد. این کودتا که پایمالکننده مشروطه در ایران بود، مقدمات یک استبداد مطلق را فراهم کرد که با تأسیس سلطنت پهلوی این استبداد تثبیت شد. فاطمی این دوره را بیستساله میداند که موجبات استیلای انگلستان را در کشور ما مهیا کرد. قرارداد نفتی ۱۹۳۳ میان دولت ایران و «شرکت نفت ایران و انگلیس» که درواقع زیرمجموعه مستقیم دولت انگلستان بود موجبات انعقاد قراردادی شدند که شصت سال دیگر قرارداد ننگین دارسی را بر مردم تحمیل کردند.
✅نکته مهمی که در نشریه باختر امروز ضمن گزارش گردهمایی و تظاهرات عصر ۲۵ امرداد ۱۳۳۲، بیان میشود این است که اگر قرار است تحول و رفرمی در جامعه ایران شکل بگیرد، تمامی اقشار جامعه باید به ضرورت آن رسیده باشند. در صورت یک تحول اجتماعی و سیاسی، جامعه باید پذیرای آن باشد. نمیشود جامعه را وارد یک نظام و ساختار سیاسی کرد، اما آحاد جامعه نسبت به آن بیگانه باشند. او تأکید میکند شاه و سلطنت پهلوی با زیر پا نهادن مستمر آمال و اراده ملی و قانون اساسی مشروطه، مشروعیت خود از دست داده است. شاه با کودتای مفتضحانه خود دیگر جایی برای تداوم نداشته است. این نکته تنها در گوشهای از باختر امروز بیان شد و دیگر هم پی گرفته نشد، نکته بدیعی نبود، گرچه این نکته همان بود که جامعه در روز ۲۵ امرداد ۳۲ با بانگ رسا بیان کرده بود.
✅در ادامه گزارش باختر امروز، دعوت از احزاب و نیروهای سیاسی و اجتماعی به دعوت نمایندگان فراکسیون سابق نهضت ملی ایران، حجتالاسلام سید باقر جلالی موسوی، حجتالاسلام سید ضیاءالدین حاج سید جوادی، مهندس کاظم حسیبی، مهندس احمد رضوی، مرادخان ابراهیمی ریگی، مهندس احمد زیرکزاده، دکتر کریم سنجابی، دکتر علی شایگان، حجتالاسلام سید مرتضی شبستری، دکتر خلیل فلسفی، ابوالحسن ملکی، محمد نجفی فردوسی صورت گرفت. ضمن اینکه دیگر سازمانها و احزاب ملی نیز مردم تهران را برای گردهمایی میدان بهارستان دعوت کردند. احزاب و سازمانهای مانند جامعه بازرگانان، اصناف و پیشهوران، حزب ایران، حزب ملت ایران بر بنیاد پانایرانیسم، جمعیت آزادی مردم ایران، حزب نیروی سوم، اتحادیههای مختلف و کمیتههای طرفدار ادامه نهضت.
#حسین_فاطمی
#فرید_دهدزی
#کودتای_28_امرداد
#مصدق
🔻(متن کامل این مقاله را در شماره 150 نشریه چشمانداز ایران بخوانید)
🗓
ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
@cheshmandaz_iran
چشم انداز ایران
دکتر فاطمی مظهر نهضت ملّی ایران - چشم انداز ایران
این ترانه را دکتر حیدر رقابی، بنیانگذار سازمان سربازان جبهه ملّی ایران، در ادامه بخش دوم ترانه «مرا ببوس»، چند روز پس از شهادت دکتر حسین فاطمی در رثای او
Forwarded from javad kashi
فریزر را خاموش کنید
---
تردیدی نیست آمریکا یک دولت ملی و محبوب ایرانی را در سال 1332 سرنگون کرده است. جا دارد هر سال در روز 28 مرداد نسبت به این عمل قبیح آمریکا اظهار تنفر کنیم. اما معلوم نیست چرا به پشتوانه آن رویداد تاریخی، ستیز با آمریکا به مشخصه جداییناپذیر هویت یک نظام، یک هویت سیاسی و یک دستگاه ایدئولوژیک در عرصه سیاست تبدیل شده است.
مشکل اینجاست که مساله به آمریکاستیزی محدود نمیشود. یک فریزر در خانه هویتی نظام وجود دارد که به مثابه گنجینه مقدس عمل میکند. هر از چندی یک مولفه هویتی تازه را در داخل این فریزر انداختهایم. در حال حاضر تعداد زیادی مولفه فریز شده انبار کردهایم. تا توانستهایم برای حراست از هر آنچه در این فریزر هست هزینه کردهایم. بعضی از اقلام فریز شده عبارتند از: انهدام اسرائیل، مبارزه با مظاهر تمدن غرب، پیاده سازی احکام و شرایع دینی، حمایت از مستضعفین عالم، مبارزه با ظلم، عدالت، اسلام و به تازگی ملیت. اینها همه خوباند، اما وقتی به مولفههای هویتی تبدیل میشوند، صاحب اختیار ما میشوند و در هر لحظه مانع از آن میشوند که مصالح اینجا و اکنونی خود را درست تشخیص بدهیم. به عبارت دیگر خرد سیاسی را زائل میکنند.
آبروی خود را به این مولفهها بستهاند. چندانکه گویی هر عمل و گفتاری که ناقض این مولفهها باشد، همه چیز از دست خواهد رفت.
این مولفهها فریز شدهاند به این جهت که انعطافی از خود نشان نمیدهند. به حسب تغییر موقعیتهای سیاسی و تاریخی جا به جا نمیشوند. به خاطر همین فریز شدگی، یک ساختار سیاسی را فریز کردهاند. روز و روزگار یک ملت را همراه با خودشان فریز کردهاند.
جالب اینجاست که روز داوری فرانمیرسد تا به این دو سوال پاسخ دهد: اول اینکه در کدام یک توفیقی حاصل شده است؟ اگر پاسخ به سوال اول خیلی مثبت نبود، لطفا به سوال دوم پاسخ گفته شود: تا چه زمانی باید برای حراست از این مولفههای فریز شده هزینه داده شود؟
یک سوال سوم هم هست، آیا اقلام مصرفی در فریزر تاریخ مصرف ندارند؟
هر نظام سیاسی با مولفههایی شناخته میشود. اما نظم سیاسی آویزان این مولفهها نیست. نظم سیاسی قرار است منافع و مصالح مردمانش را تامین کند. اگر منافع و خواست مردم به سوی دیگری رفت، لاجرم باید تجدید نظر کرد.
برق فریزر را باید کشید. اجازه دهیم هر چه هست از یخ زدگی خارج شود. آنگاه یکی یکی وارسی شوند واقعا هنوز قابل مصرفاند؟
@javadkashi
---
تردیدی نیست آمریکا یک دولت ملی و محبوب ایرانی را در سال 1332 سرنگون کرده است. جا دارد هر سال در روز 28 مرداد نسبت به این عمل قبیح آمریکا اظهار تنفر کنیم. اما معلوم نیست چرا به پشتوانه آن رویداد تاریخی، ستیز با آمریکا به مشخصه جداییناپذیر هویت یک نظام، یک هویت سیاسی و یک دستگاه ایدئولوژیک در عرصه سیاست تبدیل شده است.
مشکل اینجاست که مساله به آمریکاستیزی محدود نمیشود. یک فریزر در خانه هویتی نظام وجود دارد که به مثابه گنجینه مقدس عمل میکند. هر از چندی یک مولفه هویتی تازه را در داخل این فریزر انداختهایم. در حال حاضر تعداد زیادی مولفه فریز شده انبار کردهایم. تا توانستهایم برای حراست از هر آنچه در این فریزر هست هزینه کردهایم. بعضی از اقلام فریز شده عبارتند از: انهدام اسرائیل، مبارزه با مظاهر تمدن غرب، پیاده سازی احکام و شرایع دینی، حمایت از مستضعفین عالم، مبارزه با ظلم، عدالت، اسلام و به تازگی ملیت. اینها همه خوباند، اما وقتی به مولفههای هویتی تبدیل میشوند، صاحب اختیار ما میشوند و در هر لحظه مانع از آن میشوند که مصالح اینجا و اکنونی خود را درست تشخیص بدهیم. به عبارت دیگر خرد سیاسی را زائل میکنند.
آبروی خود را به این مولفهها بستهاند. چندانکه گویی هر عمل و گفتاری که ناقض این مولفهها باشد، همه چیز از دست خواهد رفت.
این مولفهها فریز شدهاند به این جهت که انعطافی از خود نشان نمیدهند. به حسب تغییر موقعیتهای سیاسی و تاریخی جا به جا نمیشوند. به خاطر همین فریز شدگی، یک ساختار سیاسی را فریز کردهاند. روز و روزگار یک ملت را همراه با خودشان فریز کردهاند.
جالب اینجاست که روز داوری فرانمیرسد تا به این دو سوال پاسخ دهد: اول اینکه در کدام یک توفیقی حاصل شده است؟ اگر پاسخ به سوال اول خیلی مثبت نبود، لطفا به سوال دوم پاسخ گفته شود: تا چه زمانی باید برای حراست از این مولفههای فریز شده هزینه داده شود؟
یک سوال سوم هم هست، آیا اقلام مصرفی در فریزر تاریخ مصرف ندارند؟
هر نظام سیاسی با مولفههایی شناخته میشود. اما نظم سیاسی آویزان این مولفهها نیست. نظم سیاسی قرار است منافع و مصالح مردمانش را تامین کند. اگر منافع و خواست مردم به سوی دیگری رفت، لاجرم باید تجدید نظر کرد.
برق فریزر را باید کشید. اجازه دهیم هر چه هست از یخ زدگی خارج شود. آنگاه یکی یکی وارسی شوند واقعا هنوز قابل مصرفاند؟
@javadkashi
Forwarded from چشمانداز ایران
🔴مصدق، استعمارزدایی و دموکراسی سازی*
▪️به مناسبت ۷۴ امین سالگرد ملیشدن صنعتنفت
🔷ابوطالب آدینهوند
@iranfardamag
✅یک مقدمه ضروری:
یکی از بحرانهای معرفتی دورران ما این است که چگونه باید با تاریخ مواجه شویم، به عبارتی این بحران متدلوژیک اثرش را در عرصه ی اپیستمولوژیک هم گذارده است.
🔸فوکو در جایی در آسیب شناسی تحقیقاتی تاریخی میگوید:« هر رجوع به تاریخ ناشی از سایه برآمده از تأملات و پرسش های حاضر ماست.» بدین معنی که ما با دشواره های امروز و پرسش های حاضر، تاریخ را احضار میکنیم، استیضاح میکنیم و با آن گفتگو میکنیم. چنانچه می دانیم؛ در فضای اجتماعی و سیاسی ایران کنونی، به دلایل سیاسی، یک جنگ روایت هایی یا به تعبیری دقیق تر طناب کشی روایت ها برپاست؛ که به تعبیر بنیامین در پروژه پاساژها این روایت ها در واقع بیطرفانه نیست و در کنشی رو به پس، هرکسی به دنبال رستگاریِ خود در گذشته یِ ناکامِ خویش است. و گذشته ناکام خود را در آینده جستجو میکند و در این وضع آشوبناکِ طناب کشی روایتها، مرادِ سیاسی امروز را پی می گیرد. و در فرم های متنوع روایت از عکس و فیلم و کتاب و ... این روایتها با همدیگر در رقابت هم هستند.
🔹در دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی، می توان گفت یک روایت رسمی بود که در کتابهای درسی و روزنامه و تلویزیون حاکمیت گفته میشد؛ و روایت های غیر رسمی نیز وجود داشت که روایت ملی مذهبی ها و چپ ها و ... بودندو حتی آثاری که مسئولین نظم پیشین سیاسی در نظام پهلوی و خود شاه نوشته بودند که روایت حاشیهای بود. روایت غیر رسمی در دهه ۷۰ و ۸۰ جاباز کرده بود و با تولید آگاهی و انباشت تاریخی در تحرک سیاسی هم تاثیر گذاردند.
🔸الآن این روایت های حاشیه ای که برای چپها و ملی مذهبیها و ملیها بود خودش در معرض اتهام روایت های رقیب قرار دارد و الآن روایتهای رقیب سربرآوردهاند که میگویند، انقلاب ۵۷ سیاه بوده، دوران پهلوی مشعشع بوده، مصدق پوپولیست بود، روشنفکران مسلح هستند، روشنفکران تروریست هستند و یا روایت سیانوری که الآن حاکمیت هم میگوید؛ روایت سیانوری، روایتی هست برای سیاست زدایی که بروید زندگیتان را بکنید و خوش باشید. همه اینها در این روایتها، مرادسیاسی دارند و به قول کالینگوود "شبه تاریخی" را ساخته اند که در اینجا و اکنون جامعه ما فی الواقع به "ناممکن سازی تاریخ" ختم میشود یعنی این روندی که ما در طناب کشی روایت ها داریم عملاً ناممکن سازی تاریخ را تحقق داده ایم و همین ضرورت برآمدن روایت های آلترناتیو را برای پوست اندازی تاریخی ایجاب می کند.
🔹در اینجا با نگاهی آسیب شناسانه به چند عناصر از این معضله رویکردهای بسترساز طناب کشی روایت ها می پردازیم؛ یکی بحران نگرش تاریخی زمان پریشانه است که تاریخ را از ته به سر می خواند و چوب خط ها و شاخصها شاقول امروزی را میخواهد بر کل تاریخ تحمیل کند؛ چوب خطهایی که طبیعتاً کشش تحلیل و توضیح کل تاریخ را ندارند.
🔸یکی دیگر وارونه سازی تاریخ صرفا از طریق خوانش رخداد از طریق پیامدآن است، در شرایطی که رخداد و پیامدهایش اینهمان نیستند و هر کدام متاثر از اقتضائات مرحله ای خود می باشند، البیته این به معنای نبود رابطه و اثر رخداد بر پیامدش نیست؛ و یکی دیگر هم اینکه به قول هدی صابر "نگرش نقطه ای به تاریخ به جای نگرش روندی" می باشد این رویکرد یک نقطه از برنگاههای تاریخ را تحلیل می کند و روند های تاریخ را نمیبیند و به روند و فرآیندهای تاریخی بی توجه است .
چگونه می شود راجع به این چوب خط ها و شاخص ها جور دیگری نگاه کرد و جور دیگری در تاریخ نگریست؟
🔹گادامر یک بحثی دارد درباره امتزاج افق ها دارد بدین معنا که در هم آمیزی افقها از خلال فهم منطق هر افق و محدودیت هایش فراهم آید، یعنی ما الآن در یک افقی هستیم و طبیعتاً در این افق درگیر موقعیت هستیم و موقعیتها هم کرانمند هستند و ما در فهم موقعیتها محدودیت داریم. ما در درون یک نظام داوری و رژیم حقیقت درحال فهمیدن جهان هستیم و آن را تفسیر و خوانش میکنیم، بنابراین ما درگیر تنگنای افق موقعیت هستیم که البته به طور ذاتی برای تفهم برای فهم برای تفسیر، یک ضرورت مشروع است.
🔸 برای اینکه از آن آسیب ها بخواهیم دوری کنیم باید افق امروز خودمان را بسط هستی شناسانه بدهیم و لایه به لایه با افقهای پیشین خودمان وارد گفتگو شویم و ادراک خود را افق در افق انبساط دهیم، تا تنش ناهمزمانی ادراکی کم شود و با افق های پیشین هم وضعیت و هم فضا شویم وگرنه از فهم آنها دور می شویم. اگرنتوانیم این فرآوری را انجام بدهیم به قول آگامبن ما نمیتوانیم "معاصر" شویم و نمیتوانیم به دیدار دوران خودمان و فهم دوران خودمان نائل شویم....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/Rri5vCti
#ایران_فردا
#ابوطالب_آدینهوند
#مصدق_استعمارزدایی
#مصدق_دموکراسیسازی
http://www.group-telegram.com/iranfardamag
▪️به مناسبت ۷۴ امین سالگرد ملیشدن صنعتنفت
🔷ابوطالب آدینهوند
@iranfardamag
✅یک مقدمه ضروری:
یکی از بحرانهای معرفتی دورران ما این است که چگونه باید با تاریخ مواجه شویم، به عبارتی این بحران متدلوژیک اثرش را در عرصه ی اپیستمولوژیک هم گذارده است.
🔸فوکو در جایی در آسیب شناسی تحقیقاتی تاریخی میگوید:« هر رجوع به تاریخ ناشی از سایه برآمده از تأملات و پرسش های حاضر ماست.» بدین معنی که ما با دشواره های امروز و پرسش های حاضر، تاریخ را احضار میکنیم، استیضاح میکنیم و با آن گفتگو میکنیم. چنانچه می دانیم؛ در فضای اجتماعی و سیاسی ایران کنونی، به دلایل سیاسی، یک جنگ روایت هایی یا به تعبیری دقیق تر طناب کشی روایت ها برپاست؛ که به تعبیر بنیامین در پروژه پاساژها این روایت ها در واقع بیطرفانه نیست و در کنشی رو به پس، هرکسی به دنبال رستگاریِ خود در گذشته یِ ناکامِ خویش است. و گذشته ناکام خود را در آینده جستجو میکند و در این وضع آشوبناکِ طناب کشی روایتها، مرادِ سیاسی امروز را پی می گیرد. و در فرم های متنوع روایت از عکس و فیلم و کتاب و ... این روایتها با همدیگر در رقابت هم هستند.
🔹در دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی، می توان گفت یک روایت رسمی بود که در کتابهای درسی و روزنامه و تلویزیون حاکمیت گفته میشد؛ و روایت های غیر رسمی نیز وجود داشت که روایت ملی مذهبی ها و چپ ها و ... بودندو حتی آثاری که مسئولین نظم پیشین سیاسی در نظام پهلوی و خود شاه نوشته بودند که روایت حاشیهای بود. روایت غیر رسمی در دهه ۷۰ و ۸۰ جاباز کرده بود و با تولید آگاهی و انباشت تاریخی در تحرک سیاسی هم تاثیر گذاردند.
🔸الآن این روایت های حاشیه ای که برای چپها و ملی مذهبیها و ملیها بود خودش در معرض اتهام روایت های رقیب قرار دارد و الآن روایتهای رقیب سربرآوردهاند که میگویند، انقلاب ۵۷ سیاه بوده، دوران پهلوی مشعشع بوده، مصدق پوپولیست بود، روشنفکران مسلح هستند، روشنفکران تروریست هستند و یا روایت سیانوری که الآن حاکمیت هم میگوید؛ روایت سیانوری، روایتی هست برای سیاست زدایی که بروید زندگیتان را بکنید و خوش باشید. همه اینها در این روایتها، مرادسیاسی دارند و به قول کالینگوود "شبه تاریخی" را ساخته اند که در اینجا و اکنون جامعه ما فی الواقع به "ناممکن سازی تاریخ" ختم میشود یعنی این روندی که ما در طناب کشی روایت ها داریم عملاً ناممکن سازی تاریخ را تحقق داده ایم و همین ضرورت برآمدن روایت های آلترناتیو را برای پوست اندازی تاریخی ایجاب می کند.
🔹در اینجا با نگاهی آسیب شناسانه به چند عناصر از این معضله رویکردهای بسترساز طناب کشی روایت ها می پردازیم؛ یکی بحران نگرش تاریخی زمان پریشانه است که تاریخ را از ته به سر می خواند و چوب خط ها و شاخصها شاقول امروزی را میخواهد بر کل تاریخ تحمیل کند؛ چوب خطهایی که طبیعتاً کشش تحلیل و توضیح کل تاریخ را ندارند.
🔸یکی دیگر وارونه سازی تاریخ صرفا از طریق خوانش رخداد از طریق پیامدآن است، در شرایطی که رخداد و پیامدهایش اینهمان نیستند و هر کدام متاثر از اقتضائات مرحله ای خود می باشند، البیته این به معنای نبود رابطه و اثر رخداد بر پیامدش نیست؛ و یکی دیگر هم اینکه به قول هدی صابر "نگرش نقطه ای به تاریخ به جای نگرش روندی" می باشد این رویکرد یک نقطه از برنگاههای تاریخ را تحلیل می کند و روند های تاریخ را نمیبیند و به روند و فرآیندهای تاریخی بی توجه است .
چگونه می شود راجع به این چوب خط ها و شاخص ها جور دیگری نگاه کرد و جور دیگری در تاریخ نگریست؟
🔹گادامر یک بحثی دارد درباره امتزاج افق ها دارد بدین معنا که در هم آمیزی افقها از خلال فهم منطق هر افق و محدودیت هایش فراهم آید، یعنی ما الآن در یک افقی هستیم و طبیعتاً در این افق درگیر موقعیت هستیم و موقعیتها هم کرانمند هستند و ما در فهم موقعیتها محدودیت داریم. ما در درون یک نظام داوری و رژیم حقیقت درحال فهمیدن جهان هستیم و آن را تفسیر و خوانش میکنیم، بنابراین ما درگیر تنگنای افق موقعیت هستیم که البته به طور ذاتی برای تفهم برای فهم برای تفسیر، یک ضرورت مشروع است.
🔸 برای اینکه از آن آسیب ها بخواهیم دوری کنیم باید افق امروز خودمان را بسط هستی شناسانه بدهیم و لایه به لایه با افقهای پیشین خودمان وارد گفتگو شویم و ادراک خود را افق در افق انبساط دهیم، تا تنش ناهمزمانی ادراکی کم شود و با افق های پیشین هم وضعیت و هم فضا شویم وگرنه از فهم آنها دور می شویم. اگرنتوانیم این فرآوری را انجام بدهیم به قول آگامبن ما نمیتوانیم "معاصر" شویم و نمیتوانیم به دیدار دوران خودمان و فهم دوران خودمان نائل شویم....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/Rri5vCti
#ایران_فردا
#ابوطالب_آدینهوند
#مصدق_استعمارزدایی
#مصدق_دموکراسیسازی
http://www.group-telegram.com/iranfardamag
Telegraph
🔴مصدق، استعمارزدایی و دموکراسی سازی*
▪️به مناسبت ۷۴ امین سالگرد ملی شدن صنعت نفت 🔷ابوطالب آدینهوند @iranfardamag ✅یک مقدمه ضروری: یکی از بحرانهای معرفتی دورران ما این است که چگونه باید با تاریخ مواجه شویم، به عبارتی این بحران متدلوژیک اثرش را در عرصه ی اپیستمولوژیک هم گذارده است. فوکو در…
Forwarded from نهضت آزادى ايران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸درسهایی از کودتای ۲۸ مرداد برای ایران امروز
🔹تحلیل تاریخی از انقلاب مشروطه تا کودتا ۱۳۳۲ ،
و از کودتا تا جنگ ۱۲ روزه ۱۴۰۴به روایت محمد توسلی
🔹این برنامه در کانون زندانیان سیاسی قبل از انقلاب برگزار شده است.
@Nehzatazadiiran
📌نیم قرن از پیروزی انقلاب ۵٧ گذشته و ما در شرایط کنونی هستیم؛ ما چه درس ها و عبرت هایی از آن دوران و به ویژه از کودتا ۲۸ مرداد برای جامعه امروز میتوانیم داشته باشیم.
📌اگر این همبستگی ملی را مردم در جنگ ١٢ روزه نشان دادند، راهکار امروز جامعه تقویت همبستگی ملی است. همه باید حول مطالبات مشترک ملی در کنار هم قرار بگیریم تا بتوانیم این فرایند گذار به دموکراسی را در چارچوب منافع ملی به صورت خشونت پرهیز و حتیالمقدور با استفاده از ظرفیتهای قانون اساسی طی کنیم.
🔹تحلیل تاریخی از انقلاب مشروطه تا کودتا ۱۳۳۲ ،
و از کودتا تا جنگ ۱۲ روزه ۱۴۰۴به روایت محمد توسلی
🔹این برنامه در کانون زندانیان سیاسی قبل از انقلاب برگزار شده است.
@Nehzatazadiiran
📌نیم قرن از پیروزی انقلاب ۵٧ گذشته و ما در شرایط کنونی هستیم؛ ما چه درس ها و عبرت هایی از آن دوران و به ویژه از کودتا ۲۸ مرداد برای جامعه امروز میتوانیم داشته باشیم.
📌اگر این همبستگی ملی را مردم در جنگ ١٢ روزه نشان دادند، راهکار امروز جامعه تقویت همبستگی ملی است. همه باید حول مطالبات مشترک ملی در کنار هم قرار بگیریم تا بتوانیم این فرایند گذار به دموکراسی را در چارچوب منافع ملی به صورت خشونت پرهیز و حتیالمقدور با استفاده از ظرفیتهای قانون اساسی طی کنیم.
Forwarded from Koki Gougou
Koki Gougou, [Aug 19, 2025 at 9:57 AM]
درود دوستان، در پیوست لینک نوشتار من امروز در دنیای اقتصاد در باب «مصدق، نفت و کودتا»
https://donya-e-eqtesad.com/بخش-سیاست-گذاری-100/4205789-مصدق-نفت-کودتا
درود دوستان، در پیوست لینک نوشتار من امروز در دنیای اقتصاد در باب «مصدق، نفت و کودتا»
https://donya-e-eqtesad.com/بخش-سیاست-گذاری-100/4205789-مصدق-نفت-کودتا
روزنامه دنیای اقتصاد
مصدق،نفت و کودتا
در سالهای اخیر، بهخصوص در آستانه سالگرد درگذشت زندهیاد دکتر محمد مصدق، روز ملی شدن صنعت نفت و سالگشت کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شاهد نوشتارها و بحثهایی بودیم که بهشدت مصدق را نقد میکردند. به طور خلاصه نقدها حول پنج ادعای کلان مطرح میشوند: ۱) ملی کردن صنعت…
Forwarded from تاریخ تحلیلی
بمباران اذهان پیش از کودتای نظامیان
✍ علی اصغر سیدآبادی
امروز میخواستم چند دقیقهای در کانون توحید سخن بگویم اما جلسه لغو شد. چیزی که میخواستم بگویم کمی مفصلتر از این بود اما تقریبا همین بود. به نظرم کودتای ۲۸ مرداد اولین مداخلهی نظامی آمریکا و انگلیس در نوع خود بود که روابط عمومی در آن حرف اول را می زد و طراحی ویژه ای داشت.
آمریکا پس از ماهها تلاش برای میانجیگری میان ایران و بریتانیا و پس از مذاکرات طولانی با دکتر محمد مصدق و تهیه پیشنویس مورد توافق طرفین، سرانجام در برابر فشار و خواست لندن کوتاه آمد و در ۲۷ اسفند ۱۳۳۱ (۱۷ مارس ۱۹۵۳) رسماً آمادگی خود را برای همکاری با بریتانیا در براندازی دولت مصدق اعلام کرد.
تا پیش از این مقطع نگاه بخش مهمی از افکار عمومی ایران و حتی بسیاری از نخبگان سیاسی به آمریکا متفاوت از بریتانیا بود. واشنگتن را فاقد سابقۀ استثمارگری و مداخلات استعماری لندن میدانستند و معتقد بودند قراردادهای منصفانهتری میبندد. نمونه روشن آن قرارداد شرکت آرامکو با عربستان سعودی بود که در ۱۹۵۰ اصل ۵۰-۵۰ را در تقسیم سود پذیرفت در حالی که ایران همچنان در چارچوب قرارداد ۱۹۳۳ تنها ۲۰ درصد از سود خالص نفت را دریافت میکرد و ۸۰ درصد در اختیار انگلیسیها بود. همین مقایسه، برای ایرانیان تحقیرآمیز و به یکی از محورهای مهم حامیان ملی شدن نفت بدل شد.
اما از بهار ۱۳۳۲ همه چیز تغییر کرد. در اواخر اردیبهشت همان سال، جلسهای محرمانه در قبرس میان دونالد ویلبر ایرانشناس، کارشناس سیا و نویسنده گزارش رسمی عملیات آژاکس، و نورمن داربیشایر افسر برجستۀ MI6 برگزار شد. در این نشست طرح نهایی کودتا مورد بررسی قرار گرفت.
داربیشایر در این جلسه توضیح داد که شبکهای به سرپرستی برادران رشیدیان از سالها پیش با شماری از نخبگان ایرانی، از جمله سردبیران مطبوعات در ارتباط بوده و از ۱۳۳۰ به طور سیستماتیک مقالات و یادداشتهایی علیه مصدق منتشر میکرده است.
ویلبر نیز در گزارش خود از شبکه تیپی-بدامنسخن گفته است، شبکهای رسانهای که سیا از اواخر دهۀ ۱۳۲۰ برای مقابله با نفوذ شوروی و حزب توده در ایران ایجاد کرده بود اما از تابستان ۱۳۳۱ مأموریتش به سمت تخریب دولت مصدق تغییر یافت.
به این ترتیب، همزمان با مذاکرات رسمی آمریکا با نخستوزیر ایران، بخشی از هیئت حاکمه ایالات متحده یک کارزار رسانهای و روانی گسترده را علیه او پیش میبرد.
اهداف این کارزار عبارت بود از:
- تخریب شخصیتی مصدق در مطبوعات داخلی و خارجی،
- ایجاد اختلاف و شکاف میان رهبران جبهه ملی،
- ایجاد شکاف میان مصدق و روحانیون،
- فاصله انداختن میان شاه و نخستوزیر،
- و برجستهسازی خطر حزب توده و نسبت دادن آن به مصدق.
ماجرای روابط عمومی عمیقتر از این بود، آن لمبتون، ایرانشناس برجستۀ بریتانیایی و مشاور وزارت خارجه بریتانیا تأکید میکرد که در ماجرای ملی شدن نفت باید از تکنیکهای روابط عمومی و عملیات روانی استفاده کرد. او که یکی از اصلیترین طراحان پروژه روابط عمومی کودتا بود، آمریکاییها را فاقد شناخت کافی از پیچیدگیهای جامعۀ ایران میدانست اما واشنگتن در عرصۀ روابط عمومی ماهرتر و در خرج کردن بودجه برای این منظور دستودلبازتر از لندن بود.
ویلبر در گزارش محرمانۀ خودتوضیح میدهد که چگونه گروهی در مرکز سیا مسئولیت داشتند برای بیش از ۲۰ روزنامه و نشریه ایرانی محتوای ضد مصدقی تولید کنند. این محتواها تنها انتقادهای معمول سیاسی نبود، بخشی از عملیات روانی به انتشار اعلامیهها و شبنامههایی به نام حزب توده اختصاص داشت که در آنها روحانیون تهدید میشدند یا مصدق با برچسبهایی چون یهودی مورد حمله قرار میگرفت. هدف روشن بود: شکاف انداختن در پایگاه اجتماعی نخستوزیر و بیاعتبار کردن او در افکار عمومی.
به این ترتیب، کودتای ۲۸ مرداد را میتوان یکی از نخستین نمونهها در تاریخ معاصر دانست که در آن روابط عمومی و تبلیغات سیاه بهمراتب نقشی تعیینکنندهتر از ابزار نظامی و امنیتی ایفا کرد. پیش از آنکه تانکها به خیابانهای تهران بیایند، ذهن و روان جامعه از طریق مطبوعات و شایعات سازمانیافته بمباران شده بود.
در نهایت، این تجربه نشان داد که جنگ روانی و عملیات تبلیغاتی چگونه میتواند مسیر یک کشور را تغییر دهد و شاید از همین زاویه بتوان گفت بسیاری از بحثها و جدلهای سالهای اخیر پیرامون مصدق در واقع چیزی بیش از تکرار همان محتواهای تولیدشده در کارزار روابط عمومی و تبلیغات سیاه دهۀ ۱۳۳۰ نیست.
✍ علی اصغر سیدآبادی
در پی لغو همایش "مصدق، نهضت ملی و کودتا" که قرار بود امروز در کانون توحید برگزار شود، علی اصغر سیدآبادی، یکی از سخنرانان مدعو همایش، چکیده ای از بحث خود را در کانال رسمی اش (اینجا) منتشر کرد. خواندن همین مختصر حسرت آدمی را از لغو برنامه دوچندان می کند. ای کاش عقلانیتی حاکم بود که دست کم صلاح خویش را می شناخت.
امروز میخواستم چند دقیقهای در کانون توحید سخن بگویم اما جلسه لغو شد. چیزی که میخواستم بگویم کمی مفصلتر از این بود اما تقریبا همین بود. به نظرم کودتای ۲۸ مرداد اولین مداخلهی نظامی آمریکا و انگلیس در نوع خود بود که روابط عمومی در آن حرف اول را می زد و طراحی ویژه ای داشت.
آمریکا پس از ماهها تلاش برای میانجیگری میان ایران و بریتانیا و پس از مذاکرات طولانی با دکتر محمد مصدق و تهیه پیشنویس مورد توافق طرفین، سرانجام در برابر فشار و خواست لندن کوتاه آمد و در ۲۷ اسفند ۱۳۳۱ (۱۷ مارس ۱۹۵۳) رسماً آمادگی خود را برای همکاری با بریتانیا در براندازی دولت مصدق اعلام کرد.
تا پیش از این مقطع نگاه بخش مهمی از افکار عمومی ایران و حتی بسیاری از نخبگان سیاسی به آمریکا متفاوت از بریتانیا بود. واشنگتن را فاقد سابقۀ استثمارگری و مداخلات استعماری لندن میدانستند و معتقد بودند قراردادهای منصفانهتری میبندد. نمونه روشن آن قرارداد شرکت آرامکو با عربستان سعودی بود که در ۱۹۵۰ اصل ۵۰-۵۰ را در تقسیم سود پذیرفت در حالی که ایران همچنان در چارچوب قرارداد ۱۹۳۳ تنها ۲۰ درصد از سود خالص نفت را دریافت میکرد و ۸۰ درصد در اختیار انگلیسیها بود. همین مقایسه، برای ایرانیان تحقیرآمیز و به یکی از محورهای مهم حامیان ملی شدن نفت بدل شد.
اما از بهار ۱۳۳۲ همه چیز تغییر کرد. در اواخر اردیبهشت همان سال، جلسهای محرمانه در قبرس میان دونالد ویلبر ایرانشناس، کارشناس سیا و نویسنده گزارش رسمی عملیات آژاکس، و نورمن داربیشایر افسر برجستۀ MI6 برگزار شد. در این نشست طرح نهایی کودتا مورد بررسی قرار گرفت.
داربیشایر در این جلسه توضیح داد که شبکهای به سرپرستی برادران رشیدیان از سالها پیش با شماری از نخبگان ایرانی، از جمله سردبیران مطبوعات در ارتباط بوده و از ۱۳۳۰ به طور سیستماتیک مقالات و یادداشتهایی علیه مصدق منتشر میکرده است.
ویلبر نیز در گزارش خود از شبکه تیپی-بدامنسخن گفته است، شبکهای رسانهای که سیا از اواخر دهۀ ۱۳۲۰ برای مقابله با نفوذ شوروی و حزب توده در ایران ایجاد کرده بود اما از تابستان ۱۳۳۱ مأموریتش به سمت تخریب دولت مصدق تغییر یافت.
به این ترتیب، همزمان با مذاکرات رسمی آمریکا با نخستوزیر ایران، بخشی از هیئت حاکمه ایالات متحده یک کارزار رسانهای و روانی گسترده را علیه او پیش میبرد.
اهداف این کارزار عبارت بود از:
- تخریب شخصیتی مصدق در مطبوعات داخلی و خارجی،
- ایجاد اختلاف و شکاف میان رهبران جبهه ملی،
- ایجاد شکاف میان مصدق و روحانیون،
- فاصله انداختن میان شاه و نخستوزیر،
- و برجستهسازی خطر حزب توده و نسبت دادن آن به مصدق.
ماجرای روابط عمومی عمیقتر از این بود، آن لمبتون، ایرانشناس برجستۀ بریتانیایی و مشاور وزارت خارجه بریتانیا تأکید میکرد که در ماجرای ملی شدن نفت باید از تکنیکهای روابط عمومی و عملیات روانی استفاده کرد. او که یکی از اصلیترین طراحان پروژه روابط عمومی کودتا بود، آمریکاییها را فاقد شناخت کافی از پیچیدگیهای جامعۀ ایران میدانست اما واشنگتن در عرصۀ روابط عمومی ماهرتر و در خرج کردن بودجه برای این منظور دستودلبازتر از لندن بود.
ویلبر در گزارش محرمانۀ خودتوضیح میدهد که چگونه گروهی در مرکز سیا مسئولیت داشتند برای بیش از ۲۰ روزنامه و نشریه ایرانی محتوای ضد مصدقی تولید کنند. این محتواها تنها انتقادهای معمول سیاسی نبود، بخشی از عملیات روانی به انتشار اعلامیهها و شبنامههایی به نام حزب توده اختصاص داشت که در آنها روحانیون تهدید میشدند یا مصدق با برچسبهایی چون یهودی مورد حمله قرار میگرفت. هدف روشن بود: شکاف انداختن در پایگاه اجتماعی نخستوزیر و بیاعتبار کردن او در افکار عمومی.
به این ترتیب، کودتای ۲۸ مرداد را میتوان یکی از نخستین نمونهها در تاریخ معاصر دانست که در آن روابط عمومی و تبلیغات سیاه بهمراتب نقشی تعیینکنندهتر از ابزار نظامی و امنیتی ایفا کرد. پیش از آنکه تانکها به خیابانهای تهران بیایند، ذهن و روان جامعه از طریق مطبوعات و شایعات سازمانیافته بمباران شده بود.
در نهایت، این تجربه نشان داد که جنگ روانی و عملیات تبلیغاتی چگونه میتواند مسیر یک کشور را تغییر دهد و شاید از همین زاویه بتوان گفت بسیاری از بحثها و جدلهای سالهای اخیر پیرامون مصدق در واقع چیزی بیش از تکرار همان محتواهای تولیدشده در کارزار روابط عمومی و تبلیغات سیاه دهۀ ۱۳۳۰ نیست.
Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
📝📝📝 پیامدهای ناگوار شکست مصیبتبار حکومت مردمی مصدّق
✍️حسین لقمانیان
✅همهی پدیدههای اجتماعی انسان، از تفکر و باور تا مکتبها و احزاب سیاسی نیازمند دو بستر برای رشد است. یک: آزادی، دو: همکاری.
✅آزادی باید بی قید و شرط و نا وابسته به فرد و مراکز قدرت باشد، در اینجا باورها و اندیشههای مردم رشد طبیعی مییابد و به هدر نمیرود. دیگر، همکاریست که بدون اتحاد و همبستگی همهی تودههای مردم و قشرهای روشنفکر و آگاه بینتیجه میماند.
✅گروه و احزاب و افراد باید بدانند که بیهدف و منزلگاه مشترک پیمودن راه رستگاری و پیشرفت ممکن نیست. آنها که با دانش و اندیشه، خود را در برابر میهن و مردم مسئول میدانند، مردم باید با آنها همگامی تنگاتنگ داشته باشند و این راه جز با تعامل و هماهنگی و آگاهی و شناخت جهان امروز و ویژگیهای شگفتانگیز آن ممکن نیست. در این راه مسئولیت سنگینتر بر دوش روشنفکران مجرب و اندیشمند، اما باز هم با ارتباط و اتکا به مردم.
✅هرگونه سهلانگاری در این راه سبب کندی و سرانجامش شکست و ناکامیست. در این باره برای اندوختن تجربه و به کارگیری روشهای متناسب با زمان و ضرورت های زمان لازم است و از آن جمله باید همیشه نگاهی به تجارب و شکستهای گذشتهی خویش داشته باشیم، زیرا گذشته چراغ راه آینده است و دلیل این امر آنست که ما با این روش به نقایص و ناکارآمدی های خویش پی میبریم و در اقدامات آینده آن را جبران میکنیم.
✅ناگوارترین شکست ما که خود برآمد از دو عامل تعیینکنندهی آگاهی و اتحاد بود، شکست زیانآور و نکبتبار حکومت مردمی مصدق بود. در این فاجعه بسیار نیروهای عادی و انسانی از میان رفت و حاصل آن بر باد رفتن خواستههای دیرین مردم و واپس رفتن جنبشهای ما بود.
✅اینک ما بویژه در این جهان شتابان و با تجربهاندوزی و سرمشق گرفتن از خیزشهای جهانی را، در گستردگی ارتباط ببینیم بخصوص با تیزبینی دقیق و استفاده از فرصتهای برباد رونده با اتحاد و همبستگی همهی قشرهای مردم اقدام کنیم، جز با این شیوه مفهومی به نام آینده و هدف معنی نخواهد داشت. باید همهی ما دست در دست و گام با گام با آگاهان و فرهيختگانی که در روشنی و تاریکی تجاربی اندوختهاند به خود آییم و راه پیموده و شکست یافتهی گذشته را با انتخاب راه آینده پیش گیریم و در این مرحلهی حساس تاریخی باید به این واقعیت تلخ باور کنیم که سبب همهی شکستهای ما تفرقهی گروهی، ناهماهنگی، ستیزههای بیهوده و نداشتن آگاهی از ضرورتهای امروز بر پایهی ناکامیها و خامی گذشتهی ما بودهاست.
✅آینده فراسوی ماست و راه برای رسیدن به این آینده جز شناخت خود و شناخت اوضاع جهان نیست، پس بی حسرت خوردن از گذشته باید مجرب و آگاه، راه آینده را در پیش گیریم.
@MostafaTajzadeh
✍️حسین لقمانیان
✅همهی پدیدههای اجتماعی انسان، از تفکر و باور تا مکتبها و احزاب سیاسی نیازمند دو بستر برای رشد است. یک: آزادی، دو: همکاری.
✅آزادی باید بی قید و شرط و نا وابسته به فرد و مراکز قدرت باشد، در اینجا باورها و اندیشههای مردم رشد طبیعی مییابد و به هدر نمیرود. دیگر، همکاریست که بدون اتحاد و همبستگی همهی تودههای مردم و قشرهای روشنفکر و آگاه بینتیجه میماند.
✅گروه و احزاب و افراد باید بدانند که بیهدف و منزلگاه مشترک پیمودن راه رستگاری و پیشرفت ممکن نیست. آنها که با دانش و اندیشه، خود را در برابر میهن و مردم مسئول میدانند، مردم باید با آنها همگامی تنگاتنگ داشته باشند و این راه جز با تعامل و هماهنگی و آگاهی و شناخت جهان امروز و ویژگیهای شگفتانگیز آن ممکن نیست. در این راه مسئولیت سنگینتر بر دوش روشنفکران مجرب و اندیشمند، اما باز هم با ارتباط و اتکا به مردم.
✅هرگونه سهلانگاری در این راه سبب کندی و سرانجامش شکست و ناکامیست. در این باره برای اندوختن تجربه و به کارگیری روشهای متناسب با زمان و ضرورت های زمان لازم است و از آن جمله باید همیشه نگاهی به تجارب و شکستهای گذشتهی خویش داشته باشیم، زیرا گذشته چراغ راه آینده است و دلیل این امر آنست که ما با این روش به نقایص و ناکارآمدی های خویش پی میبریم و در اقدامات آینده آن را جبران میکنیم.
✅ناگوارترین شکست ما که خود برآمد از دو عامل تعیینکنندهی آگاهی و اتحاد بود، شکست زیانآور و نکبتبار حکومت مردمی مصدق بود. در این فاجعه بسیار نیروهای عادی و انسانی از میان رفت و حاصل آن بر باد رفتن خواستههای دیرین مردم و واپس رفتن جنبشهای ما بود.
✅اینک ما بویژه در این جهان شتابان و با تجربهاندوزی و سرمشق گرفتن از خیزشهای جهانی را، در گستردگی ارتباط ببینیم بخصوص با تیزبینی دقیق و استفاده از فرصتهای برباد رونده با اتحاد و همبستگی همهی قشرهای مردم اقدام کنیم، جز با این شیوه مفهومی به نام آینده و هدف معنی نخواهد داشت. باید همهی ما دست در دست و گام با گام با آگاهان و فرهيختگانی که در روشنی و تاریکی تجاربی اندوختهاند به خود آییم و راه پیموده و شکست یافتهی گذشته را با انتخاب راه آینده پیش گیریم و در این مرحلهی حساس تاریخی باید به این واقعیت تلخ باور کنیم که سبب همهی شکستهای ما تفرقهی گروهی، ناهماهنگی، ستیزههای بیهوده و نداشتن آگاهی از ضرورتهای امروز بر پایهی ناکامیها و خامی گذشتهی ما بودهاست.
✅آینده فراسوی ماست و راه برای رسیدن به این آینده جز شناخت خود و شناخت اوضاع جهان نیست، پس بی حسرت خوردن از گذشته باید مجرب و آگاه، راه آینده را در پیش گیریم.
@MostafaTajzadeh
Forwarded from چشمانداز ایران
🔺برآمدن گفتمان واحد از دل یک شکست
✍️مهدی فخرزاده
✅در سپهر سیاسی ایران، مصدق ازجمله شخصیتهایی است که فراتر از جایگاه تاریخی خود، تبدیل به سرمایه نمادین شده و باقی مانده است. مصدق نماد ویژگیهای مختلف است اما دو ویژگی او را به شخصیتی متفاوت در تاریخ معاصر تبدیل میکند؛
1- مقاومت خردمندانه دربرابر قدرتهای استعماری: مصدق درسهای بسیاری در حوزه مقاومت در برابر استعمار دارد. او الگوی کشورهای بسیاری در دفاع از حقوق طبیعی خود در مقابل قدرتهای بزرگ بود. شاید بتوان گفت او بزرگترین نماد مقاومت در برابر استعمار در خاورمیانهای است که هموار زیر چکمه استعمار روزگار گذرانده است. با رویکرد مصدق به سیاست خارجه، نه ماجراجویی توجیه دارد نه تسلیم. پس از جنگ 12 روزه اسرائیل علیه ایران، رئیس مؤسسه «اوج» که شاخه فرهنگی سپاه پاسداران است، در یادداشتی نوشته بود که در مقابل مواضعی که برخی از مخالفان حکومت در روزهای جنگ گرفته بودند، سجده شکر بهجای آورده است. کاش بخشهای دیگر نظام هم متوجه میشدند که باید به چنین مخالفانی سجده شکر بهجای آورند. بسیاری از کسانی که یادداشت سیدمحمد هاشمی، رئیس مؤسسه اوج به آنها اشاره داشت، نیروهای ملی و مصدقی بودند.
درواقع این رویکرد همواره مانعی بر سر راه استعمارگران بوده است. مصدق با اشکال پوپولیستی «نه شرقی، نه غربی» موافق نبود و موازنه منفی(عدمی) را رویکردی میدانست که بهواسطه آن قدرتهای بزرگ سر جای خودشان بنشینند و تعاملی احترامآمیز با ایران داشته باشند.
2- تأکید بر قانون و مقابله با استبداد داخلی: مصدق شخصیتی دموکرات و قانونگرا بود. همه مطالبات او در راستای حاکمیت واقعی مردم بود. او قصد داشت به شاه بفهماند که طبق قانون اساسی مشروطه، باید سلطنت کند نه حکومت.
✅مصدق با این ویژگیها در مقابل استعمار و استبداد ایستاد و در روز 28 امرداد 1332، شکست خورد. این شکست تلخ، مقاومت در برابر استعمار و استبداد را در مرکز دیدگاه ایرانیانی قرار داد که رویکرد مصدقی دارند. درواقع او همچون «پرومته» خود را به بند کشید، و راهی روشن در ایران برای تحقق استقلال، آزادی و عدالت گشود.
✅پس از کودتا، بخش بزرگی از حرکتهای مقاومت که در جامعه ایران شکل گرفت، الهامگرفته از مقاومت مصدق بود و انقلاب به دست همین گروهها به فرجام رسید و مقاومتهای مدنی بسیاری در ایران با این رویکرد در دفاع از استقلال، آزادی، عدالت و عقلانیت سامان یافته است. این گفتمان وقتی در کنار توان دفاعی ایران قرار گرفت، رویاهای قدرتهای بزرگ در جنگ 12 روزه برای ایران را برباد داد. بهنظر میرسد فراگیر شدن این رویکرد است که میتواند مقاومت نخبگانی دربرابر قدرتهای خارجی را هرچه بیشتر عمومی کند. اما اینجا پرسشی اساسی مطرح است، چرا با وجود چنین امکانی در رویکرد مصدق، از مطرح شدن مصدق جلوگیری میشود؟
✅به نظر میرسد این ممانعت، مربوط به بعد دیگر گفتمان مصدق است، بعدی که بر قانونگرایی، عدالت و آزادی تأکید دارد. این بعد از گفتمان مصدق، اگر شیلات و نفت را از دست قدرتهای خارجی بیرون میآورد، آن را برای توسعه ایران میخواهد نه ایجاد رانت و تبدیل کردن آن به ابزاری برای سرکوب سیستماتیک اقتصادی طبقات فرودست.
✅امروز نیاز فراوانی به مصدق داریم چرا که هم در معرض تجاوز قدرتهای بزرگ قرار داریم و هم در معرض نگاه غاراتی، انحصارگرا و قانونگریز. کسانی که از طرح یاد و نام مصدق ممانعت میکنند، در بلبشوی موجود در ایران دنبال منافع و رانت خود هستند و این نگاه را مانع آن میدانند. پس باید باز هم بر رویکرد و گفتمان مصدق، تأکید کرد و بیشتر از آن گفت چرا که تاریخ نشان داده این گفتمان، قابلیت زیادی برای تبدیل شدن به گفتمان واحد و ملی را دارد. گفتمان آزادیخواه، ملی، عدالتجو و قانونگرای مصدق، پیش از کودتا شکل گرفتهبود. گویی با شکست جامعه در کودتای 28 امرداد، نقش ویرانگر عناصری که مصدق به الگوی مقاومت دربرابر آنها تبدیل شده بود، بیشتر نمایان شد و گفتمان مصدق، بیشتر به گفتمانی ملی و فراگیر تبدیل شد. نیاز امروز ایران به گفتمان واحد را باید در گفتمان مصدق جستجو کرد. البته هر گفتمانی باید نقادی شود و به روز شود، اما محورهای گفتمان مصدق، برای درمان دردهایی در جامعه ایران به وجود آمده، که آن دردها، هنوز به اشکال مختلف باقی است.
#کودتا
#مصدق
@cheshmandaz_iran
✍️مهدی فخرزاده
✅در سپهر سیاسی ایران، مصدق ازجمله شخصیتهایی است که فراتر از جایگاه تاریخی خود، تبدیل به سرمایه نمادین شده و باقی مانده است. مصدق نماد ویژگیهای مختلف است اما دو ویژگی او را به شخصیتی متفاوت در تاریخ معاصر تبدیل میکند؛
1- مقاومت خردمندانه دربرابر قدرتهای استعماری: مصدق درسهای بسیاری در حوزه مقاومت در برابر استعمار دارد. او الگوی کشورهای بسیاری در دفاع از حقوق طبیعی خود در مقابل قدرتهای بزرگ بود. شاید بتوان گفت او بزرگترین نماد مقاومت در برابر استعمار در خاورمیانهای است که هموار زیر چکمه استعمار روزگار گذرانده است. با رویکرد مصدق به سیاست خارجه، نه ماجراجویی توجیه دارد نه تسلیم. پس از جنگ 12 روزه اسرائیل علیه ایران، رئیس مؤسسه «اوج» که شاخه فرهنگی سپاه پاسداران است، در یادداشتی نوشته بود که در مقابل مواضعی که برخی از مخالفان حکومت در روزهای جنگ گرفته بودند، سجده شکر بهجای آورده است. کاش بخشهای دیگر نظام هم متوجه میشدند که باید به چنین مخالفانی سجده شکر بهجای آورند. بسیاری از کسانی که یادداشت سیدمحمد هاشمی، رئیس مؤسسه اوج به آنها اشاره داشت، نیروهای ملی و مصدقی بودند.
درواقع این رویکرد همواره مانعی بر سر راه استعمارگران بوده است. مصدق با اشکال پوپولیستی «نه شرقی، نه غربی» موافق نبود و موازنه منفی(عدمی) را رویکردی میدانست که بهواسطه آن قدرتهای بزرگ سر جای خودشان بنشینند و تعاملی احترامآمیز با ایران داشته باشند.
2- تأکید بر قانون و مقابله با استبداد داخلی: مصدق شخصیتی دموکرات و قانونگرا بود. همه مطالبات او در راستای حاکمیت واقعی مردم بود. او قصد داشت به شاه بفهماند که طبق قانون اساسی مشروطه، باید سلطنت کند نه حکومت.
✅مصدق با این ویژگیها در مقابل استعمار و استبداد ایستاد و در روز 28 امرداد 1332، شکست خورد. این شکست تلخ، مقاومت در برابر استعمار و استبداد را در مرکز دیدگاه ایرانیانی قرار داد که رویکرد مصدقی دارند. درواقع او همچون «پرومته» خود را به بند کشید، و راهی روشن در ایران برای تحقق استقلال، آزادی و عدالت گشود.
✅پس از کودتا، بخش بزرگی از حرکتهای مقاومت که در جامعه ایران شکل گرفت، الهامگرفته از مقاومت مصدق بود و انقلاب به دست همین گروهها به فرجام رسید و مقاومتهای مدنی بسیاری در ایران با این رویکرد در دفاع از استقلال، آزادی، عدالت و عقلانیت سامان یافته است. این گفتمان وقتی در کنار توان دفاعی ایران قرار گرفت، رویاهای قدرتهای بزرگ در جنگ 12 روزه برای ایران را برباد داد. بهنظر میرسد فراگیر شدن این رویکرد است که میتواند مقاومت نخبگانی دربرابر قدرتهای خارجی را هرچه بیشتر عمومی کند. اما اینجا پرسشی اساسی مطرح است، چرا با وجود چنین امکانی در رویکرد مصدق، از مطرح شدن مصدق جلوگیری میشود؟
✅روز 28 امرداد امسال، از برگزاری مراسم یادبود نهضت ملی به دعوت نشریه چشمانداز ایران در کانون توحید ممانعت شد. پرسش بسیاری از کسانی که از راه دور و نزدیک برای این مراسم گرد آمده بودند این بود که چرا در شرایطی که ما با قدرتهای بزرگ رویارو شدهایم و مصدق، بزرگترین نماد ما برای مقابله با قدرتهای استعماری است، از برگزاری این مراسم ممانعت شد؟
✅به نظر میرسد این ممانعت، مربوط به بعد دیگر گفتمان مصدق است، بعدی که بر قانونگرایی، عدالت و آزادی تأکید دارد. این بعد از گفتمان مصدق، اگر شیلات و نفت را از دست قدرتهای خارجی بیرون میآورد، آن را برای توسعه ایران میخواهد نه ایجاد رانت و تبدیل کردن آن به ابزاری برای سرکوب سیستماتیک اقتصادی طبقات فرودست.
✅امروز نیاز فراوانی به مصدق داریم چرا که هم در معرض تجاوز قدرتهای بزرگ قرار داریم و هم در معرض نگاه غاراتی، انحصارگرا و قانونگریز. کسانی که از طرح یاد و نام مصدق ممانعت میکنند، در بلبشوی موجود در ایران دنبال منافع و رانت خود هستند و این نگاه را مانع آن میدانند. پس باید باز هم بر رویکرد و گفتمان مصدق، تأکید کرد و بیشتر از آن گفت چرا که تاریخ نشان داده این گفتمان، قابلیت زیادی برای تبدیل شدن به گفتمان واحد و ملی را دارد. گفتمان آزادیخواه، ملی، عدالتجو و قانونگرای مصدق، پیش از کودتا شکل گرفتهبود. گویی با شکست جامعه در کودتای 28 امرداد، نقش ویرانگر عناصری که مصدق به الگوی مقاومت دربرابر آنها تبدیل شده بود، بیشتر نمایان شد و گفتمان مصدق، بیشتر به گفتمانی ملی و فراگیر تبدیل شد. نیاز امروز ایران به گفتمان واحد را باید در گفتمان مصدق جستجو کرد. البته هر گفتمانی باید نقادی شود و به روز شود، اما محورهای گفتمان مصدق، برای درمان دردهایی در جامعه ایران به وجود آمده، که آن دردها، هنوز به اشکال مختلف باقی است.
#کودتا
#مصدق
@cheshmandaz_iran
Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
📝📝📝نقش زنان در کودتای ۲۸ مرداد در گفتوگو با سیمین کاظمی
پسلرزههای کودتا بر حقوق زنان
✍🏻صدف سرداری
✅کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را نمیتوان فقط یک تغییر قدرت سیاسی دانست؛ بلکه بازتابی پیچیده از نقشها و کنشهای پنهان و آشکار زنان در دل تحولات تاریخی ایران بود. در این دوره زنان در دو جبهه متفاوت حضور داشتند؛ آنانی که یکی با قدرتهای پشتپرده کودتا همسو شدند و دیگری در صفوف جنبش ملیشدن نفت، برای آزادی و برابری مبارزه کردند. هرچند که پس از جنبش مشروطه و حضور مهم زنان در پشت صحنههای سیاسی، این نقش به محاق رفت و کودتای ۲۸ مرداد تأثیر منفی بر راه دستیابی به حقوق بنیادینشان گذاشت. «سیمین کاظمی»، جامعهشناس، در گفتوگو با «پیام ما» ابعاد کمتردیدهشده را بازخوانی میکند و توضیح میدهد که چگونه این نقشها بر تجربه سیاسی و اجتماعی زنان در دهههای بعد تأثیر گذاشته است. امروزه نیز، با وجود میل روبهرشد زنان به حضور فعال در جامعه و عرصههای سیاسی، موانع ساختاری و دیدگاههای محافظهکارانه نظام سیاسی، مسیر دستیابی به برابری واقعی را دشوار کرده است؛ همانطورکه کاظمی میگوید: «هنوز به مؤلفههای مهمتر برابری جنسیتی نرسیدهایم.»
✅پژوهشهای شما نشان میدهند زنان در دو جبهه مخالف و موافق کودتای ۲۸ مرداد فعالیت داشتند. مهمترین نقش و عملکرد زنان در دو جبهه را چگونه ارزیابی میکنید؟
✅زنان ایرانی حامی کودتای ۲۸ مرداد دو گروه بودند. گروه اول زنانی از طبقه حاکم بودند (شامل زنان خانواده سلطنتی) و گروه دوم زنان روسپی که توسط کودتاچیان اجیر شده بودند. نقش زنان کاخنشین مخفیانه بود و درواقع، در پشت صحنه کودتا بودند؛ ولی زنان «شهرنو» در جلوی صحنه بودند و در آشوبهای خیابانی شرکت داشتند. از طرف دیگر، در بین طراحان خارجی کودتا نیز زنان بهویژه زنان انگلیسی حضور داشتند که بیشتر نقش مشاور و تحلیلگر داشتند و از کودتا بهنفع دولتهای انگلیس و آمریکا حمایت میکردند.
✅در جبهه مخالفان کودتا و حامیان جنبش ملیشدن نفت کنشگران حرفهای و سازمانیافته زنان و زنان طبقه کارگر فعالیت میکردند. زنان حامی جنبش ملیشدن نفت در مخالفت با استبداد، استعمار/امپریالیسم و ارتجاع فعال بودند و همزمان از مطالبات زنان شامل حقوق اجتماعی و حق رأی دفاع میکردند. درواقع، در جبهه مخالفان کودتا، عاملیت زنانه فراتر از منافع شخصی و در جهت منافع ملی، مبارزه طبقاتی و مبارزه با تبعیض جنسیتی بود، اما در میان زنان حامی کودتا آنچه آنها را به میدان آورده بود، بیشتر منافع شخصی و زودگذر بود.
✅برای خواندن متن کامل گفتوگو روی لینک زیر کلیک کنید:
https://ir-women.com/21224
@MostafaTajzadeh
پسلرزههای کودتا بر حقوق زنان
✍🏻صدف سرداری
✅کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را نمیتوان فقط یک تغییر قدرت سیاسی دانست؛ بلکه بازتابی پیچیده از نقشها و کنشهای پنهان و آشکار زنان در دل تحولات تاریخی ایران بود. در این دوره زنان در دو جبهه متفاوت حضور داشتند؛ آنانی که یکی با قدرتهای پشتپرده کودتا همسو شدند و دیگری در صفوف جنبش ملیشدن نفت، برای آزادی و برابری مبارزه کردند. هرچند که پس از جنبش مشروطه و حضور مهم زنان در پشت صحنههای سیاسی، این نقش به محاق رفت و کودتای ۲۸ مرداد تأثیر منفی بر راه دستیابی به حقوق بنیادینشان گذاشت. «سیمین کاظمی»، جامعهشناس، در گفتوگو با «پیام ما» ابعاد کمتردیدهشده را بازخوانی میکند و توضیح میدهد که چگونه این نقشها بر تجربه سیاسی و اجتماعی زنان در دهههای بعد تأثیر گذاشته است. امروزه نیز، با وجود میل روبهرشد زنان به حضور فعال در جامعه و عرصههای سیاسی، موانع ساختاری و دیدگاههای محافظهکارانه نظام سیاسی، مسیر دستیابی به برابری واقعی را دشوار کرده است؛ همانطورکه کاظمی میگوید: «هنوز به مؤلفههای مهمتر برابری جنسیتی نرسیدهایم.»
✅پژوهشهای شما نشان میدهند زنان در دو جبهه مخالف و موافق کودتای ۲۸ مرداد فعالیت داشتند. مهمترین نقش و عملکرد زنان در دو جبهه را چگونه ارزیابی میکنید؟
✅زنان ایرانی حامی کودتای ۲۸ مرداد دو گروه بودند. گروه اول زنانی از طبقه حاکم بودند (شامل زنان خانواده سلطنتی) و گروه دوم زنان روسپی که توسط کودتاچیان اجیر شده بودند. نقش زنان کاخنشین مخفیانه بود و درواقع، در پشت صحنه کودتا بودند؛ ولی زنان «شهرنو» در جلوی صحنه بودند و در آشوبهای خیابانی شرکت داشتند. از طرف دیگر، در بین طراحان خارجی کودتا نیز زنان بهویژه زنان انگلیسی حضور داشتند که بیشتر نقش مشاور و تحلیلگر داشتند و از کودتا بهنفع دولتهای انگلیس و آمریکا حمایت میکردند.
✅در جبهه مخالفان کودتا و حامیان جنبش ملیشدن نفت کنشگران حرفهای و سازمانیافته زنان و زنان طبقه کارگر فعالیت میکردند. زنان حامی جنبش ملیشدن نفت در مخالفت با استبداد، استعمار/امپریالیسم و ارتجاع فعال بودند و همزمان از مطالبات زنان شامل حقوق اجتماعی و حق رأی دفاع میکردند. درواقع، در جبهه مخالفان کودتا، عاملیت زنانه فراتر از منافع شخصی و در جهت منافع ملی، مبارزه طبقاتی و مبارزه با تبعیض جنسیتی بود، اما در میان زنان حامی کودتا آنچه آنها را به میدان آورده بود، بیشتر منافع شخصی و زودگذر بود.
✅برای خواندن متن کامل گفتوگو روی لینک زیر کلیک کنید:
https://ir-women.com/21224
@MostafaTajzadeh
کانون زنان ایرانی
پسلرزههای کودتا بر حقوق زنان | کانون زنان ایرانی
Forwarded from هممیهن
یک اشتباه استراتژیک دکتر مصدق
نقدی بر یادداشت احمد زیدآبادی درباره ۲۸ مرداد
🖌کوروش احمدی | دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل
🔹تحول نویدبخش این است که طی چند سال اخیر گفتوگو در درون جامعه ما سرعت و گستردگی کمسابقهای یافته و یکی از موضوعات گفتوگو تحولات و وقایع اثرگذار در تاریخ معاصر ایران است. موجب دلگرمی و مسرت است که کودتای 28 مرداد نیز به عنوان تحولی که زمینهساز انقلاب 57 شد، طی سالهای اخیر بسیار مورد توجه و موضوع بحث قرار گرفته است. یادداشت ارزنده و فکربرانگیز جناب زیدآبادی در هممیهن (28 مرداد 404) یکی از نمونههای برجسته این گفتوگو در مورد این موضوع است.
🔹من ضمن اینکه با بخشهایی از این یادداشت موافقم، اما اجازه میخواهم با آنچه «دو اشتباه استراتژیک دکتر مصدق» نامیده شده، موافق نباشم.
🔹ملی شدن نفت یک امر تاریخی است و ما چارهای نداریم جز اینکه امور تاریخی را صرفاً بر مبنای اسناد و شواهد تاریخی بکاویم و مورد قضاوت قرار دهیم. کلیگویی و تمرکز بر مطالب افواهی طبعاً مانع باورپذیری تحلیلهای تاریخ میشود.
🔹جناب زیدآبادی «یک امر محال» یعنی ملی کردن صنعت نفت را و «قدسیسازی امر محال و ناموسی و حیثیتی کردن آن» را دو «خطای استراتژیک» مصدق دانستهاند. به باور من این تصور ایشان به 6 دلیل زیر اشتباه است:
🔹روششناسی ایشان اشتباه است. ایشان بر پایه دانش و ارزشهای مورد قبول امروز درباره تصمیمی که 74 سال قبل با اجماع گرفته شد، قضاوت کرده و بدون توجه به شرایط آن روز آن را خطای استراتژیک نامیدهاند.
🔹اشتباه دوم ایشان این است که مصدق را فعال مایشاء در روند ملی شدن نفت فرض کردهاند. حال آنکه اینطور نیست و مصدق در مراحل نهایی و با اکراه در رأس این بُعد جنبش که یکی از دو بُعد جنبش بود، قرار گرفت.
🔹اشتباه سوم ایشان آنجاست که میگوید: «در آن برهه خاص تاریخی و با توجه به توازن قوای بینالمللی، ملی کردن واقعی صنعت نفت ایران، امری آشکارا غیرممکن بود.» چنین نیست. قرارداد نفت را اگر یک «امتیاز انحصاری استعماری» بدانیم که بود، باید توجه کنیم که روند استعمارزدایی از 1789 که با جنگ استقلال آمریکا آغاز و در قرن 19 در آمریکای لاتین به اوج رسیده بود، در زمان ملی شدن نفت ایران در آسیا و آفریقا در اوج خود قرار داشت.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
نقدی بر یادداشت احمد زیدآبادی درباره ۲۸ مرداد
🖌کوروش احمدی | دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل
🔹تحول نویدبخش این است که طی چند سال اخیر گفتوگو در درون جامعه ما سرعت و گستردگی کمسابقهای یافته و یکی از موضوعات گفتوگو تحولات و وقایع اثرگذار در تاریخ معاصر ایران است. موجب دلگرمی و مسرت است که کودتای 28 مرداد نیز به عنوان تحولی که زمینهساز انقلاب 57 شد، طی سالهای اخیر بسیار مورد توجه و موضوع بحث قرار گرفته است. یادداشت ارزنده و فکربرانگیز جناب زیدآبادی در هممیهن (28 مرداد 404) یکی از نمونههای برجسته این گفتوگو در مورد این موضوع است.
🔹من ضمن اینکه با بخشهایی از این یادداشت موافقم، اما اجازه میخواهم با آنچه «دو اشتباه استراتژیک دکتر مصدق» نامیده شده، موافق نباشم.
🔹ملی شدن نفت یک امر تاریخی است و ما چارهای نداریم جز اینکه امور تاریخی را صرفاً بر مبنای اسناد و شواهد تاریخی بکاویم و مورد قضاوت قرار دهیم. کلیگویی و تمرکز بر مطالب افواهی طبعاً مانع باورپذیری تحلیلهای تاریخ میشود.
🔹جناب زیدآبادی «یک امر محال» یعنی ملی کردن صنعت نفت را و «قدسیسازی امر محال و ناموسی و حیثیتی کردن آن» را دو «خطای استراتژیک» مصدق دانستهاند. به باور من این تصور ایشان به 6 دلیل زیر اشتباه است:
🔹روششناسی ایشان اشتباه است. ایشان بر پایه دانش و ارزشهای مورد قبول امروز درباره تصمیمی که 74 سال قبل با اجماع گرفته شد، قضاوت کرده و بدون توجه به شرایط آن روز آن را خطای استراتژیک نامیدهاند.
🔹اشتباه دوم ایشان این است که مصدق را فعال مایشاء در روند ملی شدن نفت فرض کردهاند. حال آنکه اینطور نیست و مصدق در مراحل نهایی و با اکراه در رأس این بُعد جنبش که یکی از دو بُعد جنبش بود، قرار گرفت.
🔹اشتباه سوم ایشان آنجاست که میگوید: «در آن برهه خاص تاریخی و با توجه به توازن قوای بینالمللی، ملی کردن واقعی صنعت نفت ایران، امری آشکارا غیرممکن بود.» چنین نیست. قرارداد نفت را اگر یک «امتیاز انحصاری استعماری» بدانیم که بود، باید توجه کنیم که روند استعمارزدایی از 1789 که با جنگ استقلال آمریکا آغاز و در قرن 19 در آمریکای لاتین به اوج رسیده بود، در زمان ملی شدن نفت ایران در آسیا و آفریقا در اوج خود قرار داشت.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی) (Ahmad Zeidabadi)
کودتای نرم؟
سید احمد خاتمی در دیدار با جمعی از نظامیان با اشاره به بیانیۀ جبهۀ اصلاحات گفته است که بوی کودتای نرم میآید!
تا بوده و نبوده کودتا امری سخت بوده است و نوع نرمش را گمان ندارم تاریخ به یاد داشته باشد! در ثانی، کودتا معمولاً توسط نظامیان انجام میشود نه توسط غیرنظامیان! بنابراین او با استفاده از لفظ "کودتا" در صدد متهم کردن چه کسانی است؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
سید احمد خاتمی در دیدار با جمعی از نظامیان با اشاره به بیانیۀ جبهۀ اصلاحات گفته است که بوی کودتای نرم میآید!
تا بوده و نبوده کودتا امری سخت بوده است و نوع نرمش را گمان ندارم تاریخ به یاد داشته باشد! در ثانی، کودتا معمولاً توسط نظامیان انجام میشود نه توسط غیرنظامیان! بنابراین او با استفاده از لفظ "کودتا" در صدد متهم کردن چه کسانی است؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
Forwarded from اعتمادآنلاین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 تجمع مردم لندن در مقابل سفارت تلآویو
🔹صدها نفر از حامیان فلسطین در مقابل سفارت رژیم صهیونیستی در لندن دست به اعتراض زدند.
🔹معترضان با کوبیدن بر قابلمه و ماهیتابهها گرسنگی عمدی فلسطینیهای ساکن نوار غزه توسط رژیم صهیونیستی را محکوم کردند.
#بینالملل
@EtemadOnline
🔹صدها نفر از حامیان فلسطین در مقابل سفارت رژیم صهیونیستی در لندن دست به اعتراض زدند.
🔹معترضان با کوبیدن بر قابلمه و ماهیتابهها گرسنگی عمدی فلسطینیهای ساکن نوار غزه توسط رژیم صهیونیستی را محکوم کردند.
#بینالملل
@EtemadOnline